ساعت ۱۹روز دوشنبه ۱۹فروردین ۹۸،برگی دیگر بر تقویم روزهای به یاد ماندنی فروردین‌ماه افزوده شد. دولت آمریکا سرانجام سپاه پاسداران را در لیست گروه‌های تروریست خارجی خود به ثبت رساند. این اولین گام راهبردی در قطع چنگال خون‌ریز و کوتاه کردن دستان تجاوزگر فاشیزم آخوندی حاکم بر ایران در کل منطقه است. لیست‌گذاری سپاه پاسداران اصلی‌ترین اهرم حفظ رژیم خونخوار ولایت فقیه، یکی از ۸خواسته‌ای‌است که خانم مریم رجوی بارها و از جمله در سخنان ۲۱دیماه ۹۷ خود پس از اعلام سیاست جدید آمریکا توسط مایک پمپئو، وزیرحارجه ایالات متحده، اعلام داشتند. در حالی که قریب سه چهارم استانهای ایران، درگیر غرقاب سیل و فاجعه شده و مردم قهرمان میهن اغلب با دست خالی اما پر غرور با نیروی همبستگی ملی در برابر هجوم سیل مبارزه می‌کنند، این اقدام آمریکا که خواسته دیرین مقاومت ایران است، گامی در همبستگی با مردم ایران و تسلای دلهای مجروح و مصیبت زدهٔ آنهاست که به‌روشنی همین سپاه چپاولگر را قاتل شهیدان و عامل هجوم سیل به شهر و روستا و نابودی خانه و کاشانه و حرث و نسل خود می‌دانند.
پس جا دارد یاد کنیم و درود وتبریک بگوئیم به مردم قهرمان شیراز و شهیدان مظلوم سیل در دروازه قرآن و دروازه سعدی که قربانی بسته شدن رودخانهٔ خشک و مسیلهایشان توسط سپاه چپاولگر پاسداران و دیگر ایادی رژیم شدند و بسا جانهای عزیزشان از دست رفت.
درود و تبریک به مردم قهرمان آق قلا و گومیشان که عینا قربانی جنگل تراشی، سدسازی بی‌رویه و جاده‌کشی بر روی مسیل و رودخانه توسط همین سپاه غارتگر شده و نزدیک به ۲۰روز است با دست خالی اما با غرور ملی و روح همبستگی با سیل ویرانگر مبارزه می‌کنند. آری این همان خلق ترکمن و مردم قهرمان گلستان و مازندران‌اند که از همان اولین روزهای پس از انقلاب بهمن۵۷، زخم سرکوب جنایتکارانه همین سپاه و بسیج خونخوار را بربدنهایشان حس کرده‌اند. اما نه تنها هرگز تسلیم نشدند، بلکه شهر و روستایشان را تبدیل به سرزمین انقلاب و مقاومت در برابر رژیم مرتجع و ستمگر آخوندی نمودند.
و درود وتبریک برقهرمانان پلدختر و خرم‌آباد و دلیرمردان و شیرزنان لرستان که این‌چنین جسور و پر غرور این به‌اصطلاح سرداران و پهلوان پنبه‌های سپاه جهل و جنایت و دیگر ایادی رژیم را که برای نمایش و تبلیغ به آنجا می‌آیند مفتضح کرده و خوار و ذلیل از سرزمین خود میرانند.
و درود و تبریک به مردم دلیر خرمشهر و اهواز و حمیدیه و کوت عبداله و سراسر خوزستان و هموطنان عرب و آن جوانان بی‌باک و بیم که با بدنهایشان سیل بند ساختند و در عین نابود شدن شهر و روستایشان رزمنده و استوار ایستادند و خشم و خروش خود را به سوی دشمن اصلی که همین سپاه جنایتکار و دیگر ایادی رژیم باشند، نشانه رفتند.
آری این همان هموطنان عرب و عزیز ما در اهواز و خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و دیگر شهرهای خوزستان قهرمان‌اند که هم‌چون هموطنان کرد و ترکمن و بلوچ از همان روزهای آغازین پس از انقلاب ۲۲بهمن ۵۷، بسا زخمها از سپاه جهل و غارت و جنایت بر پیکر دارند اما هم‌چنان استوار و رزمنده ایستاده و تا روز آزادی میهن از پای نخواهند نشست. این درس ماندگاری است که آنها و دیگر خلقهای میهن اسیر از رزم جاودان مجاهدان اشرفی در روز ۱۹فروردین سال ۱۳۹۰ آموخته‌اند که با دست خالی در برابر زرهی و هاموی و تیر و تبر دژخیمان خامنه‌ای و مالکی ایستادند و توطئهٔ آنها را بر سرشان خراب کردند.
ایران زمین هنوز سرشار از عطر آزادی و روح زیبای همبستگی ملی انقلاب ۲۲بهمن ۵۷ بود که روز ۲اردیبهشت ۵۸ خبر تاسیس« سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» به مطبوعات داده شد.
سپاه از همان ابتدا با مأموریتی تحت عنوان حفظ نظام ولایت فقیه به سرکوب نیروهای انقلابی و آزادیخواه پرداخت. هسته‌های اولیه سپاه را چندین گروه شبه‌نظامی از قماش مرتجعان هوادار خمینی تشکیل می‌دادند. اما سپاه به مرور زمان به یک نیروی شبه‌نظامی و نظامی تبدیل شد. این ارگان جنایتکار و منفور از همان روزهای نخستین انقلاب، سرکوب نیروهای آزادیخواه و انقلابی و اقوام و ملیتهای ایرانی را در دستورکار خود قرارداد
بر اساس گفته‌ها و نوشته‌های نقل شده از محسن سازگارا، از بنیان‌گذاران سپاه پاسداران، هنگامی که خمینی به همراه قطب‌زاده و یزدی و برخی دیگر از عراق به پاریس می‌رفت، ایده تشکیل یک نیروی نظامی نیز در آن جا مطرح شد. در همان حال که خمینی و نزدیکان و همراهانش با سران حکومت شاهنشاهی و نیز ژنرال هایزر و سولیوان سفیر آمریکا دیدارهای مخفی برگزار می‌کردند و مشغول بند و بست و معامله برای تصاحب قدرت و پیشگیری از انقلاب توسط مردم و انقلابیون واقعی بودند، از سویی با شعار«ارتش برادر ماست خمینی رهبر ماست»، خواهان حفظ دست نخوردهٔ تمامیت نهادهای نظامی شاه بودند و از سوی دیگر با تشکیل سپاه پاسداران با هدف حفاظت و دفاع از حاکمیت ولایت فقیه، کنترل نیروهای نظامی بازمانده از نظام سلطنت را نیز به دست گرفتند. چند روزی بیش از سرنگونی رژیم پیشین نگذشته بود که این نیروی ضدخلقی جرار، سرکوب آزادیها را با حمله به دفاتر سازمان مجاهدین و دیگر نیروهای مبارز و آزادیخواه آغاز کرد. هدف بلافصل بعدی سپاه، سرکوب و کشتار در کردستان، ترکمن صحرا، خوزستان و نقاط دیگر ایران بود و همه دست‌اندر کاران آن نیز مستقیماً در همه این جنایات شریک و دخیل بوده‌اند. سازمان دهی جوخه‌های مرگ برای کشتن و ترور فعالان سیاسی مخالف حکومت در داخل و خارج کشور و جاسوسی و تعقیب و ترور آنها دیگر مأموریت سپاه بود.
اطلاعات سپاه نیز در شناسایی و کشف پایگاههای انقلابیون و سرکوب خونین آنها مسئولیت و نقش مهمی به عهده داشته است. همچنین بسیاری از فعالان و فرماندهان سپاه به عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین و سوریه و دیگر نقاط اعزام شدند تا گروه‌های بنیادگرا و هسته‌های تروریستی را سازماندهی و آموزش داده و تسلیح کنند. جنگ ضدمیهنی ایران - عراق موقعیت سپاه را مستحکمتر کرد و سپاه در همین روند به نیروی زمینی، هوایی، دریایی و سلاح سنگین مجهز شد. پس از پایان جنگ، سپاه بر اقتصاد ایران چنگ انداخت و پروژه‌های عظیمی هم چون سد سازی، جاده‌سازی و بسیاری از شرکتها و مؤسسات ساختمانی، مخابراتی، صنایع نفت و غیره به این ارگان چپاول و سرکوب واگذار شد. تا الیگارشی خود را تکمیل کند. از چند روز قبل، که احتمال لیست‌گذاری این مافیای جنایت و چپاول منتشر شد، ترس و نگرانی وسیعی سرکردگان سپاه و دیگر ایادی رژیم را فراگرفت و واکنش‌های بسیاری از خود بارز کردند. اما باید بدانند که این تنها اولین قدم از روند محتوم سرنگونی نظام ولایت است که توسط مقاومت ایران، کانونها و شهرهای شورشی و قیام مردم ایران محقق خواهد شد.
