نوبت زندگی؟ کدام زندگی؟
پس از هجوم تاتار سیل و ویرانی و تطاول طبیعت و زندگانی مردمان، لابد باید نوبت بازگشت به قبل از سیل و سر و سامان دادن به زندگی باشد. کدام زندگی؟ مگر قبل از سیل هم هیولای گرانی و بیکاری و فقر و نداری و غارتگری حکومتی چیزی از جلوههای زندگی باقی گذاشته بود؟
پس از شرحه شرحه و پاره پاره شدن عاطفههای مردمان، لابد باید نوبت ترمیم و مرهمگذاری بر سوگنامهٔ هزاران سینه و قلب داغ باشد.
پس از پرپر شدن کودکان شقایقگون ایرانزمین در زیر آوار سنگ و آجر کاشانههای فرو ریخته و گل و لای سیلاب، لابد باید نوبت امید بستن به رؤیاها و آرزومندیهای شقایقهای بازمانده باشد.
سر بر آوردن هیولای پسا سیل
این روزها مردمان سیلزده ایران از مصیبت سیلاب درنیامده، گرفتار آثار بر جای ماندهٔ سیل، دست خالی و تنها و بیپشتوانه ماندن و دچار بیعاری حکومتیان گشتهاند. در بیعاری جماعت ولایت فقیه نسبت به درد و رنج مردم ایران ـ و بهطور خاص سیلزدگان ـ همین بس که سرکردگان دو ارگان اصلی حیات نظام آخوندی یعنی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در دیدار ۱۵اردیبهشت ۹۸گفتند که مسؤلیتشان «رسالت خطیر صیانت از نظام و پاسداری از انقلاب اسلامی» است.
این روزها ظهور آثار سیلاب و ویرانیهایش گریبان شهرها، روستاها، راهها و زندگانی مردم را گرفته است. در یک برآورد کلی که تا ۲۵فروردین تهیه شده بود،
بیش از ۱۱هزار بناهای فنی مثل پلها و آبروها از بین رفتهاند.
۷۲۵پل بهطور کامل تخریب شده است.
۱۵۰تا ۱۵۵هزار واحد مسکونی در شهرها و روستاها آسیب کامل دیدهاند که بیش از ۵۰هزار واحد آن بهطور کامل از بین رفتهاند.
۱۳هزار میلیارد تومان به بنیادهای کشاورزی و دامداری ایران آسیب وارد شد.
۲هزار و ۱۰۰میلیارد تومان به تأسیسات آب و برق خسارت وارد شد.
شبکهٔ برقرسانی ۳۸۰روستای ایران بهطور کامل از بین رفت.
و خسارات سیل تا ۲۵فروردین، بیش از ۲۰هزار میلیارد تومان شده است.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور آخوندها میزان خسارتهای ناشی از سیل را به ۷میلیارد و ۶۱۹میلیون دلار اعلام کرد. این عدد بر اساس دلار ۴هزار تومان (نرخ دولتی) بیش از ۳۰هزار میلیارد تومان و با احتساب نرخ واقعی دلار ـ ۱۵هزار تومان ـ ۱۱۵هزار میلیارد تومان برآورد میشود!
در تازهترین گزارشات، سرپرست فرمانداری رژیم در حمیدیه روز سهشنبه ۱۷اردیبهشت ۹۸گفت: «سه روستای حمیدیه همچنان دچار آبگرفتگی هستند و اطراف سه روستای دیگر را نیز آب فراگرفته است. برخی از اهالی روستاهای سیلزده در چادرهایی که بر تپهها برپا شدهاند، زندگی میکنند».
در ادامهٔ چنین وضعیتی باید به عواقب و پیامدهای خطرناک پسا سیل اشاره کرد که شاید دامن کل ایران را بگیرد. تبعاًت و عواقبی مثل نمونههای زیر که از هماکنون مردم محروم سیلزده را گرفتار کرده و تهدید میکند:
وفور حشرات، جوندگان و حیوانات ولگرد پس از سیل.
نبودن مدیریت پسماند و فاضلاب.
کمبود آب جهت مصارف بهداشتی.
نبود ایمنی.
بر هم خوردن اکو سیستم طبیعت.
خارج نشدن برخی روستاها از زیر گل و لای سیلاب.
حاصل این وضعیت، خطر فوری بروز بیماریهایی مثل سالک، هاری، کریمه کنگو، گال و وفور شپش خواهد بود.
در همین رابطه رئیس دانشکده علوم پزشکی آبادان هشدار داده است که: «اگر چه خوزستان هنوز با طغیان بیماری مهمی مواجه نشده است، اما نباید خوشبین بود. وضعیت اردوگاهها نیاز به رسیدگی جدی دارد».
چشم امید ایران
چنین وضعیت تهدیدآمیز و خطرناک، سراسر مناطق سیلزده را شامل میشود. لذا باید کماکان به نیروها، انجمنها و شوراهای مردمی برای امدادرسانی امید بست.
همانطور که در جریان سیل شاهد بودیم، اگر انجمنها و جمعیتها و شوراهای مردمی دست بهکار نمیشدند، خسارات سیل چندین برابر آنچه که روی داد، میبود. در جریان سیل شاهد اعتراضات و افشاگریها و پرخاشهای سیلزدگان به بیعملی حکومیتان بودیم.
اولویتهای حکومتی چیست و برای کیست؟
اکنون پس از سیل باید چشمانتظار اختصاص هزینههای بازسازی توسط حکومت بود. ولی آیا چنین عزمی مشاهده میشود؟ نخستین نشانههای این عزم را باید در رویکرد سیاسی حاکمیت جستوجو نمود. واقعیت مثل گذشته، این است که اولویتهای بازسازی برای حاکمیت ولایت فقیه همواره در خارج از ایران و در جهت حفظ حکومت است و لاغیر. در چهل سال گذشته همواره این واقعیت برای همگان روشن بوده است که اولویت مردم برای این حکومت فقط در زمینهٔ سرکوب و زندانی کردن و غارت و به تباهی کشاندن زندگیشان بوده است.
در یکی از آخرین موارد عجیب همزمان با سیل در ایران، روزنامه رسالت روز ۱۱اردیبهشت ۹۸خبر از برداشت ۱۰۰میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی برای کنترل مرزهای شرقی داد. این روزنامه جزئیات خبر را از قول حسین ذوالفقاری معاون امنیتی وزارت کشور اینطور نوشت: «با عنایت مقام معظم و رئیسجمهور مقرر شد۱۰۰میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی برای کنترل مرزهای شرقی برداشت شود»!
این در حالی است که در همان روزهایی که سیل خانهها و خیابانهای شهرها را میکند و مردم و ماشینها را میبرد، خامنهای اجازهٔ برداشت از صندوق ذخیره ارز را برای کمک به سیلزدگان نداد. در این خبر که از قول معاون امنیتی وزارت کشور نقل شد، واضح است که اختصاص چنین هزینهای در بحبوحهٔ سیل و پساسیل «برای کنترل مرزهای شرقی» هیچ هدفی جز سرکوب مردم سیستان و بلوچستان وجود ندارد.
نمونهای دیگر از اختصاص ندادن بودجه کافی برای بازسازی مناطق سیلزده توسط حکومت، درآمدهای نجومی سپاه پاسداران است که صرف حفظ نظام در داخل و خارج ایران میشود. در همین رابطه سایت اقتصاد آنلاین در روز جمعه ۱۳اردیبهشت ۹۸خبر دست داشتن سپاه در تجارتهای کلان را داد و نوشت: «سود سالانهٔ تجارت پاسداران ۴۴هزار میلیارد تومان است»!
چهل سال پرسشهای بیپاسخ
پرسش سیلزدگان ایران این است که این پول خرج چه میشود؟ چه میزان از این پول کلان به بازسازی مناطق سیلزده اختصاص داده میشود؟ واقعیت این است که سیلزدگان از همه بهتر میدانند که چنین پرسشهایی هرگز از جانب حکومت پاسخ گرفته نمیشوند. علت آن هم همان نقل قولی است که در ابتدای مقاله از سرکردگان وزارت اطلاعات و سپاه نقل کردیم که مسؤلیتشان فقط «رسالت خطیر صیانت از نظام و پاسداری از انقلاب اسلامی » است و نه ایران و مردمان و سیلزدگانش.
ادامهٔ خیانت به سیلزدگان
برای روشنتر شدن تصویر خیانت خامنهای و دستگاه حکومتیاش به مردم سیلزده و بیپناه ایران، خبری را از یک سایت وابسته به حکومت نقل میکنیم. سایت «برق نیوز» در روز ۱۰بهمن ۹۷از هزینه کردن پول مردم ایران برای ساخت و ساز در شهر لاذقیه سوریه خبر داد. این خبر درست همزمان با هشدارهای برخی کارشناسان محیطزیست به دستاندر کاران حکومتی ـ بهطور خاص شخص روحانی و وزیر نیرو ـ بود که ایران در معرض بارندگی شدید و سیلاب است. به این هشدار هیچ توجهی نشد؛ ولی طبق خبر سایت برق نیوز: «وزیر نیرو در روز سهشنبه ۹بهمن ۹۷کلنگ ساخت نیروگاه شهر لاذقیه سوریه را به زمین زد. هزینه ساخت این نیروگاه ۴۱۱میلیون یورو است و مدت ساخت آن ۳سال خواهد بود. وزیر نیرو گفت: حداکثر تلاشمان را میکنیم تا در اسرع وقت و حداکثر طی سه سال آینده این نیروگاه را بسازیم و به مردم سوریه هدیه بدهیم».
طبق این خبر سایت حکومتی، پس باید همین الان (هفته سوم اردیبهشت ۹۸) همزمان با وضعیت اسفناک شهرها و روستاها و مردمان سیلزده ایران، سپاه پاسداران به همراهکارشناسان وزارت نیرو مشغول ساخت نیروگاه ۴۱۱میلیونی برای بشار اسد باشد. از طرف دیگر طبق دو خبری که در همین مقاله یادآور شدیم، خامنهای اجازهٔ برداشت «۱۰۰میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی برای کنترل مرزهای شرقی» داده (رسالت،۱۱اردیبهشت ۹۸) و «سود سالآنهٔ تجارت پاسداران ۴۴هزار میلیارد تومان است»، (اقتصاد آنلاین، ۱۳اردیبهشت ۹۸)، این حکومت را همت و اراده و تصمیمی برای مقابله با آثار سیل و گل و لای و صرف هزینههای کلان برای نجات شهر و روستا و مردم ایران نبوده و نیست.
عواقبزدایی از آثار سیل: بازوی اتحاد و همیاری مردم ایران
تمام تجارب ۴۰ساله مردم ایران از حکومت جمهوری اسلامی آخوندی این است که «مرا به خیر تو ای دیو! امید نیست». تو تمام دارایی و سرمایه و هستیِ ایران و ایرانی را صرف حفظ حکومتت کن! ما هم اگر چه در رنج و محنت و نداری و فراق و داغ هستیم، اگر چه هر روز آثار خطرناک سیل، بدتر از سیل محاصرهمان کرده است، ولی با همان غیرت و همت و حمیتی که چهل سال تسلیمت نشدیم، اینبار هم با درد و عشق مشترک، با بازوی همبستگی و اتحاد و همیاریمان، هم با خیانت حکومتت مقابله میکنیم و هم از پس عواقب و پیامدهای پس از سیل برمیآییم.
«تو از آغاز هم با ما نبودی!
تو از اول تهی بودی:
تهی از باد و آب و خاک
تهی از عشق آتشناک
تهی از مهر آزادی.
تو بوف کور روی بام ایران
تو ننگ دامن گلفام ایران
ولی
از بام و بوم ما نبودی تو!
ولی از رسم و خوی ما نبودی تو!»
برای مطالعه بیشتر به مقاله «بازسازی خسارتهای سیل با کدام پول؟» مراجعه کنید