728 x 90

سازمانی سرشار از ارزش‌های پاک انسانی

... سرشار از ارزش‌های پاک انسانی
... سرشار از ارزش‌های پاک انسانی

به نام سازمانم آن اسمی که وقتی بر زبانی جاری می‌شود ارزشهای انسانی جلوی چشمانت رژه می‌رود.

سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار را به خواهران و برادرانم و خلق قهرمان ایران و به صاحب اصلی این سازمان برادر مسعود و خواهر مریم تبریک می‌گویم.

من سارا هستم عضو کوچکی از این سازمان. از سال۱۳۷۶ به بعد باکمال افتخار زیر چتر این سازمان و رهبری هستم و خدا را شاکرم که مسیر درست را به من نشان داد.

یک‌سال قبل از پیوستنم با سازمان آشنا شده بودم برای این‌که بتوانم عضو کوچکی از این سازمان باشم لحظه شماری می‌کردم. از طرفی هم متأسفانه اصلاً میهنم ایران را به چشم ندیده بودم، ولی قلبم برای ایران می‌تپید و ندای درونم به من می‌گفت دیگر جای ماندن نیست بلکه وقت پیوستن است.

احساس کردم ارزشهای والای خواهران و برادرانی که با آنها آشنا شده بودم در من رسوخ کرده بود و شب و روز نداشتم. دیگر ادامه زندگی معمول و درس خواندن هیچ انگیزه‌ای به من نمی‌داد. از خدا می‌خواستم هر چه سریع‌تر من را به جمع مجاهدین برساند.

ازطرفی جدایی از خانواده برایم سخت بود و در گرماگرم امتحانات راهنمایی بودم، اما با خود گفتم تصمیم نهایی خود را بگیر و این لحظات و فرصت طلایی را نباید از دست داد.

نهایتا تصمیم خود را گرفتم. وقتی صدای پر طنین برادر مجاهد مسعود کلانی که می‌گفت هرکس توان حمل سلاح دارد به ارتش آزادیبخش بپیوندد را شنیدم، دیگر جای شک و تردید و ماندن را برایم نبود و خدا هم به ندایم پاسخ مثبت داد.

وقتی وارد مناسبات شدم احساس کردم در یک جامعه‌ای وارد شدم عاری ازهر گونه تبعیض و طبقه و نابرابری.

انسانهای فوق‌العاده مایه گذار، صاف و صادق، بی‌نهایت مهربان و صمیمی و راحت، اصلاً احساس نکردم از خانواده‌ام جدا شده‌ام چون به خانواده بزرگتری دست پیدا کرده بودم .

بعد هم که وارد سازمان شدم برایم بسیار جالب بود که خواهران هم هم‌چون برادران در کارهای زرهی و کارهای تأسیساتی، رانندگی ماشینهای سنگین و... . . شرکت دارند و بعد هم که خودم وارد کارهای زرهی و تعمیرات زرهی و کارهای تأسیساتی و کلاسهای آن شدم، کم کم ایمان آوردم همه چیز شدنی است و هیچ ناشدنی در سازمان وجود ندارد کافی است که مجاهد خلق ایمان و آرمان داشته باشد و همیشه تابلو زیبای سرنگونی و آزادی خلق محروم و عزیزش را روبه‌روی خودش داشته باشد.

ازطرفی هم دریافتم که این خواهر مریم بوده که قدم به قدم بهای این مسیر را سالیان پرداخته و راه را کوبیده تا سازمان توانسته به این حد از ارتقا و پیشرفت دست پیدا کند.

وقتی مناسبات خودمان را می‌بینم همه‌اش می‌گویم خدایا روزی می‌رسد مردم ایران هم از این نعمت برخوردار باشند؟

وقتی که شرایط ایران و آن همه فقر و فشار را می‌بینم قلبم به درد می‌آید، از خدا می‌خواهم ما را یاری کند تا هر چه زودتر بتوانیم این کشتی را به مقصد نهایی‌اش برسانیم.

اگر بخواهم در رابطه با این پروسه‌ای که در سازمان بودم و ارزشهای که دریافت کردم بنویسم، بی‌شک می‌شود کتابها نوشت اما فقط به گوشه کوچکی از این مناسبات پاک اشاره‌ای کردم که خیلی جای صحبت و نوشتن دارد. آخر ۵۶سال مبارزه را نمی‌شود در چند سطر خلاصه کرد.

شک ندارم که تنها نفس ارزشهای انسانی که در هر مجاهدوجود دارد، هر انسانی را تکان می‌دهد، به‌خصوص انسانی که می‌خواهد مسیرحق و راه درست را انتخاب کند.

سارا ناظری

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3616b016-cbb3-4690-86ae-b1a5e02be65d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات