شیخ حسن روحانی روز چهارشنبه(۱۳فروردین) باز هم وارونهنماییها و دروغگوییهای وقیحانهٔ خود در مورد شیوع کرونا را ادامه داد. او طی اظهاراتی در هیأت دولت، با بهجا گذاشتن رکوردهای جدیدی در وقاحت گفت:
- خوشبختانه دیروز بلااستثنا همه استانها در رابطه با کرونا سیر نزولی داشتند.
- استانهای مختلف در روزهای دوم و سوم فروردین از پیک عبور کردند.
- کشورهای بزرگ صنعتی در این آزمایش دچار مشکل شدند و ملت ما که دچار این مشکل نشد، بهخاطر انسجام و بهخاطر مدیریت خوب بود.
- یکی از جاهایی که خالی ماندنش قشنگ است تختهای بیمارستانی ماست.
- ما حدود ۱۰میلیارد دلار برای رفع مشکلات کسب و کارهایی که دچار مشکل شدند در نظر گرفتهایم!
۱۸۰درجه برخلاف واقعیت!
از این اظهارات که صفت وقیحانه برای آن نارساست، چه نتیجهای جز این میتوان گرفت که اولاً، ابعاد فاجعهای که در حال حاضر در میهنمان جریان دارد، بیش از آن چه در تصور آید، هولناک است. ثانیاً شیرازهٔ کار از هم پاشیده و رژیم مطلقاً کنترلی بر اوضاع ندارد. گزارشهای دریافتی از شهرها و مناطق مختلف کشور نیز دقیقاً همین را تأیید میکنند.
آنچه را که روحانی بیمارستان و تختهای بیمارستانی مینامد، سولههای سردی است که در آنها صرفاً تعدادی تختهای سربازی چیده شده است. در بیمارستانهای واقعی هم اگر برخی تختها خالی هستند، از آن جهت است که بیمارستانها از هر ۱۰بیمار، یکی را هم بهسختی میپذیرند، زیرا نه امکانات دارند و نه کادر درمانی و پزشک و پرستار مکفی که بتواند به آنها رسیدگی کند و نه حتی دارو، چرا که وزارت بهاصطلاح بهداشت و درمان رژیم داروی لازم را در اختیار پزشکان و بیمارستانها قرار نمیدهد. داروهای مؤثر، یا بهبیمارستانهای ویژهٔ سپاه پاسداران و ویژهٔ وابستگان رژیم اختصاص یافته، یا در بازار سیاه بهقیمتهای بسیار گزاف بهفروش میرسند.
کاهش مرگ و میر هم دروغ بزرگ دیگری است که روحانی برای سرپوش گذاشتن بر افزایش بیشازپیش جانباختگان بر زبان میراند. گزارش حاکی از تلنبار شدن جنازهها در سردخانهها و غسالخانهها و گورستانها است و پاسداران و بسیجیهای آموزش دیده، شبانه اجساد را دستهدسته از بیمارستانها یا از خانهها تحویل میگیرند و بدون حضور و اطلاع خانوادههایشان در گورهای جمعی و دور از چشم مردم دفن میکنند؛ اما همانها هم از پس کثرت اجساد برنمیآیند.
ادعای روحانی در مورد اختصاص ۱۰میلیارد دلار به کسب و کار هم یک لاف و گزاف وقیحانهٔ دیگر است! باید پرسید از کدام بودجه؟ از همان بودجهٔ خیالی که جز بر روی کاغذ، موجودیت و واقعیت ندارد؟ بودجهای که نیمی از آن کسری است و رژیم جز با چاپ افسارگسیخته و روزانهٔ اسکناس هم قادر نیست حتی حقوق کارکنان دولت را پرداخت کند؟!
سایر ادعاهای روحانی هم بههمین اندازه مسخره و معکوس واقعیت است. او در توجیه قرنطینه نکردن، آن را قرنطینهٔ مدل چینی مینامد و با وقاحت مدعی میشود که هیچکس در دنیا آن را نپسندید و در هیچ کشوری قرنطینه اجرا نشد!
نقطهٔ پیک این همه دجالگری و وقاحت آنجاست که روحانی همهٔ این پیروزیها و موفقیتهای مشعشع را ناشی از انسجام و همراهی مردم با نظام و مدیریت خوب دولت خودش میداند!
این دعاوی در حالی است که ایادی و کارگزاران خود رژیم، بهرغم حاکمیت سانسور، ناگزیر تصریح میکنند که علت اصلی گسترده شدن ویروس کرونا در سراسر کشور همین لاپوشانی و کتمان رژیم بوده است.
بهعنوان نمونه، جمعی از مدیران اسبق حوزه سلامت و اعضای هیات علمی دانشگاههای علوم پزشکی و نظام پزشکی روز چهارشنبه ۱۳فروردین با انتشار نامه سرگشادهای خطاب بهروحانی، ادعاهای ضدونقیض و دروغگوییهای وی درباره مهار کرونا را بهچالش کشیدند و نوشتند: «مردم از تناقضات موجود در گویش مسئولان بهخوبی درمییابند که تسلطی بر بحران ندارید» در این نامه از جمله آمده است: «چگونه مردم را بهخانه ماندن تشویق اما بانکها و ادارات را باز میکنید؟... کارگران روزمزد و فصلی چه کنند؟ آیا برای اقشار مختلف تدبیری اندیشیدهاید؟».
علت؟ وحشت از قیام، وحشت از سرنگونی
اما سؤال این است که چرا روحانی اینچنین بیمحابا دروغهایی میگوید و ادعاهایی میکند که عقبماندهترین نیروهای رژیم هم به آن میخندند؟ پاسخ آن است که رژیم از نتایج سیاسی و اجتماعی این بحران که در ۲کلمه قیام و سرنگونی خلاصه میشود، بهشدت وحشت دارد. چرا که همهٔ مردم، حتی نیروهای رژیم میدانند که این بلا در این ابعاد قابل اجتناب بود و آن را آخوندهای پلید و قدرتپرست حاکم بر سر مردم و میهن ما آوردند. چرا که هر یک از دو باند حاکم هر کدام از زاویهٔ منافع خود، عمداً بر آن سرپوش گذاشتند. خامنهای و باند غالب بهخاطر آنکه نمیخواست فرصت نمایش انتخابات را برای حذف و جراحی باند رقیب از دست بدهد و باند روحانی که میخواست از این فاجعهٔ انسانی بهعنوان فرصتی برای نزدیکی به آمریکا و غرب و مقابله با تحریمها استفاده کند. رد این توهم احمقانه و جنایتکارانه در همین حرفهای روز چهارشنبهٔ روحانی بهخوبی پیداست؛ آنجا که با اعتراف به بورشدگی خود گفت: «متأسفانه آمریکاییها در این شرایط حاد و سخت جهانی هم درس عبرت نگرفتند، نفهمیدند باید چه کار بکنند، الآن موقع خوبی بود... بهترین فرصت تاریخی برای آمریکاییها بود که الآن برگردند از آن مسیر غلط خودشان».
بر این همه نامردمی و شقاوت آمیخته با بلاهت و قدرتپرستی کور چه میتوان گفت، جز همانگونه که مسعود رجوی گفت، تکرار کرد: «تف بهریش و ریشه آخوند شیاد برجهیده از زیر قبای ولایت دجال و ضدبشر، أُفٍّ لَّکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ ابراهیم بتشکن خطاب به آخوندهای بتکده ولایت(آیه ۶۷ سوره انبیاء در قرآن)
روزگار مردم و میهن ما دلخراش و جگرسوز است، کسی که در فکر مردم نیست و سودای دیگری دارد، بویی از انسانیت نبرده است؛ خلیفهٔ ارتجاع میخواهد از کرونا عامل بقا بسازد؛ مردم ایران فنا و امحای ویروس ولایت را میخواهند، فرزندان ایران باید آن را ریشهکن کنند».