رژیم آخوندی در یک اقدام ضدانسانی مزار قتلعام شدگان سال۶۷ در خاوران اهواز را که بهصورت گورهای جمعی بود تخریب کرده تا به خیال خودش آثار جنایت بزرگ علیه بشریت را محو کند.
تخریب مزار شهیدان مجاهد و مبارز قتلعام ۶۷ در گورستان بهشتآباد اهواز و احداث بلوار بر روی مزار شهیدان آخرین نمونه از اقدام ضدبشری رژیم آخوندی است که توسط مردم و هواداران مجاهدین در داخل کشور با تهیهٔ فیلم و گزارش و انتشار آن در شبکههای اجتماعی فاش شده است.
مزارهای جمعی اهواز دو قطعه سیمانکاری شده مستطیل و مربع شکل بزرگ بودند که در منطقه پادادشهر قرار داشت. رژیم در اواخر تیر ماه ۱۳۹۷ به وسیله بیلمکانیکی اقدام به تخریب مزارهای جمعی که دهها زن و مرد مجاهد خلق در جریان قتلعام ۶۷ در آن مدفون گشته بودند، نمود و ظرف ۲۴ساعت تمامی آثار و سنگ مزارهایی را که خانوادهها کار گذاشته بودند، از بین برد. این مزارها همواره دستخوش بیحرمتی رژیم ضدبشری آخوندی بود؛ بهطوریکه برای بیش از یک دهه، دور تا دور این منطقه را با زباله و نخالههای ساختمانی پوشانده بودند تا آن را از دید عموم محو، و دسترسی خانوادهها به آن را دشوار سازند .
قتلعام ۶۷ و فشارهای داخلی و بینالمللی بر نظام
قتلعام هولناک بیش از ۳۰هزار زندانی در سال۶۷، جنایتی است که سراننظام برای خلاصی از فشارهای داخلی و بینالمللی ناشی از آن، پیوسته درصدد بودهاند تا به هر طریق ممکن آنرا مشمول مرور زمان کرده و و به فراموشی بسپارند. اما مقاومت ایران به یاری مردم و خانوادههای شهیدان اجازه ندادهاست که پرونده این نسلکشی بیرحمانه بسته و این خواست رذیلانه عملی گردد.
«جنبش دادخواهی» خون شهیدان قتلعام ۶۷ که در پایان همان سال با نامه رهبر مقاومت به ملل متحد شروع شده بود در سال۹۵ به همت رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی اوج تازهیی گرفت که موج گسترده و بیسابقهای را هم در داخل کشور و هم در سطح بینالمللی بهراه انداخت و توجهات بیشتری را نسبت به نسلکشی دژخیمان جلب نمود و رژیم را تحت فشار زیاد قرار داد.
این جنبش در داخل کشور به شکل بازخواست جوانان و دانشجویان از سردمداران و مهرههایی رده بالای رژیم که در هنگام وقوع این جنایت بر مصادر و مناصب حکومتی قرار داشتند بروز کرد و سپس به رسانهها و مطبوعات حکومتی نیز کشیدهشد؛ بهنحوی که هر کدام از جانیان دست اندر کار تلاش میکردند با لطایفالحیل آثار این جنایت را از دستان خود پاک کنند. تلاشهایی که نشان میداد سران نظام تا کجا تحت فشار اجتماعی قرار دارند.
در سطح بینالمللی نیز فعالیتها و افشاگریهای مقاومت و بهویژه اعتراضات علنی و گستردهٔ اقشار مختلف مردم در داخل کشور نسبت به این جنایت سازمانهای حقوقبشری بینالمللی از جملهٔ عفو بینالملل را نیز برانگیخت تا با جدیت بیشتری این جنایت شقاوتبار را دنبال کرده و خواهان محاکمهٔ عاملان و آمران آن گردند.
عفو بینالملل در یکی از آخرین گزارشهای خود، قتلعام ۶۷ را «جنایت ادامهدار» خوانده است و آنرا در شمار جنایتهایی که تا همین امروز در نظام ضدبشری آخوندی استمرار دارد، قرار دادهاست. همچنین تأکید کرده که از ۲۵مرداد۶۷ نسبت به این جنایتها هشدار داده است.
واکنش وزارتخارجهٔ ایالاتمتحدهٔ آمریکا نسبت به قتلعام ۶۷ نیز از آخرین نمونههای واکنشهای بینالمللی است:
«ناپدید شدنهای اجباری که ایران بهعنوان بخشی از کمیسیونهای مرگ خود در سال۱۹۸۸ انجام داد و هزاران مخالف سیاسی را هدف قرار داد، همچنان ادامه دارد، زیرا ایران کماکان سرنوشت و محل زندگی افراد ناپدید شده را پنهان نگه میدارد». (توئیت دفتر دمکراسی و حقوقبشر وزارتخارجه آمریکا. ۳۰اوت۲۰۲۰)
روشن است که در وضعیت بحرانی کنونی این موضعگیریها برای رژیم بسیار گران تمام خواهد شد. زیرا این اهرم فشار قوی در زمینهٔ حقوقبشر تأثیرات خاص خود را در تعاملات بینالمللی با رژیم خواهد گذاشت.
«پنهانکاری عامدانه» و «ناپدید کردن قهری»
عفو بینالملل درفاصلهٔ آبان ۹۴ و دی ۹۶ پس از مصاحبه با ۲۸زندانی سابق و ۲۳نفر از اعضای خانوادههای کشتهشدگان در گزارشی که آنرا در سال۲۰۱۸ منتشر کرده «تخریب یا نابودی هفت گور جمعی قطعی یا احتمالی به دست مقامات ایرانی را در فاصلهٔ بین سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۶ مستند کرده است». این اقدامات تخریبی مشتمل بر «خاکبرداری با بولدوزر، پنهانسازی گورهای جمعی زیر قبرهای جدید انفرادی، احداث ساختمان یا جاده بر روی گورها، ریختن بتن بر روز گورهای جمعی و تبدیل مکان گورهای جمعی به محل انباشت زباله» بوده است.
شایان ذکر است که رژیم این عمل ضدانسانی را در سال۱۳۷۰ با سیمان کردن گورستان خاوران آغاز کرده بود.
بنا به گزارش عفو بینالملل هدف از این تخریبها «از میان رفتن شواهد و آثار جرم» و محروم کردن «خانوادههای قربانیان و همچنین کل جامعه ... از حق دانستن حقیقت، اجرای عدالت و جبران خسارت» بوده است.
علاوه بر گورستان خاوران در جنوب شرقی تهران، «بهشت رضا» در مشهد، «تازهآباد» در رشت، و «وادی رحمت» تبریز، «بهشتآباد» اهواز، از جمله سایر گورستانهایی هستند که مورد تخریب رژیم قرار گرفتهاند.
این عمل ضدانسانی مطابق قوانین بینالمللی از مصادیق «پنهانکاری عامدانه» و «ناپدیدکردن قهری» است که در مورد محل دفن قربانیان کشتارهای سال۶۷ توسط رژیم صورت میگیرد.
تخریب مزار شهیدان، مخمصهٔ گریز ناپذیر
اکنون که پرونده قتلعام ۶۷ پس از ۳۰سال خاک خوردن، مورد توجه خاص ارگانهای معتبر حقوقبشری جهانی قرار گرفته و بازتاب گستردهٔ جهانی پیداکرده، رژیم نیز با جدیت بیشتری به تکاپو افتاده تا از هر طریق ممکن خود را از این مخمصه برهاند. سردمداران رژیم به این منظور علاوه بر تهدید و شکنجهٔ بستگان و خانوادههای شهیدان مبنی بر سکوت در قبال قتلعام عزیزان خود و توسل به زندان و شکنجه برای ممانعت از انتشار جزییات این کشتار، به شکل گستردهتری به تخریب مزار شهیدان قتلعام دست زده است تا هرگونه آثار این جنایت ضدبشری را محو کنند.
شاید رژیم بتواند مزارهای جمعی شهدا را تخریب کند و یا در آنها ساخت و ساز کند ولی این جنایت هرگز با این اقدامات سخیف و کثیف نه تنها به محاق و فراموشی نخواهد رفت بلکه بر عکس بیشازپیش این خونهای پاک و به ناحق ریختهشده خواهند جوشید و تا عاملان و آمران آن به پای میز محاکمه و حسابرسی مردم کشیده شوند. بنابراین
هیچگاه اسناد این جنایت از حافظه تاریخی مردم ایران محو شدنی نیستند.
آری «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم»