رکود و تورم دو پدیده منفی اقتصادی و عکس یکدیگر هستند یعنی زمانی که رکود است تقاضا برای خرید کم است و قیمتها پایین میآید.
اما وقتی تورم بالا است یعنی تقاضای مصرفکننده بالا است و در بازار رقابتی، قیمت کالاها هم افزایش پیدا میکند.
اما در اقتصادهایی که با بحرانهای شدیدی مواجه هستند و در موارد نادری در دنیا پدیدهیی بهوجود میآید که به آن رکود تورمی میگویند، یعنی همین وضعیتی که در حال حاضر رژیم آخوندی ایران را به آن مبتلا کرده است. بهدلیل اینکه مردم توان خرید ندارند کارخانجات فروش ندارند اما قیمتها هم هر روز بالاتر میرود.
رکود تورمی بسیار خطرناک است؛ در شرایطی که تورم سیر صعودی دارد و با وجود نرخ بالای بیکاری، مصرفکنندگان هم پول کمتری خرج میکنند زیرا پول در اختیار مصرفکننده روزبهروز کم ارزشتر میشود.
در حال حاضر کسب و کارهای کوچک و قدرت خرید مردم بیش از هر چیزی تحت تاثیر این وضعیت قرار گرفته و میرود که این بحران منجر به نابودی بسیاری از کسب و کارهای کوچک و کاهش بیشتر قدرت خرید مردم شود.
این وضعیت در شرایطی است که با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و با توجه به شرایط اقتصادی و قیمتهای فعلی بازار، افزایش سرسامآور نرخ ارز نیز مزید بر علت شده است.
تاثیرات این وضعیت در بازار به حدی است که داد بازاریان هم در آمده است و خبرگزاری حکومتی تسنیم با پخش کلیپی حرفهای آنها را چنین منعکس کرده است: «واقعا نمیتوانم کاسبی کنم و کاری انجام بدهم تولید داخلی متوقف شده است. تولید خوابیده است. کاری که مغازهدار میکند پول کرایه مغازهاش را هم در نمیآورد. اینجا ۲میلیون تومان هم نمیتوانند و...».(خبرگزاری تسنیم ۵تیر ۹۷)
در وضعیت رکود حاکم بر کسب و کار و بازار این یک نمونه بسیار کوچک است، به اعتراف سایت حکومتی مشرق نیوز در کابینه قبلی آخوند روحانی «بیش از نیمی از کارخانهها تعطیل یا بهصورت نیمه تعطیل و با حداقل ظرفیت تولید به حیات خود ادامه دادند. از طرف دیگر بهرغم ادعاهای دولت آخوند روحانی، نه تنها تورم برای تولیدکننده و فروشنده کاهش نیافت بلکه کمر آنها را هم شکست».(سایت مشرق نیوز ۲۱فروردین ۹۶)
قائممقام دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت هم اعتراف میکند «وجود رکود در کشور استخوانهای حوزه تولید را خرد کرده است».(خبرگزاری تسنیم ۳۱تیر ۹۷)
گلایههای مردم و کسبه هم از گرانی چنین است: «تقریبا بهمن و اسفند سال پیش تورم خیلی بیشتر شد تاحدی که خودمان هم قادر به کنترلش نبودیم. حتی قادر نبودیم تا بخواهی جنسمان را بفروشیم حالا قیمتی که میخواهیم بفروشیم میتونم خرید کنم با این قیمت یا نه؟
جنس را دیروز خریدم بفروشم ۲۳هزار تومان تمام کردم. در عرض ۵دقیقه ریل آسانسوری که ۳۱۰هزار بوده شده ۵۰۰ الآن ۴رروز ردشده شده ۸۰۰هزارتا.. ما خودمان هم ماندیم چه قیمتی را بدهیم. جنسهایمان را که میفروشیم، نمیتونیم مابهازای آنها را بخریم بگذاریم سرجایش...».(خبرگزاری تسنیم ۵تیر ۹۷)
آیا با این وضعیت بازار، رژیم آخوندی و تیم جدید بهاصطلاح اقتصادی آخوند روحانی میتوانند مسألهای حل کنند؟ ۳۸کارشناس اقتصادی رژیم در توصیف وضعیت اقتصادی کنونی رژیم در نامهیی به آخوند روحانی نوشتهاند: «انحراف مسیر توسعه کشور از «اقتصاد تولیدمحور» به «اقتصاد رانتمحور»، تعمیق اتکای اقتصاد کشور به درآمدهای ناشی از خامفروشی، رشد بیقاعده بنگاههای رانتی شبهدولتی(پتروشیمی، فولاد، معدنی، خودروسازی و بانکی)، تسلط سفتهبازی، دلالی و رباخواری» بر اقتصاد ایران، ترویج فساد در سطح قوای سهگانه با ایجاد لابیهای سیاسی و اقتصادی، ورود نهادها، بنیادها و ارگانها و بخشهای نظامی و عمومی به عرصه بنگاهداری و کسب و کار و ایجاد رانت ارزی با تحمیل دستوری جهشهای گاه و بیگاه نرخ ارز توسط بخش خصولتی به اقتصاد کشور را از ویژگیهای چنین اقتصادی بیان کردند».
واقعیت این است که مردم دریافتهاند که این وضعیت غیرقابل تحمل ریشه در حاکمیت فاسد و سرکوبگر ولایت فقیه دارد، بنابراین آنچنان که روزانه شاهدیم خیزشها و قیامهای مستمر آنها برای زدودن ننگ این حاکمیت غاصب از دامان ایرانزمین است.