موضوع کارگران هفتتپه در روز ۱۷اسفند ۹۶ از آنجا برجسته شد که در کلیپی نماینده آنها میگفت: «حقوق و عیدی و پاداش و بنهایمان را میخواهیم. ما میخواهیم کارخانه فعال باشد اگرچه کارفرما بهتان میزند که ما میخواهیم کارخانه تعطیل شود خیر، اگر هفتتپه سرپا است بهخاطر کارگران است».
او اضافه کرد: «کارگرانی که در گرمای ۶۰درجه نیها را درو میکنند، کارگرانی که در قسمتهای مختلف کارخانه زحمت میکشند، کارخانه را سرپا کردند.
اما مدیریت ضعیف کار را به اینجا رسانده، اگر نمیتوانید آن را اداره کنید کارخانه را بدهید به ما خودمان اداره کنیم».
این اعتراض و تظلمخواهی کارگران روزانه ادامه داشت و هماکنون نیز ادامه دارد.
نگاهی به اعتراضات کارگران:
حرکت کارگران اعتصابی شرکت نیشکر هفتتپه بهسمت جاده ترانزیتی اندیمشک – اهواز (سهراه خوانساری) در روز دوم اعتصاب.
۴تن از فعالان سندیکایی و اعضای هیأتمدیره سندیکای نیشکر هفتتپه قربان علیپور، رحیم بساک، کرامت پام و اسماعیل بخشی، در شعبه سوم دادیاری شوش محاکمه شدند. اتهام آنها، شرکت در اعتصاب کارگران شرکت نیشکر هفتتپه بوده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران از درگیری محافظان کارفرماهای خصوصی شرکت با کارگران و تیراندازی یکی از آنان خبر داد.
از قرار اطلاع کارگران آسیبی ندیدند و در نتیجه اعتراضشان، محافظان عقب نشستند.
در پی یک اقدام بیسابقه در ایران، در پی اعتصاب و اعتراضات کارگران، مدیریت مجمتع نیشکر هفتتپه، این عمل کارگران را با تعطیلی کارخانه پاسخ داد.
در واکنش به خبری مبنی بر اخراج تمام نیروهای روزمزد در اردیبهشتماه کارگران تمام بخشهای کشاورزی نیشکر دست از کار کشیدند.
کارگران شرکت نیشکر هفتتپه به نشانه اعتراض به نپرداختن حقوق کارگران و مطالباتشان، کوره بخار را خاموش کردند.
کارگران رسمی نیبر شرکت نیشکر هفتتپه، در اعتراض به عدم پرداخت عیدی و پاداش دست به اعتصاب زده و دروازههای ورودی نیبر شرکت نیشکر هفتتپه را بستند.
چهارشنبه، درگیری کارگران نیشکر هفتتپه با رستمی از مالکان شرکت و نیروی انتظامی در چهارمین روز اعتصاب.
سهشنبه ۷فروردین ۹۷ کارگران تمام بخشهای کشاورزی نیشکر هفتتپه در اعتراض به پرداخت نشدن ۲ماه حقوق و عیدی و پاداش خود و در واکنش به انتشار خبری مبنی بر اخراج تمام نیروهای روزمزد در اردیبهشتماه دست از کار کشیدند و با شعار «کارگر هفتتپه، گرسنهایم، گرسنه» به سمت بازار هفتتپه شروع به راهپیمایی کردند.
کارگران در راهپیمایی اعتراضی خود ۲بنر در دست گرفته بودند که روی آنها نوشته بود: «کارگر هفتهتپهایم، گرسنهایم، گرسنهایم» و «سال ۹۷ سفره خالی کارگران هفتتپه».
کارگران هفتتپه – هفتم فروردین ۱۳۹۷
کارگران خشمگین نیشکر هفتتپه در مسیر راهپیمایی خود بنر نصبشده از طرف کارفرما برای تبریک سال نو را به آتش کشیدند.
بستن جاده منتهی به کارخانه: کارگران در روز ۹فروردین در اعتراض به نپرداختن ماهها حقوق و مطالبات خود، جاده منتهی به کارخانه را بستند.
در پی اعلام تعطیلی شرکت از جانب مدیریت، روز ۹فروردین، کارگران خشمگین نیشکر هفتتپه از دروازه شاوور به سمت فرمانداری شوش حرکت کردند.
اما موضوع این دعواها و اعتصاب و نپرداختن حقوق کارگران چیست؟
کارگران میگویند که بخشهای زیادی از کارخانه را به کسی دادند مدیریت کند که اصلاً بلد نیست حرف بزند. قدرت برنامهریزی ندارد، از کار نیشکر هفتتپه سردرنمیآورد.
پس چرا به چنین آدمی این مسئولیت را دادند؟ برای اینکه نورچشمی است. برای آنکه حافظ و حامی نظام در کارخانه باشد.
برای اینکه وقتی کارگران بهخاطر غارت حقوق خود و به یغما رفتن آن اعتراض کنند نیروی انتظامی را برای سرکوب آن بفرستد.
چطور در دانشگاه، بازار، اداره و کارخانه بسیجی دارد، برای اینکه نور چشم نظام باشد. جاسوسی و مزدوری رژیم را بکند.
این حکومت که میداند هیچ آیندهیی ندارد، بنا را بر این گذاشته که اعتراضات و مخالفتهای مردم را با سرکوب پاسخ دهد.
بر این اساس تلاش میکند مزدوران و مواجببگیران خود را در همه جا بکارد که قبل از شکلگیری هر بحرانی برای رژیم، بتواند جلوی آن را بگیرد.
در نتیجه برای حکومت مهم نیست که این کسی را که جایی میکارد تخصص دارد یا ندارد.
آیا میتواند کاری را پیش ببرد یا نبرد. آیا مدیریت بلد است یا نیست. مهم نیست مهم «حفظ نظام است که اوجب واجبات است»، همانطور که خمینی جلاد میگفت.
اما وضعیت کارگران نیشکر هفتتپه تفاوتی با هپکوی اراک نمیکند. حتی با کشاورزان زحمتکش اصفهان فرقی نمیکند.
آخر در مقابل مردم، همان اختاپوس است با هفت سر.
خون میمکد و عرق جبین کارگر را به یغما میبرد.
همان اختاپوسی که خون سارو را به زمین ریخت، ندا را در خیابان بهقتل رساند و پهلوان نحوی را در متروی شهرری به خون خود غلطاند.
اینها وقتی جوانان را تنها ببینند یا دستگیر کنند، احساس قدرت میکنند.
اگر ما قدرت خود را به آنها نشان دهیم، قدرت ایستادگی و پایداری، اگر توانمندی و فداکاریمان را ببینند عقب مینشینند.
به یاد بیاوریم در قیام ۸۸ همین شکنجهگران در محاصره جوانان چگونه به گریه افتاده بودند و چگونه چهاردستوپا راه میرفتند!
به قدرت خود کم بها ندهیم. اما باید قبول کنیم اگر میخواهیم در ایران تغییر ایجاد کنیم باید فداکاری کنیم.
باید همچون جوانان دلیری که کانونهای شورشی در مقابل اوباشان خامنهای ایجاد کردند، مبارزه کردن را انتخاب کنیم.
همانهایی که شعلههای قیام را با نوشتن شعار مرگ بر خامنهای و پاره کردن بنر خامنهای جلاد و دیگر دژخیمان زنده نگهداشتند.
برای تغییر باید مبارزه کرد، برای مبارزه کردن باید فداکاری نمود و رنج و خطر دستگیری و زندان را خرید.
کاظم.الف
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند