728 x 90

سوپر انقلابی‌های رانت‌خوار!

رانت و رانتخواری
رانت و رانتخواری

بحرانهای پی‌درپی اقتصادی- سیاسی رژیم آخوندی و ناتوانی در حل و فصل چالشهای دم افزون از یک‌سو و به میدان و خیابان آمدن هر روزه مردمی که دیگر طاقت مشاهده گرسنگی فرزندانشان و بی‌آینده شدن خانواده‌شان را ندارند از سوی دیگر، منجر به باز شدن زبان همدستان و همریشان شرمنده و نادمی شده است که تا مدتی پیش در توجیه فساد و تبهکاری نظام ولایت چه مدیحه سرایی‌هایی که نمی‌کردند. یک نمونه آن فیاض زاهد است که جزو باند اصلاح‌طلبان قلابی است و حالا که ورشکستگی خویشان و رقیب را در همه عرصه‌ها دیده است، گوشه‌هایی از فضاحت رفتاری و خالی بودن گفتمان! و اندیشه! شان از هر مبنایی جز فرصت‌طلبی و نان به نرخ روز خوردن را بیان نموده است.

او تا آنجا پیش رفته است که سوپر انقلابی‌های قلابی و کاریکاتور منش رژیم آخوندی را با نیروهای مترقی و انقلابی‌های اصیل تاریخ معاصر مقایسه کرده و در حسرت چنان عناصر و جریانهایی داد سخن می‌دهد. وی باند اصول‌گرایان را ذاتا تکیه داده بر رانت و حمایتهای خاص حاکمیتی می‌داند که در اشغال پست و مقام با موانع نهادهای سرکوب و امنیتی مواجه نبوده‌اند و کاری هم به افکار عمومی نداشته‌اند تا پاسخگو باشند.

«فیاض زاهد گفت: تفاوت این سوپر انقلابی‌ها با انقلابی‌های اصیل ابتدای انقلاب در همین است. آنها هر چه بودند- درست یا غلط- خودشان بودند. به پرنسیب‌های خود اعتقاد داشتند. این‌ها اما کاریکاتورهایی از انقلابی‌های اصیل هستند. اصول‌گرایی در ذات خود با تکیه بر رانت و حمایت‌های خاص حاکمیتی و به نوعی دوپینگ، همیشه کنشگری داشته است و با تکیه بر این رانتها در مسابقات یک طرفه شرکت کرده است در واقع شبیه به گیاهان گلخانه‌یی هستند. ». (اقتصادامروز۲۹دی۱۴۰۰).

وی در جنگ باندی به این‌که این رانت‌خواران پیشانی سیاه از داشتن هر عقیده و آیینی مبرا هستند! و تنها به فکر منافع مادی و حفظ قدرت به هر قیمت می‌باشند اعتراف کرده و برای آن نیز مثال‌هایی می‌آورد و اقدامات و رفتارهای سخیف و مبتذلشان را به رخ می‌کشد. «اصولگرایان مجبور می‌شوند به سمت لایه‌های زرد بروند و جریانهای فیک و غیراصیل را مورد حمایت قرار دهند. از داستان اراذل و اوباش تا هنرپیشه‌سازی و کارگردان‌سازی و فعال سیاسی‌سازی که در واقع کاریکاتور جریان اصلی هستند» (همان).

وی ویژگی باند غالب را «ترکیبی از رانت‌خواری، فقدان اعتماد به‌نفس و عدم مقبولیت از سوی نهادهای اصیل» می‌داند که به همین دلیل خودشان را به شکل مفتضحی نشان می‌دهند و دیگر حتی از سوی اقشار سنتی و محافظه‌کار هم مورد قبول نیستند.

 

پول پاشی و کارت نان، دردی دوا نمی‌کند

نمونه‌ای دیگر معاون آخوند خاتمی رئیس‌جمهور اسبق و یکی دیگر از وادادگان عرصه سیاسی است که از پیامدهای جانبی (؟!) بسیار خطرناک فقر و تیره روزی مردم به جان آمده نگران شده است و اقدامات رقیب را جز از سر حماقت نمی‌داند.

او می‌گوید: «حتماً در چنین شرایطی آینده‌ای روشن، پیش‌بینی نمی‌شود و این فقر و ناامیدی گسترده پیامدهای جانبی بسیار خطرناکی را به‌دنبال دارد که یکی از آنها مهاجرت شدید از روستاها به حاشیه‌های شهرها خواهد بود» (روزنامه حکومتی بهار۲۹دی۱۴۰۰) او هم مانند سایر تحلیلگران حکومتی بر این باور است که «با پول‌پاشی و کارت نان به مردم دادن مشکلات حل نمی‌شوند مسئولان باید هر چه سریع‌تر بحران معیشتی مردم را حل کنند وگرنه مشخص است که خطرهای گسترده‌یی در پیش رو است» و از اعتراضات کشاورزان اصفهان و نبود آب و خشکی زاینده رود مثال می‌آورد که گویای مراحل آخر صبر و تحمل مردمی است که مدتهاست بر زخم‌هایشان نمک بی‌تدبیری و حماقت کارگزاران رژیم آخوندی پاشیده شده و وضعیت اسف‌باری برایشان به‌وجود آورده است.

 

سگ زرد برادر شغال است

این نمونه‌ها تنها مربوط به مواضع باندهای مغلوب نظام ولایت نیست بلکه کارشناسان حکومتی اقتصاد هم با همه محدودیتهای شناخته شده، گوشه‌هایی از فجایع و خرابی اوضاع را بازگو می‌کنند. ابراهیم رزاقی یک کارشناس حکومتی می‌گوید در دولت قبل اقتصاد به نقطه‌ای رسید که تحمل مردم تمام شد اما دولت رئیسی هم مانند سلف خویش، منابع دولتی را در اختیار خودیهای زیر عنوان بخش خصوصی قرار می‌دهد.

«به‌طور مرتب از مدیران دولت سیزدهم می‌شنویم که باید منابع دولتی را در اختیار بخش خصوصی قرار دهیم حال این‌که به فسادی که در سال‌های گذشته در این حوزه رخ داده توجهی نمی‌شود» (تجارت۲۹دی۱۴۰۰)

طبعا این عوام‌فریبیها برای غارتگری و تاراج منابع مردم، که متقابلا منجر به گسترش اعتراضها و قیامهای مستمر و فراگیر عموم اقشار و لایه‌های میلیونی تهیدستان شده است زنگ خطر و هشدار از فروپاشی و سراشیب اضمحلال کلیت دستگاه خامنه‌ای را به صدا درآورده است. به‌همین خاطر روزنامه کیهان خامنه‌ای نارضایتی خود را از روند جاری اوضاع اقتصادی و آینده نامعلوم رژیم آخوندی ابراز کرده است. این روزنامه آژیر خطر کشان می‌گوید» «چند بانک خصوصی در جهش‌های نرخ ارز نقش دارند. این بانکها ظرف ۳سال گذشته، به‌خاطر بالا رفتن نرخ ارز، مجموعاً ۱۰۳هزار میلیارد تومان سود کسب کرده‌اند» (کیهان۲۹دی۱۴۰۰).

 

روزنامه دولت آخوند رئیسی هم که خط حمله به مهره‌های گمنام در مؤسسه‌ها و دفاتر تجاری به‌نام بانک و بورس و مؤسسه‌های پوشالی را از کیهان خامنه‌ای گرفته است، و می‌خواهد در این وانفسای بحرانهای لاعلاج، دولت را از صندلی اتهام بیرون بکشد، اما به ناگزیر به غارتگری بانک‌های حکومتی اعتراف و خطر آن را هشدار داده است: «تلقی این‌که فقط بانک مرکزی عرضه‌کننده پول است و می‌تواند نقدینگی خلق کند اشتباه است... . پنج بانک خصوصی در سال۹۷ حدود ۳۰هزار میلیارد تومان از افزایش نرخ ارز سود کسب کرده‌اند. این رقم در سال۹۸ به ۱۳هزار میلیارد تومان و در سال۹۹ به ۶۰هزار میلیارد تومان رسیده است؛ این اعداد نشان می‌دهد چه کسانی پشت جهش‌های ارزی هستند» (روزنامه ایران ۲۹دی۱۴۰۰).

به اعتراف باند غالب رژیم، «طبق آخرین آمار بانک مرکزی، ۶۰ تا ۶۵درصد سپرده‌های بانکی در بانک‌های خصوصی است... ... یک قلم در سال۱۳۹۹ حدود ۵۵۰هزار میلیارد تومان از سوی بانک‌های خصوصی به بخش غیرمولد که همان «دلالی و سفته بازی» است تسهیلات داده شده که با کل بودجه کشور در سال۱۳۹۸برابری می‌کرد. !

آری؛ سرنوشت سوپر انقلابی‌های حکومتی به اینجا کشیده شده که دیگر به هیچ وسیله و اقدامی نمی‌توان چهره سیاه آنها و باندهایشان را سفیدسازی کرد. چرا که دست همه آنها چه در باند مغلوب، چه غالب برای مردم رو شده است. اعترافات ناگزیر درون حاکمیت از جانب هر دو باند رژیم بازتاب هوشیاری و نفرت مردم نسبت به تمامیت این حاکمیت است.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1b7b4f5b-f5a8-4a98-8845-23240d06b204"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات