چوب حراج بر شرم!
چه تعبیر و تشبیهی گویای دامنهٔ گسترشیابندهٔ ابتذال رسانههای حکومتی به موازات فساد اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط حاکمیت ولایتفقیه است؟
تجربه عینی زندگی روزمره در شهر و روستای ایران و مطالعهٔ روزانهٔ اخبار و گزارشات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جامعهٔ تحت سلطهٔ آخوندها مصداق واقعیِ این تعبیر شده است که در ادبیات و رسانههای حکومتی در ایران آخوندزده، شرم و حیا را چوب حراج زدهاند!
ریختن حرمت شرم، سراپای ادبیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این حاکمیت و رسانههایش را گرفته است. کلماتی چون «فساد»، «رانت»، «رشوه»، «دروغ»، «دزدی»، «اختلاس» و مشابه اینها در روزنامهها و رسانههای این حکومت رژه میروند و بدل به ادبیات رسمی برای تبادل با خوانندگان و شنوندگان شدهاند.
گذشته از آثار فلاکتبار اقتصادی که بار آن بر شانههای مردم محروم است و هر روز بیشتر میشود، انتشار و ترویج روزانهٔ این ادبیات، آثار تخریب روانی مضاعفی را در جامعه ایجاد میکند که آینهای از راندمان و کارنامهٔ سلطهگریِ آخوندها است.
ویترین تبلیغ فساد و تباهی و ابتذال
به این عناوین و عباراتٍ هر روز رایج و تکرار آنها در شمارهٔ ۱۴مرداد ۹۸روزنامههای حکومتی توجه کنید:
ـ دولت منشأ فساد (جهان صنعت)
ـ تلویزیون در تسخیر لمپنها (همدلی)
ـ باجگیریها به مروز زمان به همه ارکان نظام سرایت میکند (مستقل)
ـ آنها که بلندتر از همه مرگ بر آمریکا میگویند، خانواده و ثروت و سرمایههایشان از آمریکا سر در میآورد (مردمسالاری)
ـ محاکمه معاون سابق ارزی بانک مرکزی به اتهام قاچاق ارز (جهان صنعت)
ـ ۶۰میلیون دلار، بیضامن؛ ۳۰میلیون تومان، چهار ضامن؟ (رسالت)
ـ نقش دولت در فساد حوزههای کلان اقتصادی (مستقل)
ـ تخصیصدهندهٔ اصلی رانتهای بزرگ اقتصادی، دولت و گروههای دولتی هستند (مستقل)
اینها بازخورد درون حکومت ولایتفقیه هستند که شمهای از آنها بدل به چنین عناوینی میشود. اگر چنین عناوین و تیترهایی هر روز به مدت یک سال از روزنامههای حکومتی جمعآوری شود، آرشیو یا آلبومی قطور از ارائهٔ فساد توسط حکومت آخوندها ساخته خواهد شد.
حکومت برای گردش فساد
میبینیم که حکومت آخوندی مشغول و مسؤل چرخش فساد در گردونهٔ سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و اداری است. این گردش کار و تقسیم آن در کل حاکمیت، بساطی را تشکیل میدهد که ادبیات و زبان ارتباطیاش با جامعه، حاوی چنین کلماتی است و رواج و تزریق آنها در جامعه، وظیفهٔ روزانهٔ رسانههای متنی و تصویریِ حکومتی میگردد.
در جامعهشناسیِ فساد حکومت آخوندی باید بر این نکته تأکید کرد که فساد از نهادینهترین پدیدههایی است که از همان آغاز شکلگیری این حکومت، از حوزههای جهل و جنایت به دستگاه سیاسی و فرهنگیِ حکومت سرایت داده شد. آنچه هم که از وضعیت بهغایت اسفناک اقتصادی و اجتماعیِ جامعهٔ امروز ایران شاهدیم، محصول سلطه و حکومت فکری چنین فسادی با رأس ولایتفقیه است.
الگوسازی حوزوی
این نکتهٔ مهم قابل فهم است که آخوندها بسیار تلاش کرده و میکنند تا از کل جامعهٔ ایران یک حوزهٔ بهاصطلاح علمیه با سلطهگریِ ابتذال آخوندی بسازند. تمام تلاش مکفی و تبلیغاتیِ افسارگسیخته را هم در مدارس و دانشگاهها و مساجد کردهاند؛ اما از آنجا که تودهنی محکمی از مردم و نسلهای نوخواه و پیشتازان آزادی و حقوقبشر خوردهاند، بساط سرکوب و زندان و سریال گشتها و کشتار دم به دم آزادی را پیشهٔ سیاست و چپاول را طرح اقتصادیشان و ابتذال را زبان فرهنگشان کردهاند و ۴۰سال است ادامه میدهند.
