ضعف و درماندگی خامنهای در جمیع جهات آنچنان است که گماشتههای او ناچارند هر روز به صحنه بیایند و قسم و آیه بخورند که اصلاً ضعیف و درمانده نیست و هم بهلحاظ قدرت جسمی و هم بهلحاظ قدرت تصمیمگیری قوی است، نگرانی در مورد او وجود ندارد و مهار اوضاع را در دست دارد.
۶بهمن ۹۷ آخوند خاتمی به صحنه آمد و برای برطرف کردن شائبه در زمینه تحلیل رفتن قدرت جسمی و قدرت فکری و تصمیمگیری خامنهای گفت: «در بانشاط ترین وضعیت قرار دارد و اهل ورزش و پیادهروی است».
آخوند خاتمی تأکید کرد: «تنها شخصیتی که در حال حاضر لباس رهبری بر قامت او زیبنده است فقط و فقط مقام معظم رهبری» است.
اما بهنظر میرسد تأکید آخوند خاتمی در مورد زیبنده بودن لباس رهبری بر قامت خامنهای کافی نبوده و نیروهای نگران از آینده و عاقبت رژیم به این حرفها دلگرم نشدهاند.
بعد از آخوند خاتمی، آخوند صدیقی، آخوند جنتی و یک دور تسبیح امامجمعههای ریز و درشت، نوبت به آخوند احمد علمالهدی، امام جمعه و گماشتهٔ خامنهای در مشهد، رسید که به صحنه بیاید و در روز۱۲بهمن ۹۷ با بافتن رطب و یابس بگوید: «میگویند رهبری به این قدرت در روی کرهٔ زمین وجود ندارد... چون چه در داخل چه در خارج کسی نبوده که با این رهبر دربیفتد مگر اینکه شکست خورده و نابود شده».
موقعیت بحرانی حاکمیت آخوندی و در رأس آن ولیفقیه آخوندهای وابسته به او را ناگزیر کرده است تا یک خط در میان به صحنه بیایند و قسم و آیه بخورند که خامنهای مهار اوضاع را در دست دارد و قدرتمند است و تنها موجود زیبنده رهبری برای نظام است.
اجرا نشدن خط خامنهای
علم الهدی بعد از این همه باد کردن بادکنک ولیفقیه ارتجاع، یکمرتبه یاد حرفهایی که در داخل رژیم در زمینه ناتوانی و درماندگی علی خامنهای میزنند، افتاد و سعی کرد به این تناقض جواب بدهد: «این نکته قابل تأمل است که اگر این رهبر، قدرتمندترین رهبر است، پس چرا ما این مشکلات را داریم؟ برخی هم میگویند چرا رهبری مداخله نمیکنند. نمایندگان مجلس و رئیسجمهور را شما انتخاب کردید. رهبری رئیسجمهور و نمایندگان را کنار بزنند؟ اگر کنار بزنند، پس از جمهوری اسلامی چیزی میماند؟».
فضحیتبارترین قسمت حرفهای علمالهدی در مورد قدرقدرتی خامنهای آنجا بود که حتی در داخل رژیم هم خط این رهبر خیلی قدرتمند را نمیخوانند و برایش تره هم خرد نمیکنند: «در تیرماه هیات دولت خدمت دولت رسیدند و هفت نکته را تکلیف کردند. در بیستویکم آذرماه و نوزدهم دیماه همان هفت نکته را تأکید کردند ولی حالا عمل نمیشود، چی؟ اقتصاد مقاومتی ۴ساله ۵ساله تأکید میکنند اجرا نمیشود».
ضعف خامنهای در مقابل بحرانها
صرفنظر از مضحک بودن اظهارات یک خط در میان آخوندهای حکومتی در مورد قدرت و مسألهحلکنی خامنهای، تأکید آنها بر این مسأله اتفاقاً نشانگر ضعف او در مقابل بحرانهایی است که حاکمیت منحوس ولایت فقیه را دربرگرفته است.
اگر فیالواقع او توان حل کردن کوچکترین مسأله و کوچکترین بحرانی را داشت نیاز به این همه یافتن رطب و یابس در مورد او نبود.
موقعیت بحرانی حاکمیت آخوندی و در رأس آن ولیفقیه آخوندهای وابسته به او را ناگزیر کرده است تا یک خط در میان به صحنه بیایند و قسم و آیه بخورند که خامنهای مهار اوضاع را در دست دارد و قدرتمند است و تنها موجود زیبنده رهبری برای نظام است.
واقعیت این است که موقعیت ضعیف نظام ولایت فقیه بهخصوص پس از قیامها و خیزشهایی که طی یک سال اخیر اتفاق افتاده است، بحرانیتر از قبل شده چنانکه که به اعتراف سردمداران و مهرههای رژیم، نظام درگیر بحران سرنگونی شده است.
رهبر در راس یک باند!
در مورد ضعف موقعیت خامنهای همین بس به جای اینکه محور وحدت میان باندها و مهرههای درونی نظام باشد، با قرار گرفتن در رأس یک باند عملاً محور تفرقه و تشتت در حاکمیت شده است.
این امر موجب شده که دستهجات دیگر حکومتی که در مقابل باند او قرار دارند، یا به خطوخطوط داده شده توسط او آنچنانکه علمالهدی میگوید عمل نکنند، و یا با تفسیر دلخواه از حرفها و رهنمودهای او آنها را قد و قواره مقاصد و منافع شخصی و باندی خود.
سرنگونی در انتظار حاکمیت
مختصات کنونی حکومت آخوندی نظیر آن کشتی درهمشکستهای است که ناخدای آن هیچ کنترلی بر کشتی ندارد و کشتی را امواج توفنده دریا هدایت میکند و نهایتاً سرنوشتی جز غرق شدن ندارد.
اکنون نیز مردم ایران و مقاومت ظفرنمون آن عزم جزم کردهاند تا حاکمیت ازهمگسیخته آخوندی را به سمت سرنوشت محتومش یعنی سرنگونی سوق دهند و خامنهای هم بهعنوان سکاندار این کشتی درهمشکسته، به زبالهدان تاریخ فرستاده خواهد شد.
آری دلیل واقعی برای این همه عرضاندام کردن آخوندهای حکومتی در مورد ضعیف نبودن خامنهای درگیر بودن آنها در بحران لاعلاج سرنگونی است.