از ویژگیهای نظام ولایت فقیه ستیز و دشمنیاش با علم و دانش بشر در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است اما تا دلشان بخواهد در زمینه بمب و موشک و پهپاد سرمایهگذاری نموده و بهعنوان بانکدار مرکزی تروریسم شهرت جهانی پیدا کردهاند. حالا در جلسهای که یکی از نخبههای علمی همین رژیم در حضور متخصص قتلعام زندانیان سیاسی (آخوند رئیسی) درباره «پایتون» که یک زبان برنامهنویسی همه منظوره است، داد سخن سرداده که خیر! این یک زبان شبکه جهانی است (؟!) که میتواند نه تنها سرطان را بلکه همه معضلات عالم را پیشبینی کند... هنوز کلام این نخبه دست پروده خامنهای از دهانش کامل خارج نشده بود که دستمایه سرگرمی بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت و هشتگ «پایتون» داغ شد؛ بهطوری که رسانههای رژیم آخوندی از شرم نالیدند که: «طرح اینگونه اظهارات در جایگاه استادی که با درجه بالای علمی معرفی میشود، در حضور بالاترین مقام اجرایی کشور و باقی وزرای دولت باید جای نگرانی بسیاری باشد... و باعث بیاعتباری مراجع رسمی کشور شده است» (ایسنا۲۴فروردین۱۴۰۲)
از حق نگذریم یک حرف درست هم زد و آن سرطانی شدن پیکر این نظام فرتوت است. سرطانی که به آخر خط رسیده و دیگر امیدی به بهبودی آن نیست. دلیل روشن آن حرفهای رئیسی در شب قدر است که گفت: «به آخر خط نرسیدهایم و هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه است (!) و هیچکس حق ندارد ناامید شود. هیچکس حق ندارد بگوید به بنبست رسیدهام» البته تنها رئیسی نیست که سراغ ماهیگیری از آب زهر آلود رفته است. بقیه کارگزاران این رژیم هم در این وادی سیر میکنند. نمونه ساخت مسکن به تعداد یک میلیون در سال یکی از همان حرفهای نخبههای بیسواد این نظام است.
حال که دولت وارد دومین سال مثلا اداره کشور شده است طرح مسکنسازیاش مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. رئیسی در جلسهای بههمین منظور به «برخی مسئولان کمکار هشدار داد که توبیخ میشوند»! و معلوم شد ۲۰ بانک که موظف به ارائه تسهیلات هزاران میلیارد تومانی بودهاند، «آمار عملکرد خود را در این زمینه ارایه نکردهاند»! و باز معلوم شد که «رکود بازار مسکن و ساخت و ساز نسبت به اوایل دهه۱۳۹۰ کاهش یافته است. نوسانات نرخ مصالح ساختمانی، نبود چشمانداز روشن از بازده سرمایه در بازار مسکن، کاهش توان خرید متقاضیان مصرفی و کاهش معاملات از جمله مشکلات دیگر ساخت و ساز است» (آرمان اقتصادی۲۵فروردین۱۴۰۲)
هزینه مسکن کارگران طی ۷سال ۱۰۰۰درصد افزایش یافت
وضعیت مسکن میلیونها تن از کارگران و زحمتکشان که بخش قابل توجهی از دستمزدشان صرف اجاره مسکن میشود، چیز دیگری است.
بر اساس مصوبه تعیین کمکهزینه مسکن، کارگران در سال۱۴۰۲ ماهانه ۹۰۰هزار تومان حق مسکن میگیرند. اما فعالان کارگری میگویند حتی اگر حق مسکن کارگران دو برابر بیشتر از رقم کنونی شود، باز هم کفاف هزینههای آنان را نمیدهد. آنان میگویند این مبلغ حتی کمکهزینه هم نیست. دلیل آن هم اینکه اجاره یک آپارتمان کوچک در جنوب شهر تهران تا ۴میلیون تومان ماهانه و ودیعهای تا ۴۰۰میلیون تومان نیاز دارد. کدام خانوار کارگری میتواند از پس این اجارهها بربیاید اگر بخواهد سایر نیازمندیهای حیاتی خود را نیز تأمین کند؟
یک فعال کارگری تورم هزار درصدی مسکن در هفت سال گذشته را یادآور شد و گفت: «حق مسکن کارگری اگر به دو میلیون تومان نیز برسد، نمیتواند نیازهای اولیه مسکن کارگری بهعنوان کمکهزینه را جبران کند و افزایش این میزان تا ۹۰۰هزار تومان اصلاً نباید عامل رضایت کارفرما و دولت از خودشان باشد» (ایلنا۲۴فروردین۱۴۰۲).
یک مثال دیگر وضعیت اجاره در قم میباشد که در سال۱۳۹۵ متوسط قیمت مسکن مهر۱۵۰ میلیون تومان بود؛ اما اکنون این میزان پس از شش سال به بیش از یک میلیارد و ۵۰۰میلیون تومان رسیده و این بهمعنای افزایش ۱۰برابری قیمت مسکن در یک بازه زمانی کوتاه است.
زندگی برای کارگران و بازنشستگان ناممکن شده است
ای کاش! تنها وضعیت مسکن کارگران و سایر اقشار و طبقات محروم جامعه اینچنین فاجعهبار بود. مگر اوضاع معیشتی این میلیونها ایرانی تحت ستم آخوندها بهتر از موضوع مسکن است؟ در حالی که فقط ۲۷درصد به دستمزد کارگران اضافه شده است تورم سالانه بهمنماه سال گذشته از سوی مرکز آمار ایران ۴۷.۷ درصد اعلام شده بود.
«براین اساس ارزش حداقل حقوق کارگران در ابتدای سال۱۴۰۱ حدود ۲۸۳دلار بود که در اسفندماه به ۱۲۲دلار رسید و هماکنون ارزش قدرت خرید کارگر حداقلبگیر به ۱۱۸دلار کاهش پیدا کرده است» (هممیهن۲۲فروردین۱۴۰۲)
هنوز یک ماه از سال جدید نگذشته است که همگان شاهدند اوضاع معیشتی مردم بدتر از سال گذشته است. «دولت هم ناتوان تر از قبل فقط به این گرانی و تورم دامن میزند تا بتواند هزینههای خود را تأمین کند» (مردمسالاری۲۰فروردین۱۴۰۲)
سرطان در همه باندهای حاکم
از سرطانهای لاعلاج در باند غالب و در حوزههای مختلف اقتصادی و سیاسی که بگذریم امروز اصلاحطلبان قلابی هم به همین بلای نظام ولایت فقیه که خود در بنیان و تمامی جرم و جنایتهای ۴دهه آن نقش داشتند گرفتار آمدهاند. یکی از این مصیبتزدهها تازه به خود آمده است که: «گفتمان مسلط سیاسی و رسانهیی در برابر «سرطان وطن» به سوی «امتناع گفتوگو» و چیرگی «ناامیدی اجتماعی» رفت و جامعه دستخوش بحران و بیافقی و سیاست زده شد» (اعتماد۲۲فروردین۱۴۰۲)
دیگر این اعترافاتی که چهل سال پیش میبایست صورت میگرفت هیچکس را فریب نمیدهد که اصلاحطلب و اصولگرا از یک قماش هستند. بیتردید قیام سراسری جوانان و شورشگران بساط همه این جرثومههای سرطانی فاسد و سرکوبگر را یک جا از پیکر ایران خارج خواهد ساخت.