روز دوشنبه ۲۶فروردین ۹۸در خبرها بود روحانی در نامهیی به خامنهای از او خواسته به دولت اجازه دهد از صندوق توسعهٔ ملی برای جبران خسارات سیل، مبلغی برداشت کند. خامنهای بهگونهیی به او پاسخ داده که رسانههای مختلف از آن برداشتهای متفاوتی کردهاند. اغلب رسانههای حکومتی پاسخ خامنهای را با این تیتر منعکس کردهاند که او دستور داده « اقدامات لازم برای جبران خسارات از محلهای موجود را سریعاً آغاز کنید». اما برخی رسانههای دیگر جواب خامنهای اینگونه بازتاب دادهاند که خامنهای برداشت از صندوق توسعهٔ ملی را موکول به آینده کرده است.
پاسخ خامنهای به درخواست روحانی برای برداشت از صندوق توسعه ملی چه بود؟!
خامنهای مانند عادت همیشگیاش با دجالگری پاسخ داده است بهنحوی که ظاهر حرفش حاکی از موافقت است، اما در واقع طفره رفته و قضیه را از سر خودش باز کرده است.
بنا به آنچه رسانههای حکومتی منتشر کردند. روحانی در تاریخ ۱۸فروردین یعنی ۶روز پیش طی نامهیی به خامنهای، درخواست مجوز برای برداشت از صندوق توسعه ملی بهمنظور تأمین بخشی از هزینههای ناشی از خسارات سیلهای اخیر کرده است و خامنهای نیز روز ۲۳فروردین پاسخ درخواست روحانی را داده است.
اولین نکته اینکه در این میان یک تأخیر چند روزه وجود دارد که این خود، نکتهیی قابل تأمل است.
خامنهای پاسخ داده است: «خسارتهای مالی ناشی از سیل ویرانگر بهویژه در چند استان بسیار سنگین و مصیبتبار است و لازم است بهطور جدّی از سوی دستگاههای مسئول، پیگیری و جبران شود. البته کمکهای مردم و نهادهای انقلابی و دستگاههای متعدد دولتی و نظامی در این ایام حقاً چشمگیر و موجب سپاس و قدردانی است، ولی این کمکها نمیتواند خسارتهای وارده به آحاد مردم، بهویژه کشاورزان و صاحبان کشتزارهای سیلزده را جبران کند و ورود دولت لازم است. مطلعید که استفاده از صندوق توسعه ملی صرفاً در صورت مسدود بودن راههای دیگر ممکن است لذا تأکید میشود که دولت سریعاً از محلهایی همچون:
• پنج درصد مقرر در بودجهٔ عمومی کشور برای جبران خسارت حوادث غیرمترقبه
• جابهجایی در ردیفهای بودجههای عمرانی
• بیمهها و تسهیلات بانکی
اقدامات لازم را آغاز کند و در ادامه پس از جمعبندی وضعیت، در صورت نیاز، برداشت از صندوق مزبور مورد تأیید اینجانب خواهد بود».
ترجمه فارسی آسمان و ریسمان بافتنهای خامنهای
آنچه که خامنهای بهمبافته را میتوان اینگونه خلاصه کرد که:
- با تقدیر از کمکهای مردم که خیلی چشمگیر بوده، «استفاده از صندوق توسعه ملی صرفاً در صورت مسدود بودن راههای دیگر ممکن است».
- یعنی اول بروید سایر منابع را بررسی کنید و از آنها استفاده کنید و پس از آن بیایید سراغ برداشت از صندوق توسعهٔ ملی!
خامنهای در حالی از بودجهٔ حوادث غیرمترقبه و جابهجایی در ردیفهای بودجه صحبت میکند که خودش بهتر از همه میداند این کار، فرستادن پی نخود سیاه و تعلیق به محال است.
خامنهای و کسری بودجه ۹۸
چرا که همتی رئیس بانک مرکزی رژیم روز ۱۸فروردین در جمع مدیران بانکها، بودجهٔ ۹۸ را برای تأمین خسارات سیل قطعاً ناکافی دانسته و گفته بود: «استفاده از منابع صندوق توسعه ملی ضروری است» چرا که حتی قبل از سیل هم، بودجهٔ ۹۸ با یک کسری سرسامآور که بنا به گزارش برخی رسانههای حکومتی، کسری بودجه بدون نفت به رقمی نزدیک به ۲۰۰هزار میلیارد تومان خواهد رسید که معادل ۴۶.۶درصد کل هزینههای عمومی کشور برای سال آینده است. این رقم بزرگ نشان میدهد که حتی اگر درآمدهای نفتی خوشبینانهای که دولت پیشبینی کرده هم محقق شوند باز ۵۰هزار میلیارد تومان کمتر از هزینههای جاری میشود. و برخی حتی کسری بودجه را تا ۵۰درصد بودجه کل هم برآورد کردهاند»
به همین دلیل چند روز پیش حدود ۱۷۰تن از اعضای مجلس ارتجاع در یک طرح دوفوریتی خواستار آن شدند « "تا سقف معادل ریالی ۲میلیارد یورو از منابع صندوق توسعه ملی» برداشت شود.
رحمانی فضلی روز گذشته در مجلس خسارات سیل را ۳۰تا ۳۵هزار میلیارد تومان عنوان کرد که در ۲۵استان از بیش از ۴۴۰۰روستا درگیر باران و درگیر سیل بود»
اما یکی از اعضای مجلس به نام حمید بنایی، که عضو کمیسیون عمران مجلس است، گفت: « ۲۸استان و ۲۶۹شهر و ۵۱۴۸روستا بر اثر سیل خسارت دیدهاند» به گفتهٔ او حجم خسارات وارده بسیار بالا بوده و جبران آن به تنهایی از توان دولت خارج است.
وزیر راه و شهرسازی گفت: «تا به امروز بیش از ۱۴هزار کیلومتر از راههای کشور در بیش از ۶هزار و ۸۰۰نقطه دچار آسیب شده و ۷۲۵پل بهطور کامل تخریب شده است و در ۲۴استان و ۲۱۳شهرستان و ۲۶۹شهر با سیلاب مواجه شدیم»
ثروت ۱۰۰میلیارد دلاری خامنهای
اکنون سؤال این است که با چنین بودجه داغانی آیا حقیقتاً رژیم توان بازسازی مملکت را دارند؟
با نگاهی به فقط و فقط ثروت شخص خامنهای باید پاسخ داد: بله!
بهخصوص شخص خامنهای اگر بخواهد، میتواند تمامی خسارتهای سیل را جبران کند، زیرا:
خسارات سیل بنا به گزارش وزیر کشور ۳۵هزار میلیارد تومان است که معادل ۲.۵میلیارد دلار است، در حالی که تنها یک قلم از ثروتی که زیر دست خامنهای است یعنی ستاد اجرایی فرمان خمینی بنا به یک گزارش تحقیقی خبرگزاری رویتر که سال ۱۳۹۲ انتشار یافت، بیش از ۹۵میلیارد دلار است، که در حال حاضر حتماً از ۱۰۰میلیارد دلار فراتر است. یعنی تنها یا ۲.۵درصد این دارایی که تماماً متعلق به مردم ایران است و این ثروت بهطور مستقیم از مصادرهٔ اموال مخالفان رژیم و ثروتهای مصادره شده ملت ایران به دست آمده، میتواند این خسارات را پرداخت کند.
ذخایر صندوق توسعه ملی ۸۰میلیارد دلار است!
از طرف دیگر مقامات رژیم در سال ۹۶، ذخایر موجود در صندوق توسعهٔ ملی را ۸۰میلیارد دلار اعلام کردند.
دوست حسینی، رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی حدود ۴ماه پیش (مهر ماه ۱۳۹۶) در مصاحبهیی با خبرگزاری فارس درباره موجودی این صندوق گفته بود: "تا پایان سال ۹۵ منابع صندوق در بانک مرکزی که تعهد نشده بالغ بر ۱۲میلیارد دلار بوده و همچنین مسدودی ۳۳میلیارد دلاری نیز جزء موجودی محاسبه میشود." یعنی جمعاً ۴۶میلیارد دلار. یعنی معلوم نیست طی یک سال بر سر آن ۲۴میلیارد چه آمده است.
رحمانی فضلی نیز گفت: «تا الآن ۶۵میلیارد تومان خسارات کشاورزان را دادهایم که این در مقایسه با رقم ۳۵هزار میلیارد تومان که خود او داده، تنها ۲دهم درصد است.
چرا امکانات موجود دولتی را برای کمک وارد نمیکنند؟
با اینهمه، استفاده از منابع مالی و پولی به جای خود، راستی چرا رژیم از اختصاص امکانات دولتی و ارتش و سپاه برای نجات مردم سیلزده استفاده نمیکند؟ پاسخ این سؤال نیز خیلی روشن است و مردم ایران و بهخصوص مردم سیلزده آن را با پوست و گوشت و استخوان لمس میکنند که رژیم نمیخواهد هیچ کمکی کند.
اکنون همگان بهویژه سیلزدگان معتقدند که رژیم میتواند اما نمیخواهد اقدامی انجام بدهد. این همان رژیمی است که به گفتهٔ خودش یک جمعیت ۲میلیون نفری را در قالب کاروان اربعین به مدت چند روز از شهرهای سراسر کشور به کربلا برد و برگرداند با تغذیهٔ روزانهٔ آنها و با حل تمام تضادهای مو اصلاتی و ارتباطی و درمانی و اسکانی و غیره... چرا آنجا میتوانست و اینجا نمیتواند؟! پس بحث این است که نمیخواهد.
آیا کوتاهی در رسیدگی به سیلزدگان راه به قیام نخواهد برد؟
طبعا خامنهای از قیام مردم میترسد، به همین علت در وهلهٴ اول میخواهد آنها را در بلایای ناشی از سیل آنچنان غرق و به خودشان مشغول کند که آنها به فکر قیام و اعتراض نیفتند. خامنهای تنها در جایی مجبور میشود «کاری» انجام دهد که خطر را بیخ گوش خود احساس کند. کما اینکه چند سال مالباختگان و غارتشدگان مؤسسات اعتباری را سر دواند و تنها وقتی به گفتهٔ مقاماتش بر اثر تداوم اعتراضات آنها از سوی مالباختگان خطر امنیتی احساس کرد ناگزیر شد ۳۰هزار میلیارد تومان از صندق ذخیرهٔ ارزی برداشت کند و مطالبات آنها را بپردازد. یعنی در اینجا نیز عامل تعیینکننده خود مردم و بهخصوص جوانان و نیروهای آگاه هستند که خشم و اعتراض مردم را به سمتی هدایت کنند که رژیم مجبور بشود به خواستههای بهحق آنها تن بدهد.