هشت سال پیش آخوند روحانی کلید مقوایی بنفش در دست، در کوچه و بازار راه میرفت و دنبال قفلی میگشت که آن را باز کند. هشت سال سرگردان بین خیابان پاستور و بیت خامنهای در رفت و برگشت بود اما ناکام و مغموم به سرنوشت دیگر مهرههای نظام ولایت فقیه دچار گشت و کشوری خرابتر، بودجهای تهیتر، تورمی غول آساتر، بیکاری گستردهتر و جامعهای بحرانیتر، تحویل رئیسی دژخیم ۶۷ داد.
محمدمهدی بهکیش استاد اقتصاد در حاکمیت آخوندی میگوید: «دوره ریاستجمهوری روحانی به سر رسید و کلید دفترش را به رئیسجمهور جدید تحویل داد؛ کلیدی که قرار بود قفلهای بسیاری را باز کند ولی به هر دلیل نشد. چرا؟ آیا کلیدها (سیاستها) نامناسب بودند یا اینکه کلید اصلی در اختیار او نبود؟» (دنیای اقتصاد۱۸مرداد۱۴۰۰).
وی نتیجه کار آخوند روحانی را در مولتی میلیاردرهایی میبیند که بهدلیل نزدیکی به باندهای قدرت بهسرعت پولدار شدند اما به قیمت میلیونها نفر از مردمی که بیکار شدند و درآمدشان و قدرت خریدشان کاهش یافت و مجبور شدند از دایره طبقات متوسط خارج شوند و به اعضای طبقات فقیر بپیوندند و حاشیهنشینیها گستردهتر شود.
او خاطرهای از ظریف نقل میکند در هنگامی که در اتاق بازرگانی، در جواب اعتراض نمایندگان تجار و صنعتگران به مشکلات روابط خارجی گفت که «مملکت» تصمیم گرفته اینچنین زندگی کند! «مملکت» اسم مستعار خامنهای در آن جلسه بود و عامل فقر و کشتار مردم ایران در داخل و صادر کننده بنیادگرایی و بمب و موشک در خارج و پیآمد آن هم انزوا و تحریمهای جهانی...
موج تورمی، بنبست و بیراهحلی
اکنون مهره و گماشته خامنهای ارکان دولت را در دست گرفته است و با یک خروار بحران و چالشی که خلیفه ارتجاع به دامنش ریخته است مواجه است. یک قلم آن هم رشد شتابان و مهیب تورم و نقدینگی ویرانگری است که همچون سونامی بهزودی سراسر ایران را فرا میگیرد. از یک ماه پیش کارشناسان حکومتی مجدداً هشدار میدادند که آغاز کار رئیسی که هیچ بهرهای هم از سواد معمول ندارد، شروع یک توفان تورمی است. حسین مرید سادات کارشناس حکومتی بازارهای مالی گفته بود: «حجم نقدینگی همچنان شیب صعودی دارد و به ۳۷۰۰هزار میلیارد تومان رسیده است. از منظر اقتصادی، افزایش نقدینگی تورمزا است و باید در ماههای آینده منتظر آثار تورمی این موضوع باشیم» (بورس نیوز۲۹تیر۱۴۰۰)
وی تأکید کرده بود، تورم ناشی از چاپ پول بدون پشتوانه است و سیاست گذاران هم صراحتاً اعلام کردهاند در سالهای ۹۸ و ۹۹ اقدام به چاپ پول بدون پشتوانه کردهاند. وی یادآوری کرد که «امسال هم یک موج تورمی سختی پیش رو خواهیم داشت؛ و حتی احیای برجام هم به مهار تورم کمک چندانی نخواهد کرد. بعید است که اقتصاد ما به این زودیها رونق بگیرد و از فشار مشکلات اقتصادی مردم کاسته شود» (همان)
رئیسی و بودجهای که اصلاحپذیر نیست
با اینکه این روزها تحلیلگران حکومتی مرتب از اصلاح بودجه دم میزنند تا شاید جلوی سونامی در راه را بگیرند، اما مگر شدنی است؟! دخل و خرج این دولت به هیچ نحوی با هم سازگار نیست که نیست. درآمد بودجه سال۱۴۰۰ بر اساس صادرات ۲ و نیم میلیون بشکه نفت در روز محاسبه شده است. اما محمد حسینی، مشاور کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میگوید: «کل درآمدهای وصولی از فروش نفت ۳۹۵هزار میلیارد تومان پیشبینی شده بود که در پنج ماهه اول باید ۱۵۰هزار میلیارد تومان وصول میشد اما تا امروز تنها ۲۳هزار میلیارد تومان درآمد از این محل به دست آمده است. به عبارت دیگر، ۸درصد درآمد پنج ماهه اول و ۳درصد درآمد کل سال از این محل وصول شده است» (قدس نیوز۲۷مرداد۱۴۰۰). وی میگوید سایر درآمدهای پیشبینی شده هم حال و روز خوبی ندارند. مثلا تا همین پنج ماهی که از سال گذشت، تنها ۲۸درصد درآمدهای مالیاتی و گمرکی بودجه محقق شده است و یا درآمد دولت از محل فروش اوراق تا این ساعت تنها ۲۰درصد پیشبینیها را پاسخ داده است. بدتر از همه فروش اموال مردم است که رژیم آخوندی بهنام فروش اموال دولتی به حراج گذاشته است اما از ۱۵۰هزار میلیارد تومان رقم پیشبینیشده در بودجه فعلاً هیچ درآمدی بهدست نیامده است. بنابراین نزدیک به نیمی از سال گذشته و فقط ۱۸درصد درآمد پیشبینی شده بهدست آمده است.
از سوی دیگر هیچکس جرأت ندارد به مخارج دولت که به غیر از حقوق و دستمزد کارکنانش که آن هم از قرض گرفتن از بانک مرکزی تأمین میشود، نگاه چپ بیاندازد. این مخارج صرف تبلیغات دستگاه آخوندهای بیسواد و انبوهی از مؤسسات و حجرههای تو خالی و نیروهای سرکوبگر مردم و تأمین زندگی پاسداران و دیگر عوامل مسلحی میشود که خورانده میشوند تا خیزش مردم در کف خیابانها را سرکوب کنند. محمد حسینی مشاور کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رژیم از این هزینهها بهعنوان «هزینههای پرسنلی و ضروری» نام میبرد و معترف است که از تنخواه گردان خزانه که اسم مستعار چاپخانه بانک مرکزی است اخذ! میشود.
بنابراین تا همینجا اعلام میکند که، مخارج دولت در پنج ماه نخست سال بیش از ۲۸۰هزار میلیارد تومان بوده که حدود ۵۴هزار میلیارد تومان بیشتر از درآمدها وصول نشده است. بگذریم که صندوقهای بازنشستگی نیازمند دست کم ۴۵هزار میلیارد تومان هستند که بیش از ۳۱هزار میلیارد تومان دریافت نکردهاند. بنابراین بهزودی بحران کسری بودجه، خود را در شکل بحران پرداخت حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان نشان میدهد.
جنایتی به نام «چاپ پول»
همگان میدانند که رژیم در این اوضاع فوق بحرانی اقتصادی هیچ راهحلی متصوری ندارد، جز همان جنایت همیشگی یعنی چاپ اسکناس. یعنی استفاده از پول بدون پشتوانه در ایران آخوند زده که آثار ویرانگری روی ساختار اقتصادی و اجتماعی به جا گذاشته و مردم محروم را در تورم بسا سنگینتری گرفتار خواهد کرد
اگر چاپ پول همینطور ادامه داشته باشد، تنخواه گردان فعلی ۵۰هزار میلیارد تومانی تا آخر سال افزایش یافته و فرآیند استقراض با واسطه و بیواسطه از بانک مرکزی، بیشک به شکلگیری یکی از بزرگترین امواج تورمی منجر خواهد شد.
بی جهت نیست که علی روحانی معاون مرکز پژوهشهای مجلس رژیم میگوید: «منابع مالی لازم برای حقوق کارمندان از محل خلق نقدینگی تأمین میشود، این کار در زمانی که رشد اقتصادی ما نزدیک به صفر است، تنها یک معنی میتواند داشته باشد و آن هم ایجاد تورم است» (اقتصادآنلاین۲۹مرداد۱۴۰۰). تورم هم یعنی از جیب مردم پول بر میدارند تا مخارج دولت تأمین شود، آن هم در شرایطی که مردم حتی قادر نیستند نیازهای فوری معیشتی و حیاتی خود را تأمین کنند و کودکانشان مجبور به زبالهگردی میشوند.
به همین خاطر است که ابراهیم رزاقی کارشناس اقتصادی در حاکمیت آخوندی هشدار میدهد اگر بحران معیشت مردم سامان نگیرد، «افراد از شدت گرسنگی میمیرند، حداقل از لحاظ غذایی، حداقلها را به مردم برسانیم. اینها اقدامات عاجل است».
واقعیت این است که کرونای ولایت تنها برای مردم قتلگاه با ویروس کرونا نساخته بلکه با کرونای اقتصادی هم مردم را به گرسنگی و به مرگ میکشاند.
واقعیت دیگر هم این است که این رژیم نه میتواند و نه میخواهد اقدام عاجلی انجام بدهد و در بحران بیراهحلی اسیر است. تنها اقدام عاجل واقعی، اقدامی است از جانب مردم برای جارو کردن تمامیت این رژیم که باعث و بانی این وضعیت بهغایت اسفناک و دردناک هستند. به عبارت دیگر چاره کار برخاستن ارتش گرسنگان و جوانان عاصی و شورشی است، همان کاری که مدتهاست به آن همت گماشتهاند و بارها لرزه سرنگونی را به سراپای رژیم تحمیل کردهاند.