این روزها شتاب روزافزون فقر و گرسنگی و خانه خرابی، چهره کریه خود را در بحرانی بهمراتب عمیق و دردناک بهنام «شکاف طبقاتی» به نمایش گذاشته است.
نابودی زیرساختهای اقتصادی، بیکاری و تعطیلی واحدهای تولیدی و اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و افزایش روزافزون تورم و گرانی افسارگسیخته، تا آنجا قدرت خرید مردم محروم را کاهش داده است که رسانههای حکومتی بهصراحت اعتراف میکنند شکاف طبقاتی در سال ۹۸ به رکوردی جدید و بیسابقه در ۱۶سال گذشته رسیده است.
بهعنوان نمونه ارگان تروریستی قدس ۱۲مرداد ۹۸در مطلبی با عنوان «شکاف طبقاتی رکورد ۱۶ساله را شکست» چهره کریه و درد ناک فقری را که تماماً ریشه در چپاولگری و فساد نهادینه شده رژیم آخوندی دارد را اینگونه برملا مینماید: «گسترش فاصله طبقاتی، توزیع نامتعادل درآمد و ثروت، فزونی جمعیت زیرخط فقر و غیره همه از علائم آسیب دیدن رفاه اجتماعی است. هر ثروتمند ایرانی ۱۴.۴برابر یک خانوار کمدرآمد هزینه میکند. بررسیها نشان میدهد به جهت ناکارآمدی سیاستهای دولت، در سالهای اخیر ضریب جینی که از جمله شاخصهای اندازهگیری فاصله یا شکاف طبقاتی است با رشد بسیار چشمگیر از حدود ۰.۳۷در سال ۹۰ به ۰.۴۱۳۲در سال ۹۷رسیده که این میزان در ۱۶سال اخیر (از سال ۸۲به بعد) امری بیسابقه است».
۷۰درصد سرمایه در خدمت ۲درصداز خواص!
ابعاد تکاندهنده فقر سیاه و خانمانسوزی که تماماً محصول سیاستهای ضدمردمی آخوندهای حاکم در ۴دهه گذشته میباشد تا آنجا به گسترش فقر در میهن اسیر و دربند ما دامن زده است کهسایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۲۰مرداد ۹۸ گوشه کوچکی از این ارمغان شوم آخوندها را که با هیچ شاخص و معیار متعارفی در تاریخ میهن ما قابل تبیین نبوده و نیست این چنین به تصویر کشیده است: «وضع درآمدی جامعه طی ۲سال گذشته کاملاً دوقطبی شده است. رشد تورم و شکاف درآمدی موجب شده که دهکهای متوسط درآمدی (دهکهای ٤، ٥و ٦و ٧) از بین برود و اگر چارهای برای این مشکل اندیشیده نشود، در سالهای آینده ناهنجاریهای اجتماعی بیشتر و بیشتر میشود. آمارهای اعلامی از طرف بانک مرکزی نشان میدهد که ٧٠درصد سپردههای بانکی متعلق به یکمیلیون و ٦٠٠هزار نفر یا همان ٢درصد جامعه است و ٧٨میلیون و ٤٠٠هزار نفر دیگر تنها ٣٠درصد سپردههای بانکی را دارند. این آمارها بهخوبی شکاف درآمدی و دو قطبیشدن اقتصاد ایران را نشان میدهد».
این در حالی است که کارگزاران اصلی رژیم سرمایههای نجومی خود را در بانکهای داخل کشور نمیگذارند و شکاف هولناک طبقاتی و آمار واقعی بسیار فاجعهبارتر است.
این اعترافات بهوضوح بیانگر فشار طاقتفرسایی است که در حال حاضر نظام غارت و سرکوب ولایت بر تمام اقشار جامعه ایران و بهطور خاص بر عموم حقوق بگیران دولتی و خصوصی اعم از کارگران، کارمندان، بازنشستگان، معلمان و فرهنگیان، پرستاران تحمیل میکند چرا که حقوق کمتر از ۲میلیونی آنان کفاف یک پنجم هزینه یک خانوار چهار نفری را نمیدهد.
بهعنوان نمونه سایت حکومتی ایران ۲۰مرداد ۹۸با عنوان« پولدارها و فقرا چقدر خرج کردند؟» گسترش و شتاب روزافزون و غیرقابل باور فقری که حاکمیت غارتگر آخوندی در شرایط کنونی بر مردم محروم میهن ما تحمیل نموده است را اینگونه پردهبرداری مینماید: «رتبهبندی خانوارها به شکل گروههای هزینهای به این صورت است که هزینههای سالانه دهک اول کمتر از ۷٫۵میلیون تومان، دهک دوم بین ۷٫۵ تا ۱۰میلیون تومان، دهک سوم ۱۰ تا ۱۲میلیون تومان، دهک چهارم ۱۲ تا ۱۶٫۵میلیون تومان، دهک پنجم ۱۶٫۵ تا ۱۹٫۵میلیون تومان، دهک ششم ۱۹٫۵ تا ۲۷میلیون تومان، دهک هفتم ۲۷ تا ۳۶میلیون تومان، دهک هشتم ۳۶ تا ۴۸میلیون تومان، دهک نهم ۴۸ تا ۶۰میلیون تومان و دهک دهم بیشتر از ۶۰میلیون تومان است. بر اساس این آمار در سال ۱۳۹۶ ثروتمندترین گروه درآمدی جامعه سالانه بیش از ۶۰میلیون تومان و کمدرآمدترین گروه کمتر از ۷٫۵میلیون تومان در یک سال هزینه کردند به آن معنا که ثروتمندان در آخرین سال آماری (٩٦) حداقل ٥٢،٥میلیون تومان بیشتر از فقرا هزینه کردند».
به این صورت است که هماکنون عملاً با نابودی طبقه متوسط، جامعه ایران به دو قطب کاملاً مجزا یعنی اکثریت بسیار کمدرآمد و یک اقلیت رانت خوار و سرمایهدار حکومتی تقسیم شده است.
این دو قطب امروز به اعتراف رسانههای حکومتی ۹۸درصد مردم محروم و ۲درصد وابستگان و مزدوران و پاسداران نظام را تشکیل میدهند. زمانی پاسدار فاسد محمدباقر قالیباف که آوازه دزدیها و فسادش در شهرداری و پس از آن شهره عام و خاص است، جامعه را به دو قسمت ۹۶درصد محروم و گرسنه و ۴درصد سرمایهدار تقسیم کرد. همین هیولای فاسد که سالها خون مردم گرسنه را در شیشه کرده و ثروتش قابل شمارش نیست، سال گذشته ضمن اعتراف به کارگزاران دزد و قاچاقچیان قدرتمند گفت: «وقتی دلال و قاچاقچی و قانونشکن قویتر هستند، میشود همین شرایطی که امروز تولیدکننده ما متضرر میشود و کارگاههای تولیدی بسته شده و به ورشکستگی میافتند اما آن ۴ درصدیهای رانتخوار هر روز بر ثروتشان افزوده و فربهتر میشوند.»(سایت حکومتی مشرق ۱۳دی ۹۷)
کیهان خامنهای ۲۳شهریور ۹۸: «آیا حیف و میل ۱۸میلیارد دلار ذخایر ارزی، ایجاد رانت ۱۵۰هزار میلیارد تومانی برای سه درصد رانت خوار، و تحمیل تورم حداقل ۴۲درصدی به ۹۷درصد مردم و تحمیل شکاف طبقاتی، مصادیق آزار و غصهدار کردن نیست؟»
افزایش شدید قیمتها، تورم افسار گسیخته، اجاره خانه، درمان و خدمات پزشکی، سوخت و انرژی و همچنین نبود خدمات درمانی و.... تا آنجا به افزایش نرخ فلاکت راه برده است که بنا به خوشبینانهترین ارزیابی کارشناسان حکومتی خط فقر بیش از ۶میلیون و پانصد هزار تومان برآورد شده است.
در این باره یک روزنامه حکومتی در اعترافی ناگزیر بیداد فقر و بیخانمانی درحاکمیت قرونوسطایی ولایت فقیه را اینگونه برملا مینماید: «با تورمی که بهگفته مرکز آمار به بیش از ۳۰درصد و بر اساس اظهارنظرهای برخی از کارشناسان به بالاتر از ۱۰۰درصد در برخی از کالاهای اساسی رسیده، بهجرأت میتوان گفت که سفره دهکهای متوسط و ضعیف هر روز بیشتر از گذشته، آب میرود. چرا که بر اساس گزارشها، عقبماندگی مزدی کارگران از چهار میلیون و ۹۰۰هزار تومان هم عبور کرده است. یعنی در حالی حداقل دستمزد دهکهای ضعیف یک میلیون و ۵۱۶هزار تومان در سال جاری تعیین شده که بهگفته بسیاری از فعالان کارگری، هزینه سبد معیشت به ۶میلیون و ۹۰۸هزار تومان رسیده و شکاف میان معیشت و دستمزد، به ۵میلیون و ۴۰۰هزار تومان رسیده است». (روزنامه حکومتی همدلی ۲۶تیر ماه ۹۸)
خرد شدن زیر چرخدندههای غارتگران حکومتی
خبرگزاری حکومتی ایسنا ۸مرداد ۹۸در مطلبی با عنوان «هزینه زندگی کارگران ۴برابر دستمزد آنهاست» ضمن اعتراف به اینکه «بسیاری از کارفرمایان بنا به دلایل مختلف حتی از پرداخت حداقل دستمزد کارگران امتناع میکنند» وجه بسیار دردناکتر این فاجعه را اینگونه رونمایی مینماید: «کارگران بهدلیل نبود تعادل در عرضه و تقاضا مجبور به تندادن دستمزدهای کمتر هستند و این موضوع در بانوان بیشتر دیده میشود که در فروشگاهها با دستمزد پایین ۵۰۰و یا ۶۰۰هزار تومان کار میکنند».
از سوی دیگر در چنین شرایط فاجعهباری و در آستانه بازگشایی مدارس و مراکز آموزشی، افزایش قیمت ۵۰۰در صدی لوازم التحریر و هر چیز دیگری که به اول مهر مربوط میشود خانوادهها را تحت فشار تازهیی از گرانی و کمبود کالاهای مورد نیازشان قرار داده است. در این باره هم رسانههای رژیم با وقاحت تمام به صراحت مینویسند که خانوادهها و دانشآموزان برای خرید مراجعه میکنند اما در نهایت با چشمانی گریان مجبور میشوند فروشگاه را ترک کنند چرا که قدرت خرید و پول کافی برای خرید ندارند.
اعترافهای ناگزیر حکومتی
مراجعه به چند نمونه از اعترافات رسانههای حکومتی که بهمنظور گمکردن نقش خودشان در فساد و در جنگوجدال قدرت بخشی از واقعیت را نشان میدهند، گواه روشنی بر همین ادعا است:
-خبرگزاری حکومتی ایرنا ۲۳شهریور ۹۸: «افزایش قیمت نوشت افزار در فصل جدید مدارس در کنار غم بر جای مانده از سیلاب و خسارتهای آن، مشکل دیگری بر رنج مردم شهرهای سیلزده آق قلا و گمیشان استان گلستان افزوده و آنها را برای چگونگی تهیه کتاب و دفتر و مداد مدرسه فرزندان نگران کرده است» چرا که «آهی در بساط سیلزدگان برای خرید نوشت افزار باقی نمانده و دلخوشی و مطالبه دانشآموزان برای خرید نوشت افزار جدید از اولویت خانوادهها خارج شده است».
-خبرگزاری حکومتی مهر ۱۷شهریور ۹۸: «بنده یک کارگر ساده بوده و با توجه به افزایش قیمتها، تهیه وسایل مورد نیاز فرزندانم در شروع سال تحصیلی بسیار دشوار است. تاکنون تنها برای دخترم ۶۰۰هزار تومان، نوشت افزار، فرم مدرسه و کیف خریده و برای فرزند دیگرم چیزی نخریدهام. افزایش چند برابری قیمت لوازمالتحریر در کنار سایر هزینهها مانند سرویس مدرسه و کفش و غیره بنده را مستاصل کرده است».
- سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۳شهریور ۹۸: «پسرم در مقطع ابتدایی و دخترم در مقطع متوسطه مشغول تحصیلانــد. سال گذشته بهدلیل تورم و گرانی لوازم التحریر، فقط توانستم برای دخترم، یک کیف و مقداری وسیله بخــرم و راستش با وعده و وعیـد، پسرم را آرام و قانع کردم که بهجز دو دفتر چهل برگ که واقعاً لازم داشت، از وسایلِ سالهای قبلش که خب نصفه و کوچک و شکسته بودند، استفاده کنــد. امسال اما که قیمتها چندبرابر شده و توان مالی ما هم به هزار و یک دلیل مثل افزایش اجارهخانه و افزایش قیمت انواع خوراکی، پایین آمده، نمیدانم چطور و با چه شیوهای باز از زیر بار خرید لوازم تحریرِ اول سال، شانه خالی کنم».
-سایت حکومتی آخرین خبر ۳شهریور ۹۸: «امروز به این دلیل که پول کافی نداشتم، فقط چرخیدیم و وسایل را قیمت کردیــم و تنها دو دفتر خریدم که روی هم شد ۳۰هزار تومان! من دو بچه دارم که هر دو محصل اند و به مدرسه میروند. این طور که از ظواهر امر برمیآید، مجبورم برای هر دو فرزندم بیش از ۴۰۰هزار تومان برای لوازمالتحریر هزینه کنم. و واقعاً نمیدانم تکلیف چیست و باید چطور از پس تأمین این پول بربیایم؟».
-سایت حکومتی رویداد ۲۴دهم شهریور ۹۸: «با نزدیک شدن به فصل درس و مدرسه، تهیه لوازمالتحریر یکی از مهمترین دغدغههای والدین و دانشآموزان شده است؛ آنها میگویند مشق نوشتن فرزندانشان هم پدیدهای لاکچری شده، زیرا دفتر مشقی که تا بهحال با قیمت ۵ هزار تومان میخریدند اکنون ۲۰ هزار تومان شده است!».
سایت حکومتی اسپوتنیک ۱۹شهریور ۹۸: «همه خانوادهها برای شروع سال تحصیلی و بازگشایی مدارس، دغدغه تهیه لوازمالتحریر و آماده کردن فرزندانشان برای سال تحصیلی جدید را دارند. قیمتهای سرسامآور لوازم التحریر لاکچری، باعث نگرانی خانوادههای ایرانی شده است. غالب خانوادههایی که چندین دانشآموز دارند بهشدت از وضعیت موجود ناراضی هستند و به ناچار تنها برای یک ماه تحصیلی فرزندانشان لوازمالتحریر تهیه میکنند».
روشن و واضح است که این شرایط اسفناک و فاجعهبار آن روی سکه فساد، اختلاس و دزدی نهادینه شده در نظام قرونوسطایی ولایت فقیه است که از قضا هر چه بیشتر به روزهای پایانی رژیم نزدیک میشویم شتاب سریعتر و پهنه وسیعتری به خود گرفته است و بر همگان روشن و مسجل نموده است که تنها راه غلبه بر مشکلات کنونی، سرنگونی تام و تمام این رژیم ضدبشری میباشد.