ولیفقیه تا گردن در گل خلیده و مات و مبهوت در برابر امواج عصیانی قیام مردم به جان آمدهٔ ایران، این روزها از فرط لاعلاجی و استیصال، اقدامات عجیب و غریبی انجام میدهد؛ از التماس زیرزیرکی برای مذاکره با «شیطان بزرگ!» گرفته تا دست کردن در قوطی عطاری و بیرون کشیدن عتیقهجات از دور مصرف خارج.
البته به کار بردن صفت شغل شریف «عطاری» برای هیولای خونآشامی مانند علی خامنهای، ظلم به کلمات است اما گفتهاند در مثل مناقشه نیست. شاید بهتر باشد اصطلاح ترشیانداختن و ترشی لیته را استفاده کنیم. زیرا نظام برای روز مبادا، تعدادی از مهرههای مغضوب و از حلقهٔ دربار راندهاش را در سبوهای سرکهانداخته ولایت نگهداشته تا برای هزاران بار مصرف نماید. شاید یکی از آنها کارآیی داشته باشد.
علی خامنهای در روزهای پایانی یادش رفته که محمد خاتمی را ممنوع الکلام و ممنوع التصویر کرده بود، با احساس خطر سرنگونی، او را دوباره از دبه ترشی بیرون کشیده تا مگر فرجی حاصل شود. «خاتم النظام!» بهمحض بیرون آمدن از تغار، انگار کشف عجیبی کرده باد به غبغب انداخت و گفت:
«در حال حاضر همه بهنحوی ناراضی هستیم و اعتراض داریم، اما عدهیی با استفاده از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی با ایجاد جنگ روانی، سعی دارند به ایرانیان، بهویژه نسل جوان ایرانی القا کنند که کار تمام است و شاهدیم که بیشترین تلاش آنها هم تخریب اصلاحطلبان است، چرا که میدانند تا اصلاحات زنده است جایی برای براندازی نیست.».
«سرنگونی» درد اصلی تمام باندهای نظام
بله درد اصلی علی خامنهای و همه ابواب جمعی نظام «براندازی!» است. چون میدانند دوران پشتک و وارو زنی به نام اصلاحات و تغییر رفتار نظام و سر بریدن با پنبه و شارلاتانیسم برای خرید عمر برای امپراطوری فرتوت به پایان رسیده است. اما جناب خاتم النظام خیلی دیر تشریف آوردهاند. دیگر گذشته است آن دورانی که میتوانستند، با پوشیدن عبای توری سفید و نصب ماسک لبخند، کلپاسه خرچنگ چهره «نظام الهی!» را رنگ کرده و به اسم بلبل، تحویل مماشات چیان در صحنه بینالملللی بدهند.
کاخ نشین «بنیاد باران!» یا خودش را به خنگی زده و خلق را مانند خود میپندارد یا نمیداند که بین او و اربابش خامنهای با مردم ایران به اندازه یک دریا خون و نفرت موج میزند. سهم او و اربابش، ثروتهای میلیاردی، کاخهای افسانهیی، و زندگی لاکچری آقازادهها در ینگه دنیا، مافیای غارت و چپاول، گرین کارتهای اهدایی و به نابودی کشاندن ملت و میهنی متمدن و سرشار از ثروتهای ملی است. در نقطه مقابل، سهم مردم ایران، محتاج نان شب بودن، محرومیت از آب قابل شرب، نداشتن هوای تنفس، گرانی افسار گسیخته، بیکاری، اعتیاد، فرزند فروشی، کلیه و قرنیه و مغز استخوان فروشی، گورخوابی و هزاران مصیبت دیگر است.
محمد خاتمی آمده است به مردم به جان آمده و قیامآفرین ایران بگوید اینطور نیست که نظام در حال فروپاشی است. به چشمان خودتان شک کنید. به خودتان دروغ بگویید. خبری از سرنگونی نظام نیست. همه چیز در امنیت و آرامش است. نکند یک دفعه به سرتان بزند و به خیابانها بریزید. حفظ این نظام از اوجب واجبات است. اگر هم در خیابانها هستید به خانههایتان بروید و بگذارید آرامش ولیفقیه حفظ شود:
«یکی از القائات خطرناک این است که نظام جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است. این یک جنگ روانی است و نظام فرو نمیپاشد، زیرا علاوه بر ابزارهای مختلفی که برای حفظ خود دارد، همچنان در میان بخشهای قابل توجهی از جامعه پایگاه دارد. مطالبه بخشهای بسیار بزرگتری از جامعه نیز همچنان انقلاب، شورش و فروپاشی نیست، بلکه زندگی امن و برخوردار و آرام است و اگر چه ممکن است اعتقادی به جمهوری اسلامی هم نداشته باشند، اما خواهان آرامش و امنیت و برخورداری هستند.».
صاحب لبخند زهرآلود و عبای شکلاتی پنهان نمیکند که درد اصلیاش سرنگونی است. او به شیوه اسلاف خود میخواهد این تلقی را جا بیندازد که اگر این نظام سرنگون شود، دیکتاتوری به وجود خواهد آمد و ایران تجزیه خواهد شد:
«مطمئن باشید با دامن زدن به اعتراضات و تضعیف حکومت، هرج و مرج ایجاد خواهد شد و از دل آن دیکتاتوری گسترده ضدمردمی بیرون خواهد آمد که ممکن است به تجزیه کشور بیانجامد. این طور نیست که با ایجاد هرج و مرج به امید رفتن جمهوری اسلامی همه مشکلات حل شود. اقدامات بیرونی، زنگ خطر تجزیه ایران و از میان رفتن عظمت ایرانی را به صدا درآورده است.».
چه مشابهت و این همانی عجیبی بین شاه و شیخ وجود دارد. محمدرضا پهلوی هم در مصاحبه با آبزرور گفته بود که بدون او ایران تجزیه خواهد شد.
صدای انقلاب مردم ایران را شنیدم!
در واپسین روزهای نظام خون و جنون، محمد خاتمی اگر میخواهد با عذرخواهی دجالگرانه خود بگوید که «صدای انقلاب مردم ایران» را شنیده و از آن بیمناک است اما دیگر زمان برای این مانورهای نجات رژیم خیلی دیر شده است؛ امروز پس از دریای خون بین مردم ایران و این اشغالگران عمامه به سر، زمان به خیابان آمدن و گسترش و تعمیق قیام در جاجای میهن اسیر است.
پس از طنینانداز شدن شعار «اصلاح طلب! اصولگرا! ـ دیگه تمومه ماجرا» و شنیده شدن آن در داخل و خارج ایران، دیگر حنای دجالیت تحت عنوان «اصلاحات»، در پیشگاه مردم ایران رنگی ندارد. همه مانورهای اینچنینی در نهایت به زیر قبای علی خامنهای و تثبیت همین نظام با قانون اساسی مبتنی بر «سلطنت مطلقه فقیه» ختم میشود.
پاسخ یک چیز بیش نیست؛ همان پاسخی که میرزا کوچک خان به امان نامه رئیس نیروی قزاق، رتمستر کیکا چینکوف داد؛ پاسخی موجز و دندانشکن:
«دیر آمدی این نگار سرمست!».
ضمیمههای مکمل: نمونههایی از واکنش کاربران به بیانیهٔ خاتمی در #خاتمی_خفه_شو
یه عده آدم هستن که میفهمن نفهمن اما نمیفهمن که میفهمیم نفهمن! پس لطفاً برای همیشه#خاتمی_خفه_شو
تو اگر بیل زنی، برو در باغچه خودت بیل بزن...
خاتمی گفته باید صدای معترضان رو شنید. معترضان میگن «توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه». آقای خاتمی شعارها شامل حال شما هم میشود!
#خاتمی گفته همه زندانیان سیاسی آزاد بشن غیربراندازها به فارسی سخت بخوام ترجمش کنم یعنی خودیا رو آزاد کنین ما راحتتر بتونیم سر مردمو شیره بمالیم ولی مردم معترض رو بزارین همون تو بپوسن #خاتمی_خفه_شو
آقای خاتمی خیلی وقت است که شما و حامیان خوش رنگ و نگارتان، بزک کردهگان درگاهتان، سلبریتیهای اجیر شدهتان، قلم به دستان مزدورتان، ماله کشان خارج نشینتان، زندان رفتههای کاسبتان و سندرم استکهلم زدگانتان در یک طرف جوی هستید و ما هم در یک طرف جویی که خون عزیزانمان در آن جاریست.
طرح پانزده گانهٔ خاتمی، طرحی برای زنده نگاه داشتن حکومت ملاشاهی است.فریب ملایان را نمیخوریم.
#محمد_خاتمی دوان دوان و نفس زنان اومده وسط اوضاع خراب نظام تا مثل اون یکی بگه صدای انقلاب شما رو شنیدم جواب روشنه #خاتمی_خفه_شو
و این هم یک عکس هوشمندانه از برگزاری مجلس تحریم برای اصلاحات قلابی
آگهی مجلس ترحیم اصلاح طلبان قلابی در شبکههای اجتماعی