خطاب به این شهیدان میگوییم:
«ای سمبلهای شرف و آزادی که جان و هستی خود را نثار کردهاید، ببینید که یارانتان چگونه پرچم شما را بهدست گرفته و برای ادامه راه پرافتخار شما، سوگند خوردهاند. ببینید که با چه عزمی به دوران تازهیی پا گذاشته و عهد کردهاند که بهرغم هر توطئه و هر ابتلا و حمله و هجومی، راه سرخفام شما را بهسوی قله پیروزی ادامه دهند.»
(قسمتی از سخنان مریم رجوی در دومین سالگرد بزرگداشت خاطرهٔ شهیدان موشکباران ۷آبان در لیبرتی)
فرود ۸۰موشک تقویت شده بر یک کمپ کوچک
یک واقعهٴ هولناک توجه جهان را در روز ۷آبان ۱۳۹۴بهخود جلب کرد. موشکباران کمپ لیبرتی، پایگاهی در غرب بغداد در نزدیکی فرودگاه بینالمللی. این موشکباران که نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران خامنهای بهآن مبادرت کرد، با شروع تاریکی شب انجام گرفت.
قرارگاه لیبرتی از بهمن ۱۳۹۰برای اسکان موقت اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بهعنوان «پناهندگان تحت حمایت سازمان ملل متحد» در نظر گرفته شده بود. قرار بود این قرارگاه مکانی امن برای استقرار موقت مجاهدین باشد اما برخلاف تعهدات آمریکا و سازمان ملل متحد، امنیت در لیبرتی هیچگاه برقرار نشد و این مکان بارها زیر موشکباران مزدوران نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران قرار گرفت.
در این حملهٔ سنگین و مرگبار که با موشکهای تقویت شده صورت گرفت ۲۴تن از قهرمانان مجاهد خلق جان باخته و شماری دیگر مجروح شدند. این موشکباران را خامنهای و مزدورانش برای قتلعام ساکنان لیبرتی تدارک دیده بودند اما با واکنش به موقع مجاهدین و سنگر گرفتن آنها در جانپناههایی که خود آماده کرده بودند، دامنهٔ تلفات محدود شد و طرح خامنهای با شکست مواجه گردید.
طبق اطلاعاتی که بعدها به دست آمد، در حمله موشکی ۷آبان، بیش از ۸۰موشک از انواع مختلف به لیبرتی اصابت کرد. موشکهایی که توسط صنایع نظامی آخوندها بهشدت تقویت شده بود. انفجار این موشکها گودالهایی به قطر ۴تا ۷و با عمق ۲متر ایجاد کرد. شدت انفجارها به حدی بود که بسیاری از بنگالها متلاشی و بسیاری از دیوارهای حفاظتی سیمانی (تیوالها) فرو افتاده و درهم شکست. نمایندگان ملل متحد در بازدید از لیبرتی از برخی از این گودالها بازدید کرده و عکس گرفتند.
بر اثر این حمله جنایتکارانه، ۳۵۷بنگال، ۱۰سالن، ۲۵۷کولر، بخشهایی از منابع آب و سوخت و فاضلاب، شبکه آبرسانی، ژنراتورها، سیستم برق، خودروها و وسایل زندگی، بهطور کامل منهدم و یا از دور استفاده خارج شد.
اطلاعات آخوندی پیش از اقدام به حمله و برای زمینهسازی سیاسی آن بارها و بارها مأموران وزارت اطلاعات را تحت پوش خانواده به لیبرتی فرستاده بود. آنها در حالی که وانمود میکردند خانواده اعضای مجاهدین هستند، از هیچگونه دشنام، تهدید و آزار و اذیتی بر ضد مجاهدین فروگذار نمیکردند. این اقدامات کثیف در نهایت بهحمله وحشیانه موشکی ۷آبان ۹۴به لیبرتی بالغ گردید.
خونهایی راهگشا با آثار استراتژیک
خون ۲۴شهید حملهٔ موشکی در ۷آبان ۹۴در رقم زدن یک پیروزی استراتژیک برای مجاهدین و مقاومت ایران نقشی تعیینکننده داشت. ۴سال پس از آن واقعهٴ جانگداز اکنون بهتر میتوان به نقش راهگشای این قهرمانان آزادی خلق پی برد و بهتکریم آنان نشست. آنان با فدیهٔ جانهای پاک و والایشان، مشعل راهی شدند که مجاهدین با پیمودن آن توانستند هجرتی بزرگ و سرنوشتساز را محقق کنند و با ساختن اشرف۳وارد دوران سرنگونی شوند.
ارج و قرب و اهمیت خونهای پاک شهیدان والامقام ۷آبان نیز از همین منظر قابل تأمل است. این خونهای پاک راه «هجرت بزرگ» را باز کردند تا رزمندگان مجاهد بهمکان امن منتقل شوند. هجرت بزرگ، نقطهٔ عطفی برای خلق سلسله پیروزیهای درخشان مقاومت بود. دستاورد این رویداد بزرگ بلافاصله در گسترش کمی و کیفی کانونهای شورشی و تأثیر گذاری آنها در قیام دیماه ۹۶بارز شد و ولیفقیه را وادار به اعتراف به شکست کرد.
مریم رجوی در برابر نماد شهیدان هفتم آبان ۹۴
نابودی مجاهدین آرزویی که بر باد رفت!
از روز اول هم روشن بود که جابهجایی مجاهدان از اشرف به لیبرتی، طرحی برای متلاشی کردن آنهاست. کمپ لیبرتی با امکاناتی زیر صفر و وسعتی ۸۰بار کوچکتر از اشرف طراحی شده بود تا قتلگاه مجاهدین گردد. دلاوران مجاهد خلق با هوشیاری توأم با استقامت و تحمل رنجهایی بهواقع فراسوی طاقت انسان، این توطئه را نقش بر آب کردند.
موشکباران وحشیانهٔ ۷آبان که برای یک کشتار بزرگ چند صد نفره طراحی شده بود، نشان میٰداد که خامنهای جنایتکار نقشهٔ انهدام کامل مجاهدان را در سر داشتهاست.
از ابتدا هم بر مقاومت پوشیده نبود که هدف خامنهای و مزدورانش نه خروج زنان و مردان مجاهد از عراق بلکه منحصراً نابود کردن یا به تسلیم واداشتن آنان بود. تا آن جا که به رژیم و مزدوران عراقی ولایتفقیه مربوط میشد، نمیگذاشتند حتی یک مجاهد از عراق زنده خارج شود. چه رسد به انتقال امن و گستردهٔ جمعی و سازمانی!
به همین خاطر بود که مقاومت ایران و بهطور خاص رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت همه فعالیتهای گستردهٔ خود را روی دو مؤلفه انتقال مجاهدین از لیبرتی به خارج از عراق، و تأمین حفاظت آنها تا زمانی که در عراق هستند، متمرکز کرده بودند.
جنگ صد برابر و فدای حداکثر مجاهدین
تک تک اعضای مجاهدین از روز اول نه برای جان بهدر بردن بلکه بهمنظور ادامهٔ مبارزه در راه رهایی خلق محبوبٰشان به عراق آمده بودند. آنها بهروشنی به مخاطرات پیش روی خود در این سرزمین واقف بودند. وقتی در حملهٔ آمریکا بر عراق در وضعیت خطیر قرار گرفتند؛ وقتی همه چیز بر علیهشان بود؛ وقتی ارتجاع و استعمار توطئهگرانه کمر به نابودی کامل فیزیکی آنها بسته بودند؛ با تأسی به رهبری پاکبازشان و نیز با اتکا بر انقلاب ایدئولوژیک درونی باز هم فدای حداکثر و جنگ صد برابر را برگزیدند. آخر مگر نه اینکه مجاهد آمده «همه چیزش را نثار کند تا خلق محبوبش همه چیز را بهدست آورد.»
بر این اساس آنچه استقرار مجاهدین در عراق و یا هر نقطهٔ دیگری از این جهان را مشروع میکند نیز از قضا پرداخت همین فدیهها و خونهای پاک است که بیدریغ نثار آرمان آزادی مردم ایران کردهاند.
تجدید پیمان با شهیدان
آری، اینچنین بود که با پایداری در اشرف و لیبرتی و تقدیم خونهای پاک بهویژه خون مطهر ۲۴مجاهد دلیر که در موشکباران ۷آبان ۹۸بهدست مزدوران ولایتفقیه، برجستهترین فراز تاریخچهٔ سراسر رنج و رزم مجاهدین و میهن ما را رقم خورد، امروز مقاومت ما در اوج شرافت، عزت و سرفرازی بر بام جهان میدرخشد و به الگویی بیبدیل برای همهٔ آزادیخواهان جهان مبدل شده است.
بزرگداشت شهدای ۷آبان ۹۸لیبرتی از این منظر برای مجاهدین و مقاومت ایران ارزش، معنا و جایگاهی خاص دارد و ما امروز با افتخار با این شهدای والامقام برای ادامهٔ راهشان تا سرنگونی استبداد دینی و پیروزی مردم ایران پیمان میبندیم.