بنابراین با چنین زیرساخت و بنیادهایی است که چنین عناوین و عباراتی بدل به یک فرهنگ رایج و مستمر و البته افزونشونده در رسانههای حکومتی گشتهاند. رسانههایی که اصلیترین سوژهها و مضمون کارشان، با غلتاندن چنین عناوین و عباراتی و تکرار آنها چونان رژهٔ ارتشی، بیان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مییابند.
لمپنیسم رسانهٔ ملی!
به عباراتی از یک مقاله درباره تلویزیون آخوندی دقت کنید که گردانندگانش کیانند و چه فرهنگ و ادبیاتی را در جامعه رواج میدهد: «تلویزیون به محل جولان دادن برخی از افراد تبدیل شده که در قامت مجری تلویزیون حتی طریقه استفاده درست از تنها ابزار کارشان را که زبان و ادبیات است هم بلد نیستند و با ادبیات چاله میدانی و ابداع واژگانی نوظهور که سالها پیش آنها را فقط در ادبیات گروههای لمپن و «جاهلان» جامعه میدیدیم، برنامه اجرا میکنند». (روزنامه همدلی، ۱۴مرداد ۹۸)
و در چند سطر بعد ترویج همان حوزهٔ بهاصطلاح علمیهای را که آخوندها بسیار تلاش کردهاند قالب جامعه کنند، رونمایی میکند: «ادبیات چالهمیدانی در دستگاه عریض و طویل صدا و سیما رواج پیدا کرده است. لازم است ریشه رواج استفاده از ادبیات سخیف و لمپنی را از سوی برخی از افراد جامعه در اجراهای مجریان تلویزیون جستوجو کرد...کار صدا و سیما نوعی عمومیت بخشیدن به ادبیات لمپنیسم و تثبیت آن در جامعه است». (همان منبع)
دولت و مجلس کارچرخان فساد
این ابتذال را در زمینهٔ سیاسی و اقتصادی هم میشود نقطه به نقطه در کار کرد دولت قسم خورده به ولایتفقیه هم دنبال نمود و شاهد مثال آورد. فسادی که سراپای سیاست و اقتصاد ایران را گرفته است، سر نخ کارچرخانیاش در دست ولیفقیه و دولت متبوع وی است. به این عبارات روزنامه حکومتی مردمسالاری در شمارهٔ ۱۴مرداد ۹۸توجه کنید: «هر بار نام فساد در حوزههای کلان اقتصادی به گوش میرسد، نقش دولت در شکلگیری چنین رانتهایی پررنگ میشود. فساد همواره در بدنه اصلی دولت بروز میکند و به جهت تأمین منافع دولتمردان و نهادهای وابسته به دولت شکل میگیرد».
وقتی با چراغ واقعیتهای امروز جامعهٔ ایران به فسادیابی در تاریکخانههای نظام آخوندی میرویم، همواره به نمونههایی برمیخوریم که ریشهٔ تمام فسادهای موازی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی را در درون حاکمیت نشان میدهند. آنقدر این واقعیت رو و عیان است که رسانهٔ خودیِ حکومتی نمونه میدهد که: «اگر همین الان ثروت کسانی را که در دورههای گذشته به مجلس آمدهاند، محاسبه کنند و با امروز مقایسه کنند، خواهد دید که کسانی که روزی هیچ چیزی نداشتند، امروز صاحب میلیاردها مال و اموال شدهاند». (روزنامه مستقل، ۱۴مرداد ۹۸)
نهایت تورم ابتذال
این است چرخهٔ فساد موازی و ابتذال همسو در ادبیات و فرهنگ و اقتصاد و سیاست و حکومتمداریِ نظام ولایت فقیه. حقیقتاً که همهچیز چفت و جور است و رژهای هماهنگ از تورم فساد و تباهی و ابتذال جاریست. این تورم در رشد تصاعدیِ ناگزیرش به توفانی اجتماعی برخورده است که نتیجهٔ این هماوردی نهایی، به انفجار و انهدام مسلم این ساختار تماماً فاسد میانجامد...