سیل اخیر که هنوز هم ادامه دارد و ظاهراً امواج دیگری از آن در راه است بهرغم تمامی خسارت و ضایعاتی که بهبار آورد اما در صحنه سیاسی کشور و در عرصه بحرانی که بین مردم و حاکمیت جاری است نیز تغییرات جدی ایجاد کرد. این را می توان از سخنان سران و سردمداران رژیم که به میان مردم رفتهاند، دریافت.
طبعا حادثهای به عظمت سیل ویرانگر اخیر، پیامدهای اجتماعی و سیاسی بزرگی بهدنبال خواهد داشت که در روزهای آینده بیشتر روشن خواهد شد. اما پیش از پرداختن به هر نکتهای در این زمینه ضروری است نگاهی شود به وضعیت بحرانی مردم و شهرها و روستاهایمان.
اوجگیری انزجار ملی از حاکمیت ولایت فقیه و عوامل آن
نگاهی به وضعیت مناطق سیلزده روزهای اخیر
موج دوم سیل، سهمگینتر از سیل اول، چندین استان کشور بهخصوص استانهای غرب و جنوب غربی کشور را درنوردید، از همدان و کرمانشاه تا لرستان و کردستان و ایلام تا خوزستان و حتی مناطق مرکزی ایران مثل قم، اراک، استان اصفهان، تا کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری و تا جنوب کرمان را فراگرفته. روستاهای بسیاری را سیل بهکلی از بین برده است. بسیاری شهرها را سیل فراگرفته و ویرانیهای گسترده بهبار آورده و در این میان وضعیت پلدختر فاجعهبارتر از دیگر شهرها گزارش شده است.
بهموازات سیل، رانش زمین و ریزش کوه هم بسیاری جادههای کشور و بعضی خطوط آهن را مسدود کرده و تعدادی از مردم هم در اثر این واقعه قربانی شدند.
خلاصه ویرانیهایی بهبار آمده که در این ابعاد در میهن ما سابقه نداشته و بهموازات آن خشم و نفرت بیسابقهای از رژیم آخوندی نیز عموم مردم را فراگرفته است.
وضعیت مناطق جنوبی و لرستان پس از موج دوم سیل
کانون فاجعه در موج دوم سیل و طی روزهای یکشنبه و دوشنبه استان لرستان و بهخصوص شهرستان پلدختر بود.
تمام ارتباطات پلدختر با دنیای خارج اعم از راههای مواصلاتی و ارتباط تلفنی و ارتباط اینترنتی آن قطع شده، در ارتباط با شرایط فاجعهبار پلدختر خادمی، استاندار لرستان، ضمن اعتراف به خرابیهای گسترده در این استان و بهخصوص شهر پلدختر و بیان اینکه بخش غربی پلدختر زیر آب رفته و اکنون دیگر بههیچوجه قابل سکونت نیست، ادعا کرد: «برای دسترسی به پلدختر به روشهای مختلف اقدام کردیم که از حدود ساعت ۲ شب توانستیم از راه زمینی به آنجا از مسیر جدیدی دسترسی پیدا کنیم، در نهایت تعدادی نیروهای امدادی به آن جا وارد شدند».
وی تعداد این نیروها را ذکر نکرد و افزود: «امروز از اوایل صبح بهمحض روشن شدن هوا با بالگرد از منطقه بازدید کردیم... حجم خرابیها بسیار بالاست و هنوز اطلاعات دقیقی از روستاهای بین مسیر نداریم؛ چرا که بههیچوجه امکان دسترسی زمینی وجود ندارد چرا که جاده اصلی پلدختر-خرمآباد بهطور کامل از بین رفته و امکانی برای برقراری ارتباط نیست، اما بهطور میانگین همه روستاهایی که در این مسیر و در نزدیکی رودخانه قرار دارند بهطور کامل زیر آب رفته بودند».
استاندار لرستان از شمار جانباختگان پلدختر و میزان خسارات، اطلاعاتی نداد، اما بنا به گزارشهای دریافتی شمار خانههای تخربشده را بیش از ۵هزار باب ذکر کردهاند.
گزارشهای رسیده حاکی از آن است که برخی روستاهای پلدختر مانند روستای چممهر و روستای بابازید کاملاً زیر آب رفتهاند.
در فیلمهایی که بهطور هوایی گرفته شده و توسط استانداری لرستان منتشر شده، دیده میشود که روستای چممهر در محاصرهٔ سیلاب است و آب تا ارتفاع زیادی خانههای روستایی را فراگرفته است.
در فیلم دیگری دیده میشود که روستای بابازید بهطور کامل زیر آب رفته است.
گزارشهای دریافتی حاکی از آن است که با فروکش کردن تدریجی سیلاب در استانهای لرستان و ایلام، سیلابها اکنون روانهٔ خوزستان شدهاند و وضعیت خوزستان در حال حاضر بحرانی است.
خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس، از رهاسازی شدید آب از سدهای کرخه و دز و سرازیر شدن آبهای آن به سمت روستاهای حاشیهٔ کرخه و کارون خبر داد. این رسانهٔ حکومتی در گزارشی که صبح روز سهشنبه ۱۳فروردین منتشر کرد، به نقل از شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری شمال خوزستان، خبر داد: «جریان رودخانه کرخه از ساعتهایی قبل به ۱۴۰۰مترمکعب بر ثانیه افزایش یافت و همچنین جریان رودخانه دز از ساعتهایی قبل به بیش از ۳۰۰۰مترمکعب بر ثانیه افزایش یافت».
نگاهی به وضعیت مناطق سیلزده روزهای اخیر
موج دوم سیل، سهمگینتر از سیل اول، چندین استان کشور بهخصوص استانهای غرب و جنوب غربی کشور را درنوردید، از همدان و کرمانشاه تا لرستان و کردستان و ایلام تا خوزستان و حتی مناطق مرکزی ایران مثل قم، اراک، استان اصفهان، تا کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری و تا جنوب کرمان را فراگرفته. روستاهای بسیاری را سیل بهکلی از بین برده است. بسیاری شهرها را سیل فراگرفته و ویرانیهای گسترده بهبار آورده و در این میان وضعیت پلدختر فاجعهبارتر از دیگر شهرها گزارش شده است.
بهموازات سیل، رانش زمین و ریزش کوه هم بسیاری جادههای کشور و بعضی خطوط آهن را مسدود کرده و تعدادی از مردم هم در اثر این واقعه قربانی شدند.
خلاصه ویرانیهایی بهبار آمده که در این ابعاد در میهن ما سابقه نداشته و بهموازات آن خشم و نفرت بیسابقهای از رژیم آخوندی نیز عموم مردم را فراگرفته است.
دستور تخلیه شهرها و روستاها... به کجا؟!
دستور تخلیه شهر فتحالمبین و تمامی روستاهای حاشیه رودخانه در شوش، شوشتر و دشت آزادگان صادر گردیده و از مردم خواسته شده تا به اماکن امن و اردوگاههای اسکان اضطراری بروند. اما چگونه؟ به کجا؟ و با چه وسیلهای مشخص نیست.
خبرگزاری سپاه پاسداران در گزارش دیگری گفت: «مدیریت بحران فرمانداری دشت آزادگان در اطلاعیهای خواستار تخلیه فوری منازل و جایگاههای دام روستاهای حاشیه رودخانه کرخه شد».
در همین حال اسحاق جهانگیری، معاوناول روحانی که برای آب ریختن روی آتش خشم و غضب مردم به خوزستان رفته، دایه دلسوزتر از مادر شده و از روستاییان در معرض سیل خواست که خانههای خود را ترک کنند و جان خود را نجات بدهند.
او خطاب به ساکنان گفت: «این خواست اصلی من از شما هست».
جهانگیری ادعا کرد که دولت خسارتهای واره را به آنها پرداخت خواهد کرد، اما روستاییان به یادش آوردند که دولت فریبکار روحانی هنوز خسارات سیل گذشته را هم به آنها نداده است!
اما بهرغم این وعدهدرمانیها، در خوزستان نیز مانند استانهای دیگر از نیروهای امدادرسان دولتی خبری نیست و مردم و جوانان خودشان برای حفاظت از شهر و روستای خود، با دست خالی و با کیسه شن اقدام به احداث سیلبند میکنند.
یک گزارش نادر از یک «سرپاسدار»، چشمانداز وضعیت آینده
در خبر دیگری از پلدختر که خبرگزاری حکومتی ایسنا آن را مخابره کرده(سهشنبه ۱۳فروردین ۹۸) پاسدار جنایتکار «پاکپور»، فرمانده نیروی زمینی سپاه، گفت: «مشکلات پلدختر زیاد است و مدیریتی وجود ندارد». وی گفت: «هیچ مسئول دولتی جرأت ورود ندارد؛ چرا که مردم عاصی هستند»!
پیش از این نیز امامجمعه شیراز «دژکام» گفته بود: «هنگام رفتن به میان مردم در جریان سیل شیراز، آنقدر از مردم فحش خوردم که اعصابم خرد شده است»!
واقعیت این است که فاکتهای اخیر نشان میدهند تعادلقوای بین مردم و رژیم بهنفع مردم تغییر محسوسی کرده است، مردم در همه جا با گارد تهاجمی با رژیم، عوامل و سرکردگان آن برخورد میکنند تا جاییکه بهگفته این پاسدار جنایتکار، مقامات رژیم حتی جرأت نزدیک شدن به مردم را هم ندارند. این بیتردید یکی از جلوههای جدی تغییر اوضاع سیاسی و معادله قوا بین مردم و حاکمیت است.
امری که پیامدهای بسیار جدی و خجستهای برای مردم ایران دربرخواهد داشت.