در جامعهشناسی متعارف گفته میشود طبقه متوسط موتور محرکهٔ پیشرفت و توسعه است. طول و عرض و سطح و پهنای آن در هرم و نمودارهای آموزشی، معرف وضعیت رشد یافتگی هر جامعه است. یکی از اقدامات مؤثر! نظام ولایت فقیه در برخورد با این طبقه، لاغر کردن و بیرمق ساختن این بخش از مردم میباشد بهنحوی که به تعبیر کارشناسان حکومتی نازک کاری رژیم آخوندی بر روی این طبقه تا آنجا میرود که به محو شدن کامل آن در جامعه منتهی شود.
یکسان شدن متوسطها و پایینیها
جامعه شناسانی که وضعیت طبقاتی در ایران را بررسی میکنند به این نتیجه رسیدهاند که دهکهای متوسط که بیشترین سهم را در بین ده دهک جامعه داشتند، بتدریج و در طول حکومت ولایت فقیه، کوچکتر شده و در واقع به سمت اقشار و طبقات فرو دست جامعه ریزش کردهاند. این وضعیت از شاخص توزیع درآمد بین گروههای اقتصادی قابل مشاهده است.
روزنامهٔ حکومتی همدلی (۹ دی۹۸) بهنقل از همین جامعه شناسان مینویسد:
«توزیع درآمد در دهکهای جامعه به نسبت دهههای اخیر تغییر کرده است. یعنی قبلاً دو دهک ضعیف، ۶دهک متوسط و دو دهک ثروتمند در جامعه داشتیم، ولی الآن این شرایط تغییر کرده و دو دهک فقیر، گسترش یافته و تبدیل به ۴دهک شدهاند و از آن سو ۶دهک متوسط به ۴دهک تقلیل یافته و آن هم در شرایطی که درآمد آنها نصف شده و دو دهک پردرآمد نیز کماکان در جای خود قرار دارند»
همدلی ادامه میدهد: «بدین ترتیب سه تا پنج درصد شهروندان ایرانی در طبقهٔ ثروتمند، ۱۵ تا ۱۷درصد در طبقه متوسط بالا و بقیه ـ۸۰درصد ـ در طبقه کمدرآمد قرار میگیرند. حتی اگر این ۱۵درصد را طبقه متوسط فرض کنیم باز در مقایسه با دهههای هفتاد و هشتاد طبقه متوسط بسیار کوچک شده است».
پایان دهه۹۰؛ فقر همه به قیمت ثروت اندک سالاران
آخوند روحانی در ابتدای روی کار آمدن، بهمنظور عقبراندن رقبای خود در میدان منازعه، میگفت:
«همه ما باید تکان بخوریم همه باید کمربندها را ببندیم با شعر و شعار استقلال درست نمیشه، با شعار عزت درست نمیشود، با فریاد و هوچی بازی عظمت مملکت درست نمیشود... تو همین کشور عدهیی بهنام اینکه باید در برابر قدرتها و ابر قدرتها مبارزه کنیم و بایستیم جیب مردم را زدند، اموال مردم رو غارت کردند».(تلویزیون شبکه خبر - ۲۳اردیبهشت ۹۳)
امروز دیگر از آن شعارها و وعده و وعیدها خبری نیست. دولت آخوند روحانی در برابر بیت خامنهای، اندک سالاران و سپاه پاسداران ـکه علاوه بر داشتن «هم سلاح و هم رسانه و هم پول» اکنون دو قوه مقننه و قضاییه را هم تصاحب خود درآوردهاند ـ آشکار شکستخوردهاست.
از سوی دیگر بهخاطر شکستهای پیدرپی رژیم در حوزه سیاست خارجی از جمله برجام، گسترش تحریمها، انزوای بیسابقهٔ جهانی و تهاجم ویروس کرونا که کارنامه سیاه اقتصادی او را سیاهتر کرده و بر فقر و فاقه عمومی افزوده، آری در چنین وضعیتی مثل روز روشن است که دیگر طبقهٔ متوسط باقی نخواهد ماند و به پایین کشیده میشود؛ و بر لشکر تیرهروزان و تهیدستان جامعه ملحق میگردد؛ و لاجرم بر آمار کودکان کار، زباله گردان، جوانان بیکار، و خودکشیهای ناشی از فقر خواهد افزود.
دیگر کار طبقهٔ متوسط تمام است
یکی از کارشناسان حکومتی با شاخص ضریب جینی که مورد استناد مراکز بینالمللی اقتصادی است نشان میدهد وقتی این ضریب به عدد ۴۰میرسد، دیگر کار طبقه متوسط تمام است:
«قدرت خرید شهروندان بسیار کاهش پیدا کرده و حتی در دهه اخیر به ۴۰درصد هم رسیده است که با دو سه دهه اخیر نیز قابل مقایسه نیست. وقتی این قدرت خرید کاهش پیدا میکند طبیعتاً خط فقر و ضریب جینی افزایش مییابد و وقتی این ضریب به ۴۰درصد برسد طبیعتاً یعنی طبقه متوسط از بین رفته و به طبقه پایین تنزل پیدا کرده است».(ایلنا. ۲۹ خرداد۹۹)
اختلاف طبقاتی فاحش؛ نابرابریهای گسترده
البته روشن است که هر چه طبقات متوسط به سمت محو شدن حرکت کنند، بر اختلاف بالاییها و پایینیها افزوده میشود؛ و این بهمعنای گستردهتر شدن نابرابریهای ساختاری است. یادمان هست که قالیباف در تبلیغات انتخاباتی خود میگفت ۴درصد از جامعه از رفاه برخوردارند و ۹۶درصد در فقر و نابرابری قرارداده شدهاند. همچنین باید یادآوری کرد به استناد گزارش مجمع جهانی اقتصاد، طبقه متوسط در ایران در حال تضعیف، کوچک شدن و ریزش به دهکهای پایین جامعه است.
«غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران، نسبت به تجزیه طبقه متوسط هشدار داده و گفت:
«طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ضریب جینی از سال۱۳۹۲ روند صعودی داشته، این یعنی افزایش قابل توجه نابرابری و شکاف اجتماعی؛ طبق این آمار با وجود بالا رفتن قدرت خرید، طبقه متوسط کشور در حال تجزیه است».(الف. ۱۸ خرداد۹۹)
راهکار رژیم آخوندی؛ آرام سازی طبقه متوسط و فقرا
نظام ولایت فقیه در حال حاضر در یکی از بدترین موقعیتهای خود در طول چهل سال گذشته است. یکی از مهمترین دغدغههای فاشیزم مذهبی در ایران همسویی و اتحاد عمل طبقه متوسط در معرض نابودی با کارگران، زحمتکشان، فرودستان، ارتش بیکاران و گرسنگان است. این رژیم بهخوبی میداند در صورت وحدت و همکاری همهٔ اقشار و طبقاتی که دهها سال است از این رژیم سرکوبگر، زخم و خون دل خوردهاند، ناقوس مرگ ظالمان به صدا در میآید. بنابراین به اقدامات نمایشی و فریبکارانه نظیر توزیع مواد غذایی و تبلیغات رسانهیی برای آن، افزایش مبلغ یارانهها ولو بهصورت نیم بند، آزاد کردن سهام عدالت برای فروش از سوی صاحبانش، به عقب انداختن موعد بدهیها و اقساط بانکی ... و خلاصه رشوههای علنی برای ساکت کردن موقت مردم به جان آمده مبادرت میکند.
در همین رابطه علی سرزعیم، معاون امور اقتصادی و برنامهریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی رژیم مدتها قبل از آن که ویروس کرونا به جان مردم بیفتد و هنگامیکه تحریمها در مراحل اولیه خود بود، بهوضوح از طرح آرام سازی مردم گرفتار در چنبره فقر پرده بر داشته بود.
«میبایست دولت با حفظ منابع خود در جهت کمک به فقرا آرامشان کند، به طبقه متوسط امتیازات سیاسی ـ اجتماعی بدهد و از رانت طبقات بالا جلوگیری کند... حکومت میتواند با دادن امتیازهای اجتماعی و سیاسی طبقه متوسط را راضی کند. دولت نمیتواند جلوی افت وضعیت اقتصادی آنها را بگیرد. اما میتواند امتیازات اجتماعی بدهد. اجازه ورود خانواده ها به ورزشگاه را صادر کند، زرتشتیان را به شورا برگرداند. این تصمیمات نه تنها خرجی برای دولت ندارد بلکه به حفظ طبقه متوسط هم کمک می کند.در واقع ثبات سیاست ایران را حفظ می کند... دولت باید با حفظ منابع خود از سقوط افراد درگیر در فقر نسبی به فقر مطلق جلوگیری کند».(روزنامه ایران. ۴شهریور ۹۷)
سقوط درآمد سرانه ایرانیان در سال۹۸
حالا دیگر همگان از کاهش درآمد عموم مردم باخبرند آن هم با گوشت و پوست خود و بستگانشان. این واقعیتی است که حتی مراکز پژوهشی رژیم آخوندی این وضعیت را مستند کردهاند:
«مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد در سال گذشته درآمد سرانه کشور به پایینترین سطح سقوط کرده و به ۴میلیون و ۸۷۰هزار تومان رسیده است».(مشرق. ۲۱ خرداد۹۹)
شورش ارتش بیکاران و گرسنگان در چشمانداز
امروزه دیگر کار از دست دولت آخوند روحانی و خامنهای نیز خارج شده است. خلقی که او را با غارت و چپاول ثروت و سرمایههای ملیاش به گرسنگی کشاندهاند، این وضعیت را تحمل نخواهد کرد. وقتی دیگر حتی فروش اندامهای آدمی کفاف تأمین نیازهای حیاتی را هم ندهد، فلاکت و بیخانمانی به چادرنشینی و جستجوی سطلهای زباله منجر گردد، آنگاه برای حکومت ضدبشری چشماندازی جز زیر و رو شدن حاکمیت سیاسی متصور نیست.