رشد فزاینده و روزافزون بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی که به افزایش بیسابقه بیکاری و افزایش فقر و نابرابری و ریزش انبوهی از طبقات متوسط مردم به زیر خط فقر راه برده است چنان آثار مخرب و فاجعهباری از خود بهجای گذاشته است که رسانههای حکومتی از جمله سایت حکومتی اقتصاد انلاین ۱۵اردیبهشت ۹۷ تحت عنوان «کمرهای شکسته زیر بار بیکاری» اینگونه مجبور به اعتراف میشوند: «دوسوم مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند! شاید این آمار در جایی نوشته نشده باشد اما واقعیت غمانگیزی است که کمتر کسی از میان دولتمردان، جرأت افشای آن را دارد».
در یک اعتراف دیگر خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱آبانماه ۹۷ بهنقل از یک عضو مجمع تشخیص مصلحت رژیم ابعاد غیرقابلباور انهدام مراکز تولیدی و صنعتی کشور را که عامل اصلی افزایش نرخ بیکاری در شرایط کنونی است، اینچنین برملا مینماید: «نزدیک ٧٠٪کارخانهها و کارگاهها و معادن در کشور تعطیل یا ورشکسته شده است».
ابعاد عمیق و باورنکردنی این فاجعه که تماماً ریشه در سیاستهای ضدملی و خانمانسوز دیکتاتوری ولایت فقیه در ۴دهه گذشته دارد تا آنجا بذر وحشت و هراس را در میان کارگزاران حکومتی افکنده است که ضمن اعتراف به چارهناپذیری بحران مرگبار بیکاری از آن بهعنوان یک ابرچالش امنیتی برای نظام آخوندی نام برده و در این زمینه روزانه در رسانههای حکومتی هشدار میدهند که: «بهعنوان هشداری برای سیاستگذاران باید به این نکته توجه کرد که اگر نیروی اصلی پیشران اعتراضات اخیر، وضعیت اقتصادی کشور بوده است، اگر اعتراضات بهعنوان واکنشی به تورم ۱۰درصدی و نرخ بیکاری ۱۲درصدی تحلیل شود، قابلتصور نیست در یک تورم چند ده درصدی و بروز بحران دوقلوی بانکی و ارزی و افزایش شدید نرخ بیکاری، واکنشها چه شدتی خواهند داشت. از این رو لازم است سیاستگذاران کشور توجه داشته باشند نوسانات اقتصادی اخیر که با وجود هشدارهای مداوم کارشناسان اقتصادی، اقداماتی برای جلوگیری از آن صورت نگرفت، میتواند تبعات مختلفی داشته باشد».(روزنامه حکومتی اطلاعات ۴مهر ۹۷)
در یک نمونه دیگر از این اعترافات مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع پس از ابراز نگرانی شدید از ابعاد عمیق بیکاری اینگونه اعتراف میکند: «مشاهده نرخهای بیکاری جوانان، زنان و افراد دارای تحصیلات دانشگاهی در استانهای مختلف و یادآوری اعتراضات زمستان سال ۱۳۹۶ هشداری است که لزوم تغییر مسیر اقتصاد ایران را بیشازپیش نمایان میکند».
مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع در ادامه صعود نرخ بیکاری به ارقام بالای ۱۵درصد را بسیار نگرانکننده خوانده و مجدداً هشدار میدهد که: «نرخ بیکاری زنان ۱۵ تا ۲۹ساله تحصیلکرده در استانهای کردستان، کرمان، اردبیل و کرمانشاه بیش از ۸۴، ۷۹، ۷۸ و ۷۶درصد میباشد».(خبرگزاری حکومتی مهر ۱۱شهریور ۹۷)
نگاهی کوتاه و گذرا به چند نمونه از اعترافات مهرهها و کارگزاران رژیم که بهتازگی در رسانههای حکومتی منتشر شده است ابعاد واقعی بیکاری و سونامی مرگبار ناشی از آن را که حاکمیت غارت و چپاول آخوندی بر مردم محروم میهن ما تحمیل نموده است بهخوبی برملا مینماید:
- خبرگزاری حکومتی مجلس ارتجاع موسوم به خانه ملت ۲۴شهریور ۹۷: «از سیل بیکاری عبور کردهایم پیشبینی میکنم آخر مهرماه سونامی بیکاری ایجاد میشود، آنقدر به واحدهای تولیدی در ابعاد مختلف از جمله تهیه مواد اولیه سخت گرفتهایم که چرخه تولید با مشکل مواجه شده است... در حال حاضر قدرت کنترل بازارهای دیگر را نداریم. با این کارها به جای اقتصاد اسلامی، اقتصاد غارتگری پیاده میشود».
- سایت حکومتی تجارت فردا ۷مهر ۹۷: «سونامی بیکاری مدت نسبتاً زیادی است که در اقتصاد ایران رخ داده و پیچیده شدن شرایط اقتصادی طی ماههای اخیر تنها آن را با وضوح بیشتری نمایش داده است».
- سایت حکومتی افکار نیوز ۱۹اسفند ۹۶: «سونامی بیکاری در استان تهران فراگیر شده است و همه جوانان ما مشکل اشتغال دارند».
- خبرگزاری حکومتی ایسنا ۷شهریور ۹۷ بهنقل از رئیس فراکسیون کار در مجلس ارتجاع: «اکنون یک نفر از ۶نفر در جامعه ایرانی کار میکنند، قریب به ۲۰میلیون نفر جوانان ۱۵ الی ۲۹ساله کشور بیکار هستند. نرخ بیکاری مردان در بین سنین ۱۵ الی ۲۹سال، معادل ۲۱درصد و زنان ۴۰درصد است».
در این میان اما مهمترین فاکتور بیکاران را باید در ابعاد نجومی بیکاری و در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی مشاهده کرد که همچون کابوسی وحشتناک تمامی حاکمیت آخوندی را بهلرزه درآورده است.
سایت پاسدار رضایی موسوم به تابناک ۲۲شهریور ۹۷ تحت عنوان بیکاری، سرنوشت تلخ اکثر دانشآموختگان دکتری موقعیت بهغایت دردناک این فارغالتحصیلان را اینچنین بازتاب میدهد: «در حالی که بر اساس آمار رسمی منتشرشده، حدود ۱۰۰هزار نفر دانشجوی دکتری در کشور وجود دارد، بهگفته مسئولان حوزه آموزش، کل ظرفیت پذیرش دانشگاهها و آنچه جامعه به آن نیاز دارد، ۴ یا ۵هزار نفر است. بر اساس تازهترین اظهارنظر معاون آموزشی وزارت علوم سالانه ۲۰هزار فارغالتحصیل مقطع دکتری به جامعه تحویل داده میشود در صورتی که ۱۵هزار نفر از آنها مازاد هستند و تنها ۴ تا ۵هزار نفر مورد نیاز کشور هستند».
در یک نمونه دیگر سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۱۵اردیبهشت ۹۷ پرده بالاتری از رسوایی بیحد و حصر رژیم در رابطه با بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهها را کنار زده و بهصراحت اعتراف میکند: «بیکاری در میان فارغالتحصیلان آنچنان فراگیر است که ۷۵درصد بیکارها در کشور فارغالتحصیلان هستند و هر سال یک میلیون نفر به این تعداد افزوده میشود».
در یک اعتراف دیگر خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۹شهریور ۹۷ پس از اعتراف به اینکه «ایجاد دانشگاههای آزاد، پیام نور و علمی کاربردی در سطح وسیع در آن زمان سبب افزایش بیش از حد نیاز جامعه به مراکز دانشگاهی و فارغالتحصیلان شد که متأسفانه امروزه نیز چالشهای موجود در حوزه آموزش عالی از آنها بیتاثیر نیست اضافه میکند: «میانگین بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی بین ۱۷ تا ۴۰درصد است که این امر نشاندهنده آن است که ما باید در مجموع حدود ۴۰ تا ۵۰درصد از دانشجویان را بدون شغل در نظر گرفته و مورد توجه قرار دهیم».
سرنوشت دردناک و غیرانسانی فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور در زیر سلطه فاشیزم مذهبی را میتوان از روی اعتراف رسانههای حکومتی بهخوبی دریافت آنجا که مینویسند:
ارگان تروریستی قدس ۱۹مهر ۹۷ تحت عنوان «رفتگری با مدرک دکترا در کرمانشاه» زندگی دردناک و فاجعهبار یکی از بیشمار افراد فارغالتحصیل دانشگاهی را این چنین منعکس نموده است: «من دارای مدرک دکترای تخصصی عمران هستم، ولی بهعنوان رفتگر در این منطقه از شهرداری کرمانشاه فعالیت می کنم. این فرد متأهل و دارای یک فرزند است و همچنین سرپرستی پدر و مادرش را نیز برعهده دارد و حدود ۴سال است که بهعنوان رفتگر، زیر نظر یکی از شرکتهای پیمانکاری حوزه خدمات شهرداری کرمانشاه، فعالیت میکند. وی که دارای ۳۵مقاله ISI و علمی پژوهشی معتبر نیز میباشد از عدم شایستهسالاری در سیستم مدیریتی کشور انتقاد کرد».
شایان یادآوری است که سونامی بیکاری امروز در میهن اشغالشده بهویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، محصول سیاستهای ضدمردمی و غارتگرانه حاکمیت دجال آخوندی است که بیش از ۲۰سال پیش بهطور تصنعی دست به راهاندازی سیستم آموزش عالی از طریق ایجاد دانشگاههایی نظیر پیام نور، آزاد اسلامی، دانشگاه خمینی، محقق اردبیلی و... زد تا در کنار اخاذی از مردم و دانشجویان تحت عنوان شهریه، جوانان و جویندگان کار را سرگرم نماید تا بحران بیکاری نمود بیرونی پیدا نکند. بر این اساس حاکمیت عامدانه جویندگان کار را راهی سیستمی نمود که بهخوبی از پایان آن، یعنی بیکاری گسترده پس از فارغالتحصیل شدن، اطلاع داشت. چرا که در نبود سرمایهگذاری، ساخت و بروز کردن زیربناهای بازار کار، مدرکسازیهای قلابی، راهاندازی صنعتی بهنام «دانشگاههای آزاد» صرفاً برای چپاول بیشتر مردم توسط باندهای مختلف حاکمیت آخوندی کاربرد داشت.
در این زمینه نیز روزنامه دنیای اقتصاد ۲۳تیر ۹۷ تحت تاثیر فضای اعتراضی جوشان دانشجویان بیکار مجبور میشود این چنین اعتراف کند: «مسأله بیکار ماندن دانشگاه رفتهها مسأله مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه پیامد اجرای سیاستها و برنامههای از بیخ و بن اشتباهی است که دستگاههای ذیربط در طول دهههای گذشته آنها را تصمیمگیری و اجرایی کردهاند که ثمره چنین نگرش و اقداماتی، ایجاد جمعیت بیشماری از جوانان دختر و پسر است که چند سال از عمر ارزشمند جوانیشان را به امید ساختن آینده بهتر از لحاظ شغلی و موقعیت اجتماعی در دانشگاهها و مؤسسات مختلف آموزشی سپری کردهاند و هماکنون که وارد جامعه شدهاند، اهداف و آرزوهای خود را بربادرفته و دستنیافتنی مشاهده میکنند».