پس از خوابیدن گرد و خاک و دود و دم نمایش انتخابات و بیرون آمدن رئیسی از صندوقچه خامنهای برای حفظ قدرت و مقابله با مردم، حالا نوبت دیدن واقعیتهای مهیبی است که در حوزه اقتصاد چون هیولایی رخ مینماید و میخواهد رئیسی و باند جلادان را از برزخ واماندگیها به دوزخ سقوط و فروپاشی بکشاند.
رئیسی هم که هنوز نیامده دست خالیاش بر همگان رو شده و حتی توان بکار بردن چند جمله فنی در امر اقتصاد کلان را ندارد دست به دامن کارشناسان حکومتی و متخصصان شده که شما باید راهکار بدهید و طرح ارائه کنید تا من اقتصاد بیمار را درمان کنم!
نسخه رئیسی برای اقتصاد بیمار
به گزارش روابط عمومی دفتر رئیسی در نشستی سه ساعته با اساتید و صاحبنظران اقتصادی با موضوع اولویتهای اقتصادی دولت سیزدهم: «وی با اشاره به اینکه بیماری اقتصاد کشور مزمن شده و در حال سرایت به بخشهای دیگر است، خاطرنشان کرد: طبیبان این بیمار، اساتید و کارشناسان اقتصادی هستند. دولت درمان اقتصاد بیمار کشور را مسئولیت خود میداند، اما راهکارها و نحوه اجرای این راهکارها را با تکیه بر نظر کارشناسان انتخاب خواهد کرد» (اعتماد۲۴تیر۱۴۰۰)
تا همینجا معلوم میشود که رئیسی هیچ طرح و برنامهای ندارد و منتظر است کارشناسان حکومتی از باندها و محافل شناخته شده و وابسته به نهادهای غارت و قدرت، به او خط بدهند و مسیر را نشان دهند. حالا از کارشناسانی که خود در این حاکمیت حضور داشتهاند و سالها یا در مواضع حکومتی بوده و یا در مقام مشورت به دولتهای مختلف عمل کردهاند، چه آبی قرار است گرم شود؟ خدا میداند.
وقتی همینها از رئیسی گرفته تا چند دوجین کارشناسان حکومتی به همراه سایر مقامات رژیم طی ۴دهه خودشان دخیل در تخریب خانه اقتصاد بودهاند حالا چه گلی میخواهند بر سر این خانه درهم شکسته بزنند؟
فهرستی از بحرانها؟
در همین آغاز کار، یکی از کارگزاران دولت به رئیسی پیشنهاد کرده است که فهرستی از چالشها و بحرانها را بگیرد تا بفهمد روی چه انباری از باروت نشسته است کارشناسان حکومتی بر این موضوع تأکید دارند که دولت این بار ویرانهای خرابتر از آنچه رؤسای جمهور قبلی دریافت کردند، تحویل میگیرد، ویرانهای با شاخصهای اقتصادی که نرخ بحران آن بسیار بالاست. «لبافی معاون اسبق وزارت کار نسبت به تحویل گرفتن ویرانه اقتصادی توسط دولت سیزدهم گفت: دولت جدید در حالی روی کار میآید که متأسفانه کشور را با بحرانها و چالشهای اقتصادی متعددی تحویل میگیرد. پیشنهاد بنده برای رئیسی این است که وضعیت موجود کشور به ایشان اطلاع داده شود، وضعیت تمامی وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای دولتی و بانکها. درآمدها و هزینهها و بدهیهای کشور در حوزههای مختلف گزارش شود» (اخبار صنعت۱۹تیر۱۴۰۰)
اما گیرم که این کار امکانپذیر باشد مگر برای رئیسی فرقی میکند که شاخصها و آمار و ارقام چه پیامی برای وی دارند؟ اگر پول نفت برسد میشود چند صباحی به کار ادامه داد و اگر نرسد که همه رفتنی هستند. با این حال تحلیلگران به این نوع پیشنهادات بسنده نکرده و تصویر هولناکی از وضعیت جاری ارائه میدهند.
اقتصاد ایران گرفتار بلاتکلیفی
یکی از نگرانیهایی که امروزه دامنگیر مدیران حکومتی شده است نبود هیچ رویکرد قابلقبول برای اداره اقتصاد از سوی باند حاکم است. هیچکس نمیداند جریان رئیسی چکار میخواهد بکند و چه تصوری از وضعیت دارد. «ابتدا باید رویکرد اقتصادی دولت جدید مشخص شود. سپس تیم اقتصادی متناسب با آن تعیین شود اما اکنون اقتصاد ایران بلاتکلیف است و معلوم نیست به سمت اقتصاد بازار یا اقتصاد دولتی و... حرکت میکند یا خیر. اقتصاد ایران معلوم نیست به کدام سمت میرود و هیچ چشمانداز روشنی از آینده آن وجود ندارد... . زیرا با گفتن شعار که چندین سال است مطرح میشود، رشد اقتصادی اتفاق نمیافتد» (اسکناس۱۳تیر۱۴۰۰)
در اعترافات جهانگیری معاون روحانی بنبست و ناامیدی نسبت به چشمانداز وضعیت اقتصادی کاملاً روشن و بارز است
«فکر نمیکردیم حتی هند نیز از ایران نفت نخرد و مابهازایی ندهد و حتی روسیه و برخی کشورهای همسایه که برای استقلال کشور آنها از خون فرزندان خود گذشتیم نیز چنین اقداماتی انجام دادند و ما در این جنگ اقتصادی تنها بودیم» (آرمان۲۴تیر۱۴۰۰)
حاکمانی که ادای اپوزیسیون را در میآورند!
این ماتم سراییها از جانب کسانی است که در پشت سرخود یک تاریخی از غارت و چپاول ذخایر و سرمایههای ملی را در کارنامهشان دارند و حالا طوری حرف میزنند که گویی کس دیگری این همه جنایت را بر سر مردم ایران آورده است.
اعتراف یک رسانه حکومتی این واقعیت را کاملاً برجسته میکند: «باور کردنی نیست؛ ما اول فکر میکردیم فقط مسئولان اقتصادی به شرایط اقتصادی معترض هستند، اما در ماههای اخیر مشاهده کردیم که همه مسئولان اعتراض دارند و بخشی از این اعتراضها را در مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری هم دیدید و شنیدید. کسی که خودش یکی از مسئولان گرانی و بیارزش شدن پول ملی و مسئول مستقیم توزیع چند میلیارد ارز گمشده بود، همانقدر معترض بود که نماینده مجلسی که باید بیشترین تلاش را برای خدمت و ارائه طرح و قانون انجام میداد و هیچ کار بزرگی انجام نداده یا کسی که در این سالها بیشترین شغل را از ریاست بر ورزش تا استانداری بزرگترین استانهای کشور، از خراسانات تا اصفهان و کیش و خصوصیسازی تا شرکتهای شاهد و دولتی یا آنان که باید در مجمع تشخیص مصلحت، مصلحت ما مردم را بر هر چیزی اولویت میدادند یا حتی ریاست قوه قضاییه که از چند روز دیگر رئیسجمهوری همه ما مردم است، معترض بود. باورکردنی نیست اما در ماههای اخیر، رئیسجمهوری مملکت هم به اوضاع بد مدیریتها و گرانیها اعتراض کرده است» (صمت۱۹تیر۱۴۰۰)
واقعیت این است که هر جای کالبد بیجان اقتصاد آخوند زده ایران را دست بگذاریم، به چیز جز کارنامه سراسر سیاه حاکمیت آخوندی که رئیسی جلاد از مهرههای اصلی آن بوده است، دست نمییابیم. بنابراین این خانه ویران شده هرگز به دست ویرانکنندههایش سامان نخواهد گرفت. رئیسی جلاد نیز ادامه بقیه است و عاقبتش مانند تمامیت نظام ولایت فقیه آتشی است که لشکر گرسنگان و بیکاران بر آنها خواهند ریخت. آتشی که آنها را از دوزخ روانه جهنم خواهد کرد