سؤال: این روزها شاهد استیضاح و برکناری وزیر کار دولت روحانی (علی ربیعی) در مجلس رژیم آخوندی بودیم. همینطور شاهد احضار آخوند روحانی به مجلس ارتجاع طی ماه آینده هستیم که یک هفته آن تا الآن گذشته است.
با توجه به وضعیتی که به آن اشاره کردم، یعنی حالتی که دولت روحانی پیدا کرده است ـ بهخصوص مسائل حادی مثل بحران ارزی ـ آیا این وضعیت به کجا کشیده خواهد شد؟
محمدعلی توحیدی: درباره وضعیت دولت روحانی در همین استیضاحی که شما اشاره کردید و یا آنچه خودشان میگویند، در واقع این استیضاح دولت روحانی یا استیضاح یک وزیر نبود؛ استیضاح کل نظام بود. واقعیتی هم که در مجلس انجام شد، وضعیت خود رژیم را بیان کرد. در خبرها هم بود که مسأله نظام باید روشن شود.
بنابراین بحران دولت روحانی، بحرانی برای کل نظام است. اینکه به کجا کشیده میشود، باید گفت به همانجایی که کل نظام دارد میرود! الآن در رابطه با وضعیت دولت روحانی از هر دو سوی طیف سیاسی رژیم، خیلی وضعیت واضحی است. خودتان هم به بحران درماندگی که در اشکال مختلف در این دو ـ سه هفته بوده است، اشاره کردید.
حجاریان این هفته مطلبی نوشته بود که در آن گفته «دولت روحانی یک دولت گیج، کرخت و تعلیق در تعلیق است». همین حجاریان بعد از قیامهای دیماه گفته بود که «ما برونرفتی جز همین دولت نداریم» و هشدار میداد که «عبور از این دولت، عبور از نظام است». از طرف دیگر طیف، احمدینژاد هم مطلبی فرستاده بود که «هیچ راهی نیست و این دولت و بقیه سران قوم باید کنار بروند».
بنابراین این وضعیتی است که این دولت و کل نظام پیدا کردهاند.
سؤال: با توجه به توضیحات شما این سؤال پیش میآید که با این همه کرنشهایی که روحانی جلو ولیفقیه میکند، پس چرا خامنهای با او اینچنین رفتار میکند؟ آیا از نظر مسائل و منافع رژیم، این کار درست است؟
محمدعلی توحیدی: در تحلیل وضعیت رژیم اگر همان وضعیت کلاسیک دو سال قبل را دنبال کنیم، به اشتباه خواهیم رفت. در این رابطه باید سه تحول اساسی را در نظر گرفت:
تحول اول این است که اوضاع رژیم بعد از قیام دیماه، هرگز به قبل برنمیگردد. مثلاًًً یک سال قبل دعواهای رژیم یک دعوای جناحی بود؛ دعوای رئیسی جلاد و روحانی شیاد بود؛ دعوای انتخابات بود که کی ببرد. الآن اصلاً صورت مسأله دعواهای رژیم در این مدار نیست.
تحول دوم هم این است که الآن دعواها قبل از هر چیز و بیش از هر چیز از قیام و از تضاد اصلی بین جامعه و رژیم ناشی میشود. همیشه در تحلیل نهایی به این تضاد اصلی برمیگردد؛ ولی الآن بهطور مستقیم شما بحرانی در رژیم نمیتوانید پیدا کنید ـ اعم از استیضاح یا ارز یا فساد حکومتی و دزدیها ـ که ناشی از قیام نباشد. همه اینها به آنچه که در قیام و در جامعه میگذرد، ربط دارند.
تحول سوم هم وضعیت خود روحانی شامل ویژهگیها و شرایطی میشود که این دولت سر کار آمده است.
اینها پیامهای خاصی دارند. یعنی ما هر سه تحول را باید در نظر بگیریم تا بتوانیم تحلیل کنیم. نمیتوانیم صرفاً بگوییم این جناح چنین و چنان میکند، پس به سودشان است یا به زیانشان.
سؤال: چرا میگویید پیامهای خاص دارد؟ دولت روحانی چه ویژهگیهایی دارد که روی آنها تأکید میکنید؟
محمدعلی توحیدی: همین استیضاح علی ربیعی را بهعنوان وزیر کار در نظر بگیرید. کاراکتر علی ربیعی که با وزارت کار یا مفهوم فنی وزارت کار مشخص نمیشود. این فرد از پایهگذاران وزارت اطلاعات است. مهرهٔ امنیتی کل دستگاه است. جالب بود که در جریان استیضاحش هم همین را میگفت؛ میگفت که من ۴۰سال خدمت امنیتی کردم و با مجاهدین مقابله کردهام و از این نمونهها.
بنابراین این فرد که برکنار میشود و صورت مسألهیی که روی کار میآید، یک چیز خاص است. استیضاح که جدید نیست؛ قبلاً هم بود. ولی حالا مهمتر از این وزیر، خود روحانی است. روحانی یک کاراکتر ویژهیی است. یادآوری کنم که همه رئیسجمهورهای این رژیم بهدلیل تضاد ساختاری که وجود دارد، کارشان با ولیفقیه به مشکل میکشد؛ بهخصوص در دور دوم. ولی بحث روحانی این نیست. او کسی است که وقتی سال ۸۴و ۸۸بحران در رژیم بالا گرفته بود، عباس عبدی نوشت که «اگر بین خامنهای و رفسنجانی روی روحانی توافق نشود، بحران ایجاد میشود». روحانی بهعنوان مهرهی امنیتی از باند غالب رژیم و بهقول خودشان روحانیان مبارز آمده لباس اعتدال پوشیده است. بنابراین یک مهرهی خاصی است. این آدم که میخواست تضمین یک بحران بعد از ماجراهای ۸۸باشد، حالا دارد به بنبست و شکست میرسد. از این رو است که میتواند پیام خاصی داشته باشد.
سؤال: اجازه بدهید قسمتی از حرفهای علی ربیعی را در جریان استیضاحش در مجلس، بشنویم و بعد من بر اساس آن سؤالم را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم، ۱۷مرداد، علی ربیعی: «من ۴۰سال خدمت کردم. در این ۴۰سال بحرانهای زیادی دیدم. یادم است که در تهران ۱۲۰۰۰میلیشیا در توپخانه رژه میرفتند. در هر شهری ۱۰۰۰میلیشیا رژه رفتند. ما آن روزها را گذراندیم. من میدانم که شرایط سختی پیش رویمان داریم. من میدانم که ترامپ روان جامعه را از همه گرفته است. کتابی را که مرکز پژوهشها ترجمه کرده، بخوانید. ما امروز داریم اعتمادمان را در جامعه از دست میدهیم. داریم نقاط اتصالمان را در جامعه از دست میدهیم».
چرا ربیعی مسأله رژه میلیشیای مجاهدین را مطرح میکند؟ چه ربطی به استیضاح وزیر کار و این مسائل دارد؟
محمدعلی توحیدی: همان است که اشاره کردم. میخواهد کاراکتر خودش را بگوید؛ بگوید که من چه کاره هستم. ۵سال وزیر کار بوده است. البته بیخود هم او را وزیر کار نگذاشتند؛ یک مؤسسهیی در وزارت کار هست که کلی تعاونی دارد، کلی پول در آن میچرخد و کلی دزدی در آن جریان دارد. اگر یادتان باشد در دولت احمدینژاد هم بر سر مرتضوی کار به افشاگری کشید که احمدینژاد آمد مجلس و سر دزدیهایی را آنجا باز کرد.
حالا این بابا را بر سر یک وزارتخانهٔ پر تنش و پر تضاد گذاشتند. در نتیجه از مسألهی مجاهدین شروع میکند. اتفاقاً در همان جلسه یکی آمد به ربیعی جواب داد و به همین مسائل استناد کرد؛ گفت ما میخواهیم بر سر مسائلی که تو باعثش شدی که مجاهدین فراخوان به تظاهرات بدهند، استیضاح کنیم.
بنابراین صورت مسألهی رژیم، قیام و امنیت و مسألهی مجاهدین است. در نتیجه ربیعی هم همین را میگوید؛ طرف مقابلش هم همین را میگوید.
سؤال: در صحبتهایتان روی ویژهگیهای دولت روحانی بحث کردید. سؤال این است که پیام آن چیست؟
محمدعلی توحیدی: پیام خاص سرنوشت دولت روحانی که اینطوری بعد از دور دوم به سرعت افول کرده و در بحران بیسابقهیی قرار گرفته است، یک وجه ماهیتی دارد و یک وجه آن هم به اوضاع روز برمیگردد. آنچه که به ماهیت رژیم برمیگردد بهنظر من در یک کلام اثبات این تحلیل است که در درون این رژیم هیچ راهحلی نیست.
بهتر است از تجربه قبل از ۳۰خرداد ۶۰مثال بزنم. مجاهدین این مسیر سیاسی را با رژیم با صبر و متانت و کار سیاسی خارقالعادهیی طی کردند. در نهایت به آنجا رسیدند که هیچ نور نجات و رستگاری و برونرفتی از این دستگاه فاسد ولایت فقیه خمینی ـ و بعدش هم خامنهای ـ در نمیآید.
حالا شما به اوضاع رژیم نگاه کنید.؛ بحران پشت بحران: رفسنجانی آمد، بعدش خاتمی، بعد هم احمدینژاد از آن یکی سر رژیم. و الآن هم روحانی. این مسیر بهوضوح نشان میدهد که این دستگاه در مقابل جامعه ایران در بنبست قرار گرفته است. این مسیر از طرفی نشان میدهد که مشی سرنگونی، مشی ماجراجویانه نیست. این راهحل، بیان راهی نیست که مجاهدین همینطوری گفته باشند. هر کس هم که رفت دنبال راهی در درون رژیم، کارش به آخر کشیده شده است.
این را هم بگویم که رژیم خیلی دم میزند که ما زیر فشار تحریم هستیم. بحث این نیست؛ اتفاقاً این رژیم از بالاترین امتیازها و بیشترین فرصتهای استعماری برخوردار بوده است. در مماشاتی که دولت اوباما با این رژیم کرده، چقدر امتیاز داده است! پول نقد به رژیم داده است. دولتهای قبلیشان مجاهدین را در لیست گذاشتهاند. فشار آورده و سرکوب کردهاند. مماشات با این رژیم واقعاً بیسابقه است. همه این فرصتها برایش فراهم بوده است.
بنابراین همین نشان میدهد که وقتی دولت روحانی به اینجا میرسد، یعنی پیام دارد که این رژیم مانده چه کار کند. یعنی شما نمیتوانید هیچ راه حلی در درون و در گوشهیی از این رژیم پیدا کنید.
سؤال: پیام سیاسیِ آنچه که به آن اشاره میکنید چیست؟ منظورتان از این شرایط سیاسی چیست؟
محمدعلی توحیدی: در پاسخ، خوب است مرحلهیی را که هستیم بگویم. از نظر مرحلهیی در یک کلام این است که «بالاییها نمیتوانند کاری بکنند». این یک ترم شناخته شده برای تشخیص مرحله سرنگونی یا انقلابی یا بحران انقلابی در یک جامعه است که میگویند «پایینیها دیگر نمیخواهند و تحمل نمیکنند و بالاییها نمیتوانند کاری بکنند». این را در شعار مردم هم شاهدیم که میگویند «ایرانی! بسته دیگه!». یعنی دیگر نمیشود تحمل کرد؛ و بالاییها نمیتوانند. الآن این نتوانستن، این کرختی، این تعلیق در تعلیق، وضعیتی است که خودشان دارند میگویند. بالاییها نمیتوانند. این را احمدینژاد هم میگوید؛ حجاریان هم میگوید. اوضاع دولت را نگاه کنید؛ برخوردش را با ارز توجه کنید؛ با بحرانها نگاه کنید؛ به مجلس نگاه کنید. نه، بالاییها نمیتوانند. این شرایط سیاسی، پیام سیاسی و خلاصه پیام مرحلهییاش است.