بنا به گزارش خبرگزاریهای رژیم روز شنبه هواپیمای ام.دی با ۱۳۵سرنشین هنگام فرود در فرودگاه ماهشهر از فنسهای انتهای باند عبور کرده و وارد اتوبان ماهشهر-سربندر شد و آسیب جدی دید.
این اولین سانحه از این دست نبود که در طول هفتهٔ دوم بهمن ۹۸ بهوقوع پیوسته است. پیشتر در ششم بهمن؛ هواپیمای آر.جی گرگان ـ تهران متعلق به شرکت هواپیمایی قشمایر بهعلت بروز نقص فنی در موتور هواپیما هنگام برخاستن، از پرواز باز ماند و یک روز قبل در پنجم بهمن ایرباس ۳۰۰ سری ۶۰۰ ایران ایرتور که از فرودگاه موسوم به خمینی تهران عازم استانبول بود، بهدلیل نقص فنی در فرودگاه مهرآباد، به زمین نشست.
بیتردید سانحه در هواپیماهای مسافری امری محال نیست؛ اما وقتی در ظرف یک هفته ۳بار پیدرپی اتفاق میافتد، باید در آن تأمل کرد. این در حالی است که امروزه بهیمن رشد تکنولوژی و رسیدگیهای لازم احتمال سوانح هوایی بهمراتب پایین آمده و به صفر رسیده است.
بیکفایتی، دزدی و اختلاس
در حالی که سازمان هواپیمایی تاکنون هیچ گزارشی در بارهٔ علت حادثه بیرون نداده است؛ ولی از اظهارات ضدونقیض مهرههای رژیم دربارهٔ این حوادث هم میتوان فهمید که کارگزاران حکومت کماکان بنا ندارند نسبت به علت واقعی این حوادث اطلاعاتی بروز دهند؛ چرا که در اینصورت بیکفایتی، دزدی و اختلاسهای آنها بیرون خواهد زد.
البته برخی از مقامات حکومتی طبق معمول با اظهاراتی غیرشفاف تلاش کردند که این سوانح را به عوامل طبیعی و بدی آب و هوا نسبت دهند.
به گزارش خبرگزاری آخوندی مهر در روز ۱۲بهمن، محمد ادیب، بهاصطلاح مسئول روابط عمومی فرودگاههای استان یزد، با اشاره به «نامساعد بودن آب و هوا» اعلام کرده است که: «۲پرواز ATR ایرانایر به شماره پرواز ۳۳۲۲ رامسر - تهران و ۳۳۴۰ نوشهر - تهران بهعلت خرابی هوای تهران، دایورت کرده و در ساعت ۱۵:۰۵ و ۱۵:۱۵ امروز در فرودگاه یزد به زمین نشستند».
اما اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی رژیم، روز ۷بهمن در گفتگو با خبرگزاری حکومتی فارس، علت حادثهٔ فرودگاه ماهشهر را متوجه خلبان دانسته و وی را به بیتوجهی و دیر اقدام کردن متهم میکند؛ اما از طرف دیگر میگوید: «هماکنون صحبت کردن در مورد علت وقوع سانحه بوئینگ ام.دی در فرودگاه ماهشهر غیرتخصصی است» و آن را به «بررسی دقیق ابعاد سانحه» موکول میکند.
محمدرضا رضایی، مدیرکل فرودگاههای استان خوزستان رژیم، در گفتگو با ایرنا مدعی است که: «بررسیهای اولیه نشان میدهد این هواپیما هیچگونه نقص فنی نداشته است و فقط از باند خارج شده است».
این در حالی است که به گزارش سایت حکومتی پرواز خبر به تاریخ ۱۳بهمن علت اصلی این حوادث نقص فنی در قطعات هواپیما و بهویژه موتور آن میباشد. «پرواز خبر» اضافه کرده است که خط تولید هواپیماهایی که طی هفته گذشته در معرض سانحه بودهاند، «مدتهاست که متوقف شده و علاوه بر این گران شدن هزینهٔ تعمیر و نگهداری آنها، چالش تازهای برای ایمنی پروازها ایجاد کرده است».(همان منبع)
اعتراف به علت اصلی ماجرا
روز دوشنبه ۷بهمن ۹۸ معاون اسبق سازمان هواپیمایی رژیم علیرضا منظری، در مصاحبه با خبرگزاری آخوندی ایرنا بهناگزیر علت اصلی را برملا میکند و میگوید: «هزینههای نگهداری و تعمیر یک هواپیما در شرایط تحریم و عدم دسترسی به قطعات سالم و نو، گران تمام میشود و این موضوعی است که میتواند از احتمال انجام یک پرواز بدون خطر بکاهد». وی در ادامه حرف اصلی را تحت عنوان «بحثهای مالی برای ایرلاینها» بالا میآورد و با اشاره به «هزینههای گران» اینطور میگوید:
«اکنون هزینه نگهداری هواپیما بهدلیل افزایش هزینههای ارزی و افزایش هزینههای دستمزد بالا رفته».
این اعتراف آشکار حتی اگر ادارهٔ امور هواپیمایی بهعهدهٔ بخش خصوصی هم بود، جرم محسوب میگردید. زیرا معنای این حرف این است که کارگزاران رژیم بدون کمترین اندیشهای نسبت به جان مسافران، به شکلی آگاهانه و به بهانهٔ گرانی هزینهها از رسیدگیهای لازم به هواپیماهای مسافری قبل از پرواز آنها سر باز میزنند و اینگونه بهای خفگی اقتصادی حاکمیت را که در واقع ناشی از سیاستهای سرکوبگرانه و جنگافروزانهٔ خود اوست، از جان مردم میپردازند.
اگر چه این مهرهٔ رژیم در ادامهٔ اظهاراتش تلاش میکرد بخشی از مشکلات را به تحریمها و نیز نبود نقدینگی برای تأمین قطعات حیاتی هواپیما مرتبط کند، اما بارها تأکید شده که قطعات هواپیما جزو اقلام تحریمی نیست. بنابراین این حاکمیت ضدمردمی با کاستن از هزینههای میلیاردی حمایت از تروریسم و اتمی و نیز جلوگیری از دزدیهای میلیاردی سردمداران رژیم و آقازادهها، قادر است دهها مورد از چنین معضلات را بهراحتی از میان بردارد؛ اما آنچه در این نظام ضدبشری ارزشی ندارد، جان مردم است.
تعدد و تکرر وقوع چنین سوانحی آن هم در مدتزمان کوتاه جلوهای از وضعیت خراب رژیمی است که حتی یک جای آباد در حاکمیتش باقی نمانده است. به هر زمینهای که نگاه میکنی، وضعیت بهتر از این نیست. علت یک چیز بیش نیست؛ هدف یکم تا صدم مرتجعان حاکم حفظ این نظام پوسیدهٔ ضدمردمی به هر قیمت است بنابراین سایر امور در این نظام محلی از اعراب ندارد و طبعاً قربانی این رویکرد ضدمردمی قبل از هر کس مردم ایران هستند.