روز دوشنبه ۱۹فروردین ۹۸وزارتخارجه آمریکا، سپاه پاسداران رژیم آخوندی را در لیست سازمانهای تروریستی خارجی نامگذاری کرد. این اقدام، بازتاب گستردهیی در جهان داشت و تلاطم شدیدی نیز در رژیم آخوندی ایجاد کرد.
در فاصله ۲۴ساعت پس از لیستگذاری، دایره واکنشهای رژیم بسیار گسترده است.
تقریباً تمامی مقامات رژیم از خامنهای تا سران سه قوه وارد صحنه شده و موضع گرفتند.
همچنین سرکردگان سپاه و ظریف، یعنی طیفی از بازوی نظامی و بازوی سیاسی نظام.
تنها یک مورد دیگر طی چند سال اخیر بوده که با این گستردگی، تمامی سران نظام وارد صحنه شده و موضعگیری کردند. آنهم خروج مجاهدین از لیست آمریکا بود.
جوهر موضعگیریهای سران نظام
واقعیت این است که از موضعگیریهای سران نظام وحشتزدگی میبارد.
برای نمونه، روحانی گفت: «دشمنان میخواستند این انقلاب، دورانش و زمانش چند هفته و حداکثر چند ماه بیشتر نباشد و انواع توطئهها را علیه ملت ایران طراحی کردند».
خامنهای نیز گفت: این روند ادامه «۴۰سال توطئه علیه جمهوری اسلامی» است و اینکه: «آمریکا و دشمنان نادان چهل سال است که هر چه در توان داشتند علیه جمهوری اسلامی به کار بستند!»
از آنچه که خامنهای و روحانی گفتند روشن می شود که این دیکتاتوری پیوسته زیر یک پروسه فشار ۴۰ساله قرار داشته و دارد!
یا اگر به بیانیه ظریف دقت شود وی نوشته است: «آنها...همواره توطئه نامگذاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان "سازمان تروریستی خارجی" را دنبال کردهاند!»
هدف تبلیغات اخیر سران نظام؟
از آنجا که لیستگذاری تروریستی سپاه در تمام ۴۰سال گذشته، یک امر بیسابقه و کلان ضربه، آنهم در ابعاد استراتژیک است، سران نظام تلاش میکنند روی این واقعیت خاک پاشیده و آن را مخدوش کنند تا بهزعم خود از نظر داخلی از اثرات مخرب آن بر روی نیروهای خود بهویژه پاسداران کم کرده و روند ریزش آنها را کاهش دهند.
واقعیتی که در ۱۶فروردین ۱۳۹۷با علنی شدن نامه ۳۰۰تن از فرماندهان سپاه به خامنهای علنی شد. پاسداران در آن نامه با نگرانی به فرمانده کل قوایشان! گفتند: «در شرایط فعلی کلیتِ نظام روزبهروز به پیکری بیجان و از درون شکننده شبیهتر شده و... رویکردهای اساساً غلط، از بسیج، مجموعهیی بینشاط، کمعمق، ضعیف، و بدون ابتکارِ عمل ساخته که حتی امکانِ هر گونه حرکتِ جدی و مستقلِ مردمی را به بخشهای زندهٔ بدنهٔ خود نیز نمیدهد».
ریزشهای سپاه از دید ناظران خارجی
برایان هوک در مقالهیی که روز دوشنبه ۱۹فروردین ۹۸در نیویورک تایمز منتشر کرد، روی واقعیت ریزش و شدت بیانگیزگی نیروهای رژیم دست گذاشت و گفت: «نیروهای رژیم ایران از رمق افتادهاند. برای نمونه...کمتر کسی (داوطلبانه) عضو سپاه پاسداران میشود. کسانی که خواهان آخوند شدن هستند، بسیار اندک میباشند!»
طبعا خامنهای و سران نظام بهتر از هر کس دیگری به این وضعیت اشراف دارند و بیجهت نیست که خامنهای از ۱۹بهمن ۹۷تا ۱فروردین که ۵سری سخنرانی عمده داشت، در تمامی آنها بدون استثنا به نیروهای رژیم گفت: «نترسید، نگران نباشید، از دشمن وحشت نکنید، مایوس نشوید و...»
بنابراین روشن است که در چنین وضعیتی، رژیم با این لیستگذاری یک کلان ضربه بسیار سنگین و بیسابقه دریافت کرده است (که برخلاف ادعای سران رژیم مورد مشابهی در ۴۰سال گذشته نداشته) و اول از همه زیر پای همین نیروها و بدنه نظام خالی شده و شدت ریزش دو چندان میشود.
مقابله به مثل رژیم؟!
پس از لیستگذاری سپاه تروریستی پاسداران توسط آمریکا، سران رژیم همه از مقابله به مثل صحبت کردند و در مجلس ارتجاع هم نیروهای آمریکایی در منطقه را لیستگذاری تروریستی کردند! اقدامی که سراپا مضحک مینماید.
از سوی دیگر ظریف به روحانی نامه نوشت که «سنتکام» را در لیست بگذاریم، گویا یادش رفته در ۱۳آذر۹۲گفته بود: «آمریکا که میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد، از سیستم دفاعی ما میترسد؟»
پاسدار جعفری گفت نیروهای آمریکایی در منطقه دیگر امن نیستند، گویا او نیز فراموش کرده که ۲سال پیش همین تهدیدات را در رابطه با قانون کاتسا کرد، آنهم ۲بار! که اگر این قانون در کنگره آمریکا تصویب شود، تا شعاع هزار کیلومتری نیروهای آمریکای را هدف موشک قرار میدهیم. آن قانون تصویب شد، اما از عملی شدن آن تهدیدها خبری نشد. جعفری سپس گفت اگر سنا تصویب کند، تهدید مان را عملی میکنیم! سنا هم تصویب کرد، رئیسجمهور آمریکا هم امضا کرد، اما اساساً پاسدار جعفری تا مدتها حتی یک ظهور رسانهیی هم نداشت تا ناگزیر گردد که درباره تهدیدهای تو خالی انجام نشده و تبلیغاتیاش پاسخگوباشد.
نمونهٔ دیگری از تو خالی بودن تهدیدهای رژیم این است که اکنون بیش از ۲۱۰بار به نیروهای سپاه در سوریه تنها طی یک سال حمله هوایی شده و تلفات و خسارات سنگینی به نیروهای خامنهای وارد آمده، اما خامنهای و سپاه پاسدارانش حتی یک نمونه واکنش هم نداشته و حتی خبر تلفات و کشتههایشان را هم مسکوت گذاشتند!
بنابراین، این حرفها در ادامه همان مصرف داخلی برای جلوگیری از روحیهباختگی بیشتر بدنه نظام است و کسی هم این «شلوغبازیها» را جدی نمیگیرد.
پارس نشسته!
اما در میان تمامی تهدیدهای آخوندها یک مورد تهدید هست که بسیار جالب و عبرتآموز و رقتانگیز است و آن تهدید ظریف است که از رئیسش درخواست کرد رژیم هم متقابلاً سنتکام را لیستگذاری کند! اگر دقت شود روشن میشود که: ظریف نمیگوید کل آمریکا را لیستگذاری کنیم، میگوید تنها سنتکام را لیستگذاری کنیم!
در حالیکه همه میدانند سپاه در حقیقت معادل کل نظام است و اگر قرار است مقابله به مثل صورت گیرد باید در همان ابعاد باشد نه در حد سنتکام!
بهعنوان مثال باید بهگفته اخیر حسین موسویان از دیپلماتهای سابق رژیم از باند اصلاحطلب اشاره کرد که طی گفتگویی تصریح کرد: «این اقدام آمریکا اقدامی علیه کل حاکمیت است. برخی نباید تصور کنند که این اقدامی در مخالفت با یک جناح سیاسی در ایران است!»
اقدامی بیسابقه
لیستگذاری سپاه تروریستی پاسداران توسط آمریکا به این علت یک حرکت بیسابقه است که طی ۶۰سال گذشته تمامی رؤسای جمهور و دولتهای آمریکا، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، سمت دیکتاتوری را گرفتند و رودرروی مردم و نیروهای آزادیبخش و ملی ایران ایستادند.
از زمان دکتر مصدق، تا انقلاب ۵۷، تا داستان کیک و کلت و انجیل ریگان برای خمینی، تا لیستگذاری مجاهدین برای خوشآمدگویی به آخوند شیاد خاتمی، تا بمباران مجاهدین توسط دولت بعدی، تا خلعسلاح و محاصره و دو دستی تقدیم کردن حفاظت اشرف به نیروهای مزدور رژیم و...
اما اکنون ورقی چرخیده که به شهادت تاریخ، بیسابقه است.
علل لیستگذاری و نقش سازمان مجاهدین
در تمام طول این ۴دهه، مماشاتگران تلاش کردند با لیستگذاری و بمباران و کودتای ۱۷ژوئن و محاصره اشرف و لیبرتی و...، دشمن اصلی رژیم ولایت فقیه یعنی مجاهدین را از صحنه حذف کنند.
اما کیست که نداند مجاهدین با پایداری خود و البته پرداخت بهای سنگین، در یک زورآزمایی سخت، در نهایت سیاست مماشات را از نفس انداختند.
ورود عملی و سیاسی مردم ایران به این صحنه بهطور فعال آمریکا را به عرصه تعیینتکلیف سیاسی خود بین رابطه با مردم ایران یا با دیکتاتوری حاکم بر ایران کشاند و سپس در قیام دیماه ۹۶کاری کردند که به شهادت روحانی آمریکا را ناگزیر از تجدید نظر در روابط خود با رژیم کردند.
از طرفی دولت جدید آمریکا هم دید که دیگر مماشات تامینکننده منافع آمریکا نیست آنرا کنار گذاشت و تأکید کرد: «آمریکا حالا از اشتباهات گذشته خود درس گرفته... و به این نتیجه رسیده است که باید با رژیم ایران مقابله کرد، نه اینکه در آغوششان کشید» (پمپپئو-۲۰دی۹۷)
خلاصه کلام
فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران اکنون یک کلان ضربه استراتژیک با پیامدهای بیسابقه دریافت کرده است. روز سهشنبه ۲۰فروردین ۹۸زیدآبادی یک مهره رژیم گفت: «موضوع ظاهراً بهعملیات برونمرزی سپاه منحصر نمیشود زیرا اگر چنین بود، صرف وارد کردن نام سپاه قدس به فهرست گروههای تروریستی کفایت میکرد». وی سپس افزوده است پیامدهای این اقدام بسیار بیشتر از چیزی است که ما تصور میکنیم.
حسین موسویان هم گفت: «جان بولتون و برخی دیگر از کارگزاران کلیدی دولت آمریکا با مجاهدین، بنا دارند تا یکسال آینده در ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی، از هر چه در ظرفیت و توان دارند برای ساقط کردن حکومت ایران استفاده کنند!»
از آنچه که کارشناسهای حکومتی میگویند روشن میشود بحث لیستگذاری بسیار جدی است. بحثی که حاصل ۴۰سال مقاومت و خون شهداست.
این اقدام از آنجا که کلان ضربه به ارگان نگه دارنده نظام است، زمینه را هر چه بیشتر برای قیام و کانونهای شورشی آماده میکند.