ایران تحت حاکمیت فاشیسم دینی، در سالهای اخیر با بحرانهای متعدد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم کرده است. یکی از بارزترین آنها، قطعی مکرر آب و برق در بسیاری از مناطق کشور است. این بحران، بهویژه در تابستان ۱۴۰۴، بهدلیل موج گرمای بیسابقه و ناکارآمدی مدیریت منابع، به اوج خود رسیده است. این بحران در حال سمتگیری از یک چالش زیستمحیطی و زیرساختی، به محرکی برای اعتراضات مردمی است.
زمینههای بحران آب و برق
بحران آب و برق در ایران نتیجه ترکیبی از عوامل زیستمحیطی، سیاستهای فاسد و غارتگرانه حاکمیت و اختصاص منابع حیاتی به اولویتهای جنگافروزانه و سرکوب است. شرکت آب و فاضلاب تهران اعلام کرده است: «تهران در بدترین وضعیت منابع آبی در ۱۰۰سال اخیر قرار گرفته است، سد ماملو در شهریور از مدار خارج خواهد شد، پس از آن سدهای لار، لتیان و کرج نیز دیگر توان تأمین آب نخواهند داشت»(عصر ایران ۳۰تیر ۱۴۰۴).
این وضعیت نهتنها به کمبود منابع آبی، بلکه به استفاده بیرویه از منابع موجود در صنایع وابسته به نهادهای حکومتی و ساخت سدهایی است که بیشتر در خدمت منافع رژیم هستند تا نیازهای عمومی و تأمین زیرساختهای کشور.
مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، در اینباره اظهار داشته است: «استفاده بیرویه از منابع آبی در صنایعی که در خدمت پاسداران است، سوءاستفاده از آبهای زیرزمینی و ساختن سدهایی که در خدمت رژیم است، حتی مناطق پرآب کشور را با بحران مواجه کرده است».
در کنار بحران آب، قطعی برق نیز بهدلیل ناتوانی زیرساختها در پاسخگویی به تقاضای فزاینده، بهویژه در فصل گرما، زندگی روزمره مردم را مختل کرده است. روزنامه هممیهن در این خصوص نوشته است: «این وضعیت زندگی هزاران نفر را به مخاطره انداخته و به جز آسیبهای اقتصادی باید منتظر آسیبهای اجتماعی آن نیز باشیم... آنها انبار باروتی هستند که نه با جرقه آتش، بلکه نبود برق آنان را شعلهور خواهد کرد»(هممیهن ۲۹تیر ۱۴۰۴). این اظهارات نشاندهنده عمق نارضایتی عمومی و پتانسیل بالای ناآرامیهای اجتماعی است.
واکنشهای مردمی: اعتراضات سبزوار
در روزهای ۳۰ و ۳۱تیر ۱۴۰۴، شهر سبزوار شاهد اعتراضات گستردهیی بود که در واکنش به قطعی آب و برق شکل گرفت. گزارشها حاکی از آن است که مردم خشمگین برای دومین شب متوالی دست به اعتراض زدند. اعتراض از میدان فرمانداری و خیابان ابوذر شروع شد و مردم خیابان باهنر را بستند. نکته قابل توجه در این اعتراضات، نقش پیشتاز زنان بود که با شعارهایی نظیر «نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم» و «آب برق زندگی، حق مسلم ماست»، همبستگی و عزم جمعی را به نمایش گذاشتند.
این اعتراضات با سرکوب شدید نیروهای انتظامی و لباسشخصیها مواجه شد که با استفاده از گاز اشکآور و ضربوشتم تلاش کردند تجمعات را پراکنده کنند. باینحال، معترضان با شعار «بیشرف بیشرف» به این اقدامات پاسخ دادند، که نشاندهنده خشم عمیق و مقاومت در برابر سرکوب است.
پاسخهای حکومتی: ناکارآمدی و سرکوب
رژیم حاکم، در مواجهه با این بحران، بهجای ارائه راهحلهای پایدار، به تعطیلی ادارات و مراکز دولتی روی آورده است. روز چهارشنبه ۲۴ استان از ۳۱ استان کشور تعطیل شد. این اقدام نهتنها نشاندهنده ناتوانی در مدیریت بحران است، بلکه به تعمیق مشکلات اقتصادی و اجتماعی منجر شده است. در همین حال، اظهارات مقامات حکومتی، مانند سخنگوی پزشکیان که گفته است: «بههرحال فصل تابستانه فصل سفره... فرصتی است برای اینکه بشه مردم نفسی بکشند»(سایت دانشجو ۳۱تیر ۱۴۰۴)، نشاندهنده بیتوجهی به رنج مردم و تلاش برای عادیسازی شرایط بحرانی است.
حمید پورمحمدی، رئیس سازمان برنامه، نیز گفته است: «در این شرایط تقویت بنیه دفاعی، اولویت اول کل نظام است»(تسنیم ۳۰تیر ۱۴۰۴). این اعتراف بیانگر آن است که اولویتهای رژیم بهجای حل مشکلات مردم، بر حفظ قدرت و امنیت نظامی متمرکز است. بهعبارت گویاتر این حاکمیت همه امکانات را صرف حفظ سلطه خود کرده است و میکند.
قیام تنها راهحل
همانگونه که خانم رجوی تصریح کرده است، قیام تنها راهحل برای تغییر رژیم و استقرار دموکراسی، حاکمیت مردم و عدالت در ایران است. باقی راهکارها راه به سراب میبرد. اعتراضات مردم به جان آمده سبزوار، بهعنوان نمونهیی از خشم عمومی، میتواند نشانهیی از گسترش نارضایتی به سایر شهرها باشد، بهویژه در شرایطی که تهران نیز با بحران شدید آب مواجه است. این اعتراضات با پیشتازی و نقشآفرینی زنان، بهترین علامت آمادگی بالای جامعه برای شتافتن به کف خیابان و ایجاد تغییرات اساسی است.