«از سال۹۷ در یک شرایط ویژهیی هستیم و اواخر سال۹۸ هم ویروس کرونا شرایط ما را دشوارتر کرد. همه باید بدانند در چه شرایطی ما کشور را اداره میکنیم» (حسن روحانی ۲۲خرداد۹۹).
این گویاترین اعتراف به وضعیت پتال و درب و داغان نظام با استفاده از ترم «شرایط ویژه»! در بالاترین سطح حاکمیت آخوندی است.
شکست شارلاتانیسم در برابر واقعیت سرسخت
رئیس جمهور ارتجاع که در شارلاتانیسم و پشت هم اندازی، گوی سبقت از سایر دستاربندان ریایی و سجاده بر دوش کشندگان کبره بر پیشانی نظام ربوده. آخوندی که بارها اثبات کرده یک رودهٔ راست به شکم ندارد و یک سنگریزه را در هزار زرورق میپیچاند تا به جای شکلات به مخاطب قالب کند. شیادی که هزار حرف میزند تا حرف اصلی را نزند، این بار ناخواسته در یک جا کم آورد. این تنها جایی بود که نتوانست واقعیت را که هست ۱۸۰درجه بچرخاند و به جای آن ژاژ و لیچار تحویل بدهد.
البته این تنها اعتراف ناگزیر حسن روحانی نبود. او در یک جای دیگر از همین اظهارات بند را آب داد و ناخواسته به وضعیت فلاکتبار بودجهٔ ۹۹ اذعان نمود:
«در شرایط فشار تحریم، درآمد ما در سال۵۰میلیارد دلار کم شده است. در سال گذشته بودجه ما ۴۴۸هزار میلیارد تومان و امسال ۵۷۰هزار میلیارد تومان است. ۵۰میلیارد دلار یعنی ۸۷۰هزار میلیارد تومان. یعنی دو برابر بودجه پارسال و ۳۰۰هزار میلیارد تومان بیشتر از بودجه امسال» (همشهری آنلاین. ۲۱خرداد ۹۹).
یک اشتباه و خودزنی سیاسی و اقتصادی
رهبر مقاومت در پیام شمارهٔ ۲۶ خود، این اعلام ورشکستگی را «یک اشتباه و خودزنی سیاسی و اقتصادی» نظام نامید و تصریح کرد که منظور روحانی این است که رژیم به جای کوتاهآمدن از سرکوب و تروریسم و جنگافروزی و پروژههای اتمی، زانو بر گردن و گردهٔ مردم ایران گذاشته و میخواهد با گران کردن بنزین و برق و نان، و با میدان دادن به کرونا راه نفس آنها را ببندد».
موجهایی که هر موجشکنی را خواهند شکست
این دو را که در کنار هم بگذاریم (شرایط ویژه و ورشکستگی) آن وقت معلوم میشود که باقی حرفهای روحانی بهانه و فسانه است. برای ایزگم کردن، به شبهه افکندن و فریب دادن است.
او اعتراف میکند از سال۹۷ نظامش در یک شرایط ویژه قرار دارد. «شرایط ویژه»! یعنی چه؟ رئیس جمهور ارتجاع در مورد این شرایط ویژه زیپ دهان را میکشد و از لام تا کام چیزی نمیگوید اما یک تحلیلگر اقتصادی او، فقط در مورد حساسیت و مخاطره انگیز بودن قیام آبان۹۸ ـ که یکی از پازلهای این شرایط ویژه از سال۹۷ تاکنون است ـ اینچنین مینویسد:
«روزهای اعتراض محدود بود و زود گذشت اما جامعه را لرزانید، روشنفکران هم لرزیدند. چرا که تمامی سالهای پس از انقلاب هیچ اعتراضی به این گستردگی، با این سرعت، به این حد از خشونت و با این ساختار سنی پایین شکل نگرفته بود. از سوی دیگر و از منظر طبقاتی و جغرافیایی نیز جنبش، جنبشی پیرامونی بود. تشکیل شده از افرادی حاشیهنشین از طبقات پایین اقتصادی که معاش را دغدغه اصلی خود میدانند. بدانیم گره خوردن انرژی گروههای حاشیهنشین، طبقات پایین جامعه و جمعیت کم سنوسال، چنان موجی خلق خواهد کرد که هر موج شکنی را خواهد شکست».(محسن رنانی. دارایان. ۱۳اردیبهشت ۹۹)
القای روحیه به روحیهباختگان
روحانی این «شرایط ویژه «را تبیین نمیکند اما از خلال گفتههای پیشین او دم خروس پیداست. او در سال۹۷ به نوعی «هراس و ناامیدی» اشاره کرد که در دل مردم [بخوانید مجموعهٔ نظام اعم از کارگزاران آن تا نمایندگان مجلس، سپاه، بسیج، انتظامی و سایر نانخورها و مزدوران نظام] ایجاد شده است:
«اگر ایستادگی کرده و به مردم روحیه بدهیم، هزینه ملت را کاهش دادهایم، اما اگر ترس، هراس و ناامیدی ایجاد کنیم، هزینه ملت را بالا بردهایم و چه کاری ضدانقلابیتر از اینکه ما در صفحه اول روزنامهها، سایتها و خبرگزاریها و رسانههای خود، در دل مردم هراس ایجاد کنیم» (ایمنا. ۲۱شهریور ۹۷).
او در اردیبهشت۹۹ نیز مهمترین کار خود را روحیه دادن به «مردم»! یعنی دروغدرمانی و روحیه درمانی با پوشاندن اخبار مربوط به کشتار کرونا و اظهار موفقیت باسمهای در عین شکست عنوان نمود. جالب است که در این سخنان به دستپاچگی عناصری از نظام نیز اشاره میکند.
«هیچ دارویی برای کرونا مهمتر از روحیه و اعتماد مردم نیست وقتی جامعه دچار ناامنی و التهاب باشد تاثیر ویروس کرونا هم بیشتر میشود، بعضیها فکر میکنند اگر در مقابله با کرونا موفق شدیم، بدان معناست که دولت موفق شده برخیها هم دستپاچه شدند. در حالی که این موفقیت کار ملت است».(خبرگزاری حکومتی موج. ۳اردیبهشت ۹۹)
معنای «شرایط ویژه»!
«شرایط ویژه» یعنی شرایطی که در آن حیات رژیم و تداوم عمر آن به مویی بند است. یعنی حکومت در شرایط اورژانس، فوقالعاده و آمادهباش قرار دارد و باید برای حوادث غیرمترقبه، غیرقابل پیشبینی و غیرقابل اجتناب آماده باشد. زیرا هر آن امکان دارد جرقههای اعتراضات اجتماعی به شورش گسترده و سراسری راه ببرد. در این شرایط نظام چارهای جز این ندارد که اموراتش را سراپایی، بدون برنامهٔ دراز مدت، بهصورت عاجل و اضطراری حل کند. از یک بحران به بحران دیگر منتقل شود و مدام در حالت اورژانس و آمادهباش بماند.
شایان ذکر است که رهبر مقاومت در ۱۲آبان ۹۷ هوشمندانه و آینده نگرانه با پیشبینی این وضعیت رژیم، برای پیشگیری از تحولات احتمالی به نیروهای مقاومت، کانونهای شورشی، قیامآوران و خلق قهرمان ایران اعلام آمادهباش کرد. در قسمتی از پیام شمارهٔ ۱۱ مسعود رجوی چنین آمده بود:
«با گسستن بندهای مماشات و استمالت که آخوندهای ضدبشر را سه دهه در ناز و نعمت فرو برده بود، وارد دوران آمادهباش میشویم. هر چند طول بکشد و هر چند نشیب و فراز داشته باشد، سرنگونی دشمن ضدبشری محتوم است».
حریق شعلهٔ گوگردی بنفشه چه زیباست!
اکنون دشمن (نظام ولایت فقیه) از زبان رئیسجمهور خود به این واقعیت اذعان میکند. آری، دوران جیک جیک و البته نعرهٔ مستانهٔ دیکتاتوری آخوندی و به رخ کشیدن اقتدار موشکی و «عمق استراتژیک نظام» به پایان رسیده است. اکنون زمستان سخت و آخوندکش فرا رسیده است. زمستانی که با شعلههای سرکش و فروزان قیام مردم به جان آمدهٔ ایران راه به بهاران آزادی خواهد برد. شکوفههای این بهار خجستهکار را از هماکنون میتوان در جرقههای شبشکاف کانونهای شورشی و حریق شعلهٔ گوگردی بنفشهها به چشم دید.
بهار آمده، از سیم خاردار گذشته
حریق شعلهٔ گوگردی بنفشه چه زیباست!
هزار آینه جاریست
هزار آینه
اینک
به همسرایی قلب تو میتپد با شوق.