728 x 90

داستان «خلیفه» و گزمه‌های «غافل» و «ناامید»

خامنه‌ای و گزمه‌های غافل و ناامید...
خامنه‌ای و گزمه‌های غافل و ناامید...

خلیفه ارتجاع اول فروردین آمد تا به گزمه‌های نظام خطر عاجل در سال پیش رو را گوشزد کند.

قبل از این سخنرانی، خامنه‌ای حتماً در بیت نشسته و ساعتها قضیه را حلاجی کرده و در نهایت به‌این رسیده که اگر با عبا و عمامه باگدار یا بی‌گدار به‌آب بدبختی‌ها نزند، پدیدهٔ «غفلت» نیروهای سرخورده و «ناامید» هر روز بیشتر شده و آن طرف هم که «دشمن»، در کمین استفاده از همین غفلت‌هاست.

بنا بر این پرده را کنار زد و به‌وضعیت در هم شکسته روحی-روانی بسیجی‌ها و خالص‌سازی‌شده‌ها اذعان کرد: «بعضی افراد غافل، منفی‌بافی می‌کنند، هم وجود امید در جوانها (بخوانید بسیجی‌ها و...) را» از بیخ می‌زنند «هم سعی می‌کنند امید را از دل‌های (بسیجی) زایل کنند» (۱فروردین۱۴۰۳).

بر اساس قانون دیالکتیک که در پهنهٔ سیاسی-اجتماعی بسیار بی‌رحمانه و بی‌شکاف عمل می‌کند، این روی سکهٔ صحنه سیاسی ایران، یعنی رژیم که به‌گفته خلیفه‌اش تا این حد سرخورده و بی‌روح و خسته شده، تاثیرپذیرفته از آن روی سکهٔ سپهر سیاسی ایران است.

آن روی سکه همان جبهه «دشمن» است که خامنه‌ای گفت: «سالهاست این کارها را می‌کند!» (همانجا).

کدام کارها؟

نگاه به‌نمودار آتش، انفجار و حمله به‌مراکز سرکوب و غارت خلیفه (پایگاههای سپاه، بسیج، قضاییه، حوزه و...) و انتشار پیام‌های تشویق به‌شورش، قیام، امید به‌پیروزی توسط نیروهای این دشمن در داخل کشور، یعنی کانون‌های شورشی، همه چیز را گویا می‌کند.

نموداری که رشد چشمگیر این عملیات و فعالیت‌ها، تنها طی سال ۱۴۰۲ را نشان می‌دهد:

سالگرد قیام ۱۴۰۱= عملیات آتش و انفجار و پراتیک انقلابی: ۴۱۴ فقره

گستردهٔ عملیات و پراتیک‌ها: تهران+ ۴۰شهر دیگر

 

سالگرد قیام آبان۹۸= عملیات آتش و انفجار و پراتیک انقلابی: ۶۴۰فقره

گسترهٔ عملیات و پراتیک‌ها: ۸۳شهر

 

اسفندماه= عملیات آتش و انفجار و پراتیک انقلابی: ۳هزار فقره

گسترهٔ عملیات و پراتیک‌ها: بیش از ۲۴۳شهر

 

و چند نکته:

یکم: این نمودار عملیات و پراتیک جاری طی تمام سال را شامل نمی‌شود. تنها ۳بازهٔ زمانی کلیدی را نشان می‌دهد

دوم: این حجم عملیات و پراتیک که نمودار کمی آن افزایش جهش‌وار را نشان می‌دهد، به‌رغم ۳۶۰۰دستگیری از کانون‌های شورشی در جریان قیام آبان ۱۴۰۱ است که ستاد داخل کشور مجاهدین آن را اعلام کرد.

سوم: تئوری کانون شورشی در سال ۱۳۹۲ توسط مسعود رجوی بر اساس واقعیت «جامعهٔ انفجاری» خلق شد. اکنون بر اساس قوانین «شناخت علمی» گسترش عملیات کانون‌ها نشان می‌دهد این تئوری در پراتیک نیز آزمایش پس داده و در شرایط کنونی، تنها استراتژی است که راهگشای تحقق سرنگونی است.

چهارم: کانون‌های شورشی چون برآمده از جامعه‌یی هستند که خشم و نفرت از طبقهٔ حاکم در آن به‌اوج رسیده، دینامیزم رشد دارند و پیاپی با وجود سازمان پیشتاز، از دل این جامعه خلق شده و گسترش می‌یابند.

حالا خودمان را بگذاریم جای گزمه‌های خلیفه که در خط مقدم رویارویی با کانون‌های شورشی و جامعهٔ انفجاری و سراپا نفرت از آنها هستند و با خود محاسبه می‌کنند: چند هزار نفر از نیروهای دشمن سرنگون‌کننده را هم که دستگیر کردیم، رشد عملیات و پراتیک اختناق‌شکن آن تا این حد افزایش کیفی داشت! پس یک محاسبهٔ سرانگشتی نشان می‌دهد در ۱۴۰۳ که این دشمن آن را «سال شورش و قیام برای گسستن بند از بند» نظام مقدس ما معرفی کرده، چه چشم‌انداز تیره و تار و دردناکی در انتظار کل نظام و خودمان است!

پس هشدار خلیفه پر بیراهه نبود که: دشمن «کمین گرفته تا روح امید را در جوانها (بسیجی‌ها) از بین ببرد، بمیراند!» (اول فروردین۱۴۰۳)

بله داستان «از بین رفتن» است؛ «مردن». آن هم برای همیشه.

همان سرنوشت شاه...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9cf94df1-d630-49eb-94a9-ea5cc9f14847"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات