این روزها خبرهایی میشنویم که تماماً حاکی از تشدید انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم است و این در حالی است که بسته پیشنهادی اروپا کماکان مطرح است و رژیم جمعه ۱۵تیر ۹۷ با ۵کشور اروپایی و روسیه و چین در وین مذاکراتی در همین زمینه داشت.
از سوی دیگر اخبار مکرری هم از محکوم کردن حرکت تروریستی اخیر رژیم در اروپا منتشر میشود که نشاندهنده تیره شدن روابط اروپایی آخوندها است.
برآیند این خبرها چه تصویری به دست میدهد؟
واقعیت آن که ظاهراً یک تناقض در خبرها و گزارشهایی که به آنها اشاره شد، دیده میشود:
از یک طرف انزوا و انزجار جهانی از اقدام تروریستی رژیم با استفاده از امکانات و عناصر دیپلوماتیک، آنهم در اروپا!
و از طرف دