سخنگوی وزارت بهداشت رژیم در یک رکورد بیسابقه در آمار مهندسی شده روز چهارشنبه ۷آبان، شمار جانباختگان ۲۴ساعت گذشته را ۴۱۵نفر ذکر کرد که نسبت بهروز گذشته (۳۴۶نفر) یک جهش ۲۰درصدی را نشان میدهد و آمار رسمی که در روزهای اخیر بالای ۳۰۰نفر در نوسان بود، وارد کانال۴۰۰ شد که طی ۸ماه گذشته بیسابقه است، بههمین نسبت تعداد مبتلایان جدید ۶۸۲۴نفر (دیروز این رقم ۶۹۶۸نفر بود) و شمار مبتلایان وخیم را ۵۰۱۲نفر ذکر کرد. بهاین ترتیب تعداد مبتلایان روزانه حدود ۷هزار نفر و بیماران بدحال و نیازمند آی.سی.یو بهبالای ۵هزار نفر رسیده است که هر دو رکورد محسوب میشود. بهاین ترتیب شمار قربانیان در کمتر از سه هفته بیش از دو برابر افزایش یافته که معنایی جز انفجار و خارج شدن از کنترل ندارد.
اگر چه این آمار مهندسی شده است اما بههر حال تصویری کوچک شده از واقعیت است. برخی اعضای ستاد کرونا آمار واقعی را دو و نیم برابر آمار رسمی میدانند که این معادل آمار اعلام شده توسط مجاهدین و مقاومت ایران است. آمار مقاومت ایران امروز شمار درگذشتگان را ۱۳۵هزار و ۵۰۰نفر اعلام کرد که نسبت بهروز گذشته هزار نفر افزایش نشان میدهد. در روزهای اخیر روند رشد کرونا بههمین ترتیب بهطور متوسط حدود هزار نفر بوده است.
علل و عوامل گسترش انفجاری کرونا
برای چرایی این قضیه و اینکه چرا کرونا در ایران خصلت انفجاری پیدا کرده، میتوان بهصدها نمونهٔ کاربردی اشاره کرد، از خودداری رژیم از برقراری قرنطینه در همان اوایل پیدایش کرونا، تا اصرار روحانی و دیگر سردمداران رژیم در مورد برگزاری عزاداریهای محرم، از برگزاری کنکور در اماکن سرپوشیده، تا بازگشایی زود هنگام مدارس و تا ازدحام فوقالعادهٔ جمعیت در اتوبوسهای شهری و مترو و از اعتراف نمکی بهاین که حتی یک اتوبوس بهناوگان اتوبوسرانی تهران اضافه نشده و همچنین اعتراف مشابه محسن هاشمی بهاضافه نشدن یک واگن بهمترو تهران و...
جای دور نرویم، در روز دوشنبهٔ گذشته یک مراسم چند هزار نفره در یکی از ورزشگاههای مشهد با مجوز سازمان تبلیغات رژیم برگزاری شد؛ در شرایطی که تجمعات بیش از چند نفر انگشتشمار جرم تلقی میشود. روزنامه همشهری (۷آبان) در همین رابطه با انعکاس توئیت یکی از مهرههای باند خامنهای بهنام محمد مهاجری بهنقل از وی نوشت: «رئیس سازمان تبلیغات گفته فضای مجازی در کشور رها شده است. سازمان تبلیغات مشهد با وجود منع بزرگان نظام، مجوز برگزاری مراسم چند هزار نفره در یک ورزشگاه را داده. یعنی سازمان تبلیغات هم رها شده است.مظفرالدین شاه جمله معروفی دارد: همه چیزمان بههمه چیزمان میآید!».
اما مسأله تنها این یا آن مورد و این یا آن اشتباه در تصمیمگیری و حتی سوءمدیریت و آشفتگی و عدم کفایت دولت، آن چنان که رژیم و باندهای متخاصم آن و حامیان و مبلغان رژیم میکوشند وانمود کنند نیست؛ بهعبارت دیگر عملکردهای رژیم را بایستی در پرتو یک استراتژی و راهبرد نگریست و تبیین کرد. عملکرد رژیم طی ۸ماه گذشته بیانگر این واقعیت است که مقابله با کرونا تنها آنجا که حفظ جان و سلامت سردمداران رژیم در میان باشد، جدی است؛ اما در رابطه با مردم، شوخی تلخ و زشتی بیش نیست.
خامنهای روز ۱۳اسفند ۹۸، کرونا را «یک مسألهٔ گذرا... که خیلی هم نباید بزرگش بکنیم» توصیف کردو حتی با قساوت تمام گفت که «این میتواند یک دستاورد باشد» اکنون کاملاً روشن شده که منظورش از دستاورد، استفاده از کرونا بهعنوان سپر انسانی در برابر قیام است و این استراتژی رژیم در قبال کروناست.
کمااینکه روحانی هم در حالی که قرنطینه را یک شیوهٔ قرونوسطایی قلمداد میکرد در روز ۲۵اسفند ۹۸ با وقاحت تمام تصریح کرد: «چیزی بهنام قرنطینه نداریم... نه امروز قرنطینه است، نه ایام نوروز، نه بعد و نه قبلش» و پس از آن هم هیچگاه از این نظر، عدول نکرد. در حالی که خودش برای حفظ جان خودش سفت و سخت بهاین شیوهٔ قرونوسطایی چسبیده و بهرغم طوفان طعنهها و ریشخندهای باند رقیب حاضر نشده از قرنطینه و آکواریوم خود خارج شود.
اهداف و معنی تشکیل قرارگاه کرونا
در چنین شرایطی اعلام تشکیل یک ارگان جدید بهنام «قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا» قابل تأمل است. تشکیل این قرارگاه را روحانی روز ۶آبان اعلام نمود و رحمانی فضلی وزیر کشور دولتش را هم بهعنوان فرمانده آن منصوب کرد. روشن است که اولاً تشکیل این قرارگاه با وجود «ستاد ملی مقابله با کرونا» در تناقض است و ثانیاً هدف بهطور واقعی «مبارزه با کرونا» نیست. روحانی در حکمی که برای رحمانی فضلی صادر کرد، خاطرنشان کرد که این قرارگاه بنابه توصیههای خامنهای در جلسه سوم آبان (دیدار از راه دور با اعضای ستاد کرونا) تأسیس میشود. در مورد ماهیت و جنس عملکرد این قرارگاه، اظهارات ربیعی سخنگوی دولت روحانی گویاست. وی در همان روز سوم آبان و بلافاصله پس از حرفهای خامنهای بهنقل از او گفت: «چندگانه حرف زده نشود، طوری حرف زده نشود که مردم دچار تردید بشوند در مورد مسائل، خب این ممکن است نیاز بهیک بازنگری داشته باشد». ربیعی این «بازنگری» را معنی کرد و از تشکیل یک قرارگاه که «بهزودی هم آقای رئیسجمهور، رئیس آن را معرفی خواهند کرد» حرف زد و آن را «بهنوعی بازآفرینی تشکیلاتی ستاد ملی کرونا» ذکر کرد.
روشن است که خامنهای از عملکرد ستاد کرونا و مشخصاً مخالفخوانیها و بعضاً فاشگوییهای اعضای این ستاد ناراحت بوده و اکنون بیشتر مشخص میشود که موضوع اصلی آن دیدار (۳آبان) نیز همین موضوع بوده است و تصمیم تشکیل قرارگاه هم که ربیعی بهآن سرعت دربارهٔ آن حرف زد، از قبل گرفته شده است.
از عنوان «قرارگاه» (به جای ستاد) و نیز سپردن ریاست آن بهوزیر کشور و لابد تغییر ترکیب اعضای آن، پیداست که رژیم رویکردی بیشازپیش امنیتی در قبال بحران کرونا اتخاذ کرده و میخواهد سانسور سفت و سختتری در مورد اخبار و گزارشات مربوط بهکرونا اعمال کند. اینکه تا چه اندازه موفق بهاین کار شود، امر چندان پوشیدهیی نیست، ابعاد فاجعه بسا فراتر از این است که رژیم با بهکار گرفتن اهرمهای پوسیدهٔ سرکوب خود بتواند بر آن سرپوش بگذارد یا آن را مهار کند؛ ولی این اقدام، اولاً نشانهٔ وحشت رژیم از انفجار اپیدمی کروناست، ثانیا کرونا را از یک مقولهٔ بهداشتی درمانی بیشازپیش بهیک مقولهٔ نظامی امنیتی تبدیل میکند؛ در نتیجه تشکیل قرارگاه، تنها بحران سرنگونی را تشدید و آهنگ آن را تسریع میکند.