فقر و گرسنگی فراگیر در ایران آخوندزده، برای رژیم تبدیل به بحرانی امنیتی شده و زنگهای هشدار را بهصدا درآورده است.
پاسدار اشتری، سرکردهٔ نیروی انتظامی رژیم، اذعان کرد که «از سال ۹۷ که قیمتها افزایش یافت» و گرانی بیداد کرد «آمار سرقتها نیز ۳۰درصد بالا رفت»(۱۳شهریور). رسانههای رژیم هم نوشتند که «حالا آش بهقدری شور شده که فرماندهٔ فراجا نیز» مجبور به چنین اعترافی میشود(جهان صنعت ۱۴شهریور).
جانشین پلیس بهاصطلاح پیشگیری رژیم هم گفت: «طی یک سال گذشته با توجه به گرانی شاهد افزایش آمار سرقتهای خرد بودهایم»(۱۴شهریور).
این اعترافها رودرروی ادعاها و دروغهای رئیسی جلاد است که مدعی «همکاری و همراهی مردم در اصلاحات اقتصادی» است(۸شهریور) و ارگان رسمی دولتش هم با وقاحت مدعی شده بود «۶۹درصد مردم ایران از زندگی لذت میبرند!»(۱۳تیر).
علت چنین اعترافهایی از سوی نزدیکترین سرکردگان سرکوبگر به رئیسی، شدت فاجعه در ایران آخوندزده و بحران بیسابقهٔ گرانی و معیشت است. روشن است آنقدر واقعیت این بحران فشارهای اجتماعی را افزایش داده که زنگهای خطر را بهصدا درآورده است. بحرانی که بهگفتهٔ ارگان وابسته به سپاه پاسداران برای نظام تبدیل به مسألهای امنیتی شده و ضمن اینکه کشته شدن پیاپی مأموران انتظامی رژیم بهدست مردم را یادآوری میکند، هشدار میدهد که این وضعیت «بر نگرانی نسبت به کاهش امنیت نظام افزوده است»(جوان ۱۴شهریور). این ارگان وابسته به سپاه همچنین از «تحلیل رفتن» قدرت نیروهای سرکوبگر در برابر جامعهیی میگوید که دیگر هیچ چیز برای از دست دادن ندارد و تأکید میکند در برابر این جامعه «بدیهی است پلیس قدرت تابآوری ندارد» و در بسیاری موارد عوامل انتظامی نظام «بهضرب گلوله یا دشنه جان خود را از دست میدهند»(همان منبع).
این بحران ناشی از غارتگری خود آخوندهاست. اژدهای هفتسری که مردم پنجمین کشور دارندهٔ معادن طبیعی در جهان را به روزی انداخته که بیشتر آنها ماهها توان خرید گوشت را ندارند. رسانههای رژیم هم اذعان میکنند سرانهٔ مصرف گوشت حتی نسبت به یک سال قبل(۱۴۰۰) نصف شده و «گرانی گوشت، مردم ایران را گرازخوار کرده است!»(سایت خط بازار ۷شهریور) و «کار به جایی رسیده که مصرف گوشت الاغ و اسب در حال عادیسازی است»(همدلی ۱۳شهریور). در چنین وضعیتی، سایت صدا و سیمای رژیم هم با وقاحت نمک بر زخم مردم میریزد و تبلیغ خوردن حشره بهجای گوشت را میکند و تیتر میزند: «حشرات خوراکی، جایگزینی سالم برای منابع پروتئینی!»(۸شهریور).
در زمینهٔ مسکن نیز هر روز بر تعداد بیخانمانها افزوده میشود. چرا که مافیای مسکن رژیم با ۲ و نیم میلیون خانهٔ خالی در کشور(خبرگزاری صدا و سیمای رژیم ۲مرداد ۱۴۰۱) اما برای چپاول مردم آنقدر خانه را گران میکند که در نیمهٔ اول شهریور ارزانترین خانه در تهران هر متر ۲۰میلیون تومان و خانههای عادی هر متر بین ۸۰ تا ۱۳۰میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند. برای همین هماکنون علاوه بر پشتبامخوابی، ماشینخوابی و کارتنخوابی پدیدهٔ نوظهور شمشادخوابی(خوابیدن میان شمشادهای بین اتوبانها) هم رواج پیدا کرده است.
این فقر سیاه فراگیر است که باعث افزایش سرقت شده و بهاذعان کارشناسان رژیم «عمدهٔ سارقان افرادی هستند که برای تأمین معیشت» مجبورند «بهسمت دزدی بروند»(موسوی چلک ۱۴شهریور) و «بیش از ۵۰درصد دستگیرشدگان برای بار اول مرتکب جرم شدهاند»(جهان صنعت ۱۴شهریور).
البته گرسنه نگهداشتن مردم ایران با ترویج فقر فراگیر، سیاست عمدی خامنهای و رئیسی است تا آنقدر مردم را درگیر مشکلات معیشتی خود کنند که فرصتی برای اعتراض و خیزش پیدا نشود. اما این سیاست برد محدودی دارد. چرا که فقر و گرسنگی فراگیر زمینهساز قیام ارتش گرسنگان است که بهگواهی تاریخ وقتی بهحرکت درآید، آنچنان مهیب و ویرانگر است که سراپای حاکمیتی که باعث و بانی این فقر سیاه است را درب و داغان میکند.