غم و اندوه از فاجعهای که مسبب اصلی آن خامنهای است گریبان مردم فلسطین در غزه را گرفته است بس نیست، حالا باید شاهد به خیابان آمدن پدر بزرگها و مادربزرگان بازنشستهمان باشیم که در جلوی نوه هایشان فریاد «سفره مان خالی است...» سر میدهند. دردآورتر آن که دولت (در برنامه هفتم) و مجلس تحتامر سر مار ولایت، طرح و نقشه افزایش سن بازنشستگی را هم تصویب کردهاند. آن هم در شرایطی که «جامعه شریف کارگری با دشواریهای فراوان از قبیل عدم امنیت شغلی، عدم رعایت ایمنی و بهداشت در محیط کار و تأمین معیشت آبرومندانه برای ادامه زنده ماندن در شرایط سخت و طاقتفرسا مشغول به کار میباشند» (ایلنا۳۰آبان۱۴۰۲)
بیش از یک سال است که بازنشستگان محترم بشکل منظم و متوالی اعتراضات هفتگی خود را در خیابانها انجام میدهند. دریافتی بازنشستگان به نزدیک یکسوم خط فقر رسیده است و در واقع به مرز گرسنگی کشیده است. دولت آخوند رئیسی با سیاست قطره چکانی اندک پولی به دریافتیها اضافه کرد اما معلوم بود که کم اثر است. آنها خواهان اجرای قانون همسان سازی حقوقها هستند که بیش از ده سال است اجرا نگردیده است. همچنین بیمههای درمانی کفاف دردهایشان را نمیکند. اجرای رتبهبندی حقوق هم دیگر خواستههای نادیده گرفته آنهاست. بهمین خاطر در شعارهایشان فریاد میزنند: «وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه»، «تورم، گرانی - بلای جان مردم»، «تأمین اجتماعی، چه نام اشتباهی»، «اجرای همسانسازی - حق مسلم ماست»
طبیعی هم هست وقتی بیش از ۷۰ درصد بازنشستگان تأمین اجتماعی با دریافتی ۷ میلیون تومانی ادامه حیات میدهند! تورم بالای ۵۰درصد مگر ارزشی برای این مبلغ قائل است؟! بنابراین اولویت اول مطالباتشان همسان سازی دریافتیها با نرخ تورم است تا بتواند تا آخر ماه به زندگی ادامه دهند.
دولت ورشکسته آخوندرئیسی در حال حاضر حدود ۲۳۸ هزار میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی بدهکار است. بنایراین دیگر توانی برای پاسخ دادن به مطالبات به حق آنها ندارد. غنی نظری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس آخوندی، گفته است، خطر ورشکستگی بعضی از صندوقهای بازنشستگی در ایران جدی است و منابع مالی آنها ضعیف است و دولت بهدلیل این مشکلات، اجازه افزایش حقوق بازنشستهها را نمیدهد. بازنشستهها هم در اعتراضاتشان جواب دادند: «مرگ بر رئیسی»، «وزیر بیلیاقت ننگت باد» و «دولت شش کلاسه، همین روزا خلاصه»
صندوقهای ورشکسته بازنشستگان
یادمان نرفته است که مدیرکل بیمههای اجتماعی وزارت کار، در اردیبهشت امسال هشدار داده بود «ممکن است به جایی برسیم که مجبور شویم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم». حال وضعیت ابر بحرانی صندوقهای بازنشستگان عیان گردیده است: «گزارشهای رسمی نشان میدهد که از مجموع ۱۸ صندوق بازنشستگی در ایران ۱۷ صندوق ورشکسته هستند یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند» (خبرآنلاین۲۹آبان۱۴۰۲)
افزایش سن بازنشستگی، جبران سالها غارت صندوقهای بازنشستگی
دولت آخوندرئیسی برای پاسخ به این همه درد و رنج میلیونها انسان کهنسالی که باید در پایان دهها سال کار و تلاش اندکی بیاسایند، نقشه افزایش سن بازنشستگی را به مجلس برد و از تصویب ایادی خامنهای گذراند. در طرح جدید دولت- مجلس، «سقف سنوات» برای بازنشستگی ۳۵ سال برای مردان و ۳۰ سال برای زنان است و سن بازنشستگی برای زنان ۵۵ سال و مردان ۶۲ است. اما وضع نابسامان و ورشکسته صندوقهای بازنشستگی سالهاست که یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دولتهای مختلف در ایران است. «اغلب صندوقها قادر به پرداخت حقوق و مستمری بازنشستگان نیستند. منتقدان، ورشکستگی این صندوقها را نتیجه فساد و غارت دولتی میدانند و میگویند تاوان آنرا نباید مردم بدهند» (دویچه وله۲۹آبان۱۴۰۲).
کارشناسان و اقتصاددانان به اتفاق میگویند علت این ناترازی قبل از هر چیز سوءمدیریت و فساد است. فسادی که از سالها پیش بارها درباره آن افشاگری شده، اما مانند بسیاری موارد اختلاس و دزدی به جایی نرسیده است.
تورم؛ بحران اصلی صندوقهای بازنشستگی
اقتصاددانان میگویند علت فراگیر بحرانهای اقتصادی در رژیم آخوندی تورم غول آسایی است که هر ساخته و ساختاری را ویران میکند. «سهراب دل انگیزان، استاد دانشگاه میگوید تورم، ابر بحران صندوقهای بازنشستگی است. تورم سبب میشود هزینه اداره آنها سنگین و قدرت خرید حقوقها ضعیفتر شود و میزان ورودی به اندازه تورم رشد نکرده است. یک راهحل افزایش سن بازنشستگی است. اما تا زمانی که تورم وجود دارد مشکل را بهطور دائم حل نمیکند. از سوی دیگر، مدیریت صندوقها هم غلط است و شایستهترینها مدیر نیستند» (آرمان۲۹آبان۱۴۰۲).
آدمهای کوتوله در رأس صندوق های بازنشستگی
پرونده مدیران غارتگر و فاسد در نظام ولایت فقیه، عالمگیر است. مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی حکومت میگوید: «ژاپنیها عاقلانه و منطقی با موضوع بازنشستگی برخورد میکنند و آدمهای کوتوله و ضعیف را در پست مدیریتی بنگاههای اقتصادی شرکتهای وابسته به صندوقهای بازنشستگی قرار نمیدهند» (اقتصاد۲۴-۳۰آبان۱۴۰۲).
باند و رانت، مشکل صندوقهای بازنشستگی
فضیحت مدیران فاسد رژیم آخوندی به آنجا رسیده است که عضو مجلس ارتجاع میگوید: «هنگامیکه هر حزب، گروه و جریان بر سرکار میآید و یکسری آدمهایی که تخصص ندارند بر سرکار میآورند و در هیئتمدیرهها میگذارند، درآمد صندوقها کاهش پیدا کند؛ در واقع اینها مشکلات اساسی صندوقها است. این باندها و رانتهای قدرت بعضاً شکل میگیرند، باعث میشود رفقا و هم حزبیهایشان را میبرند. اینها گرفتاریهای صندوقها است نه افزایش سن بازنشستگی» (ستاره صبح۳۰آبان۱۴۰۲).
در نظامی که کارگرانش باید چند شیفت کار کنند تا به خط فقر برسند و دستمزدش کفاف ده روز در ماه را هم نمیدهد، حال و روز بازنشستهاش معلوم است. سالهاست ابر بحران صندوقهای بازنشستگی، نمادی از ورشکستگی و افلاس نظام ولایت فقیه است. پس باید ضحاک را به بند کشید تا همگان آسوده گردند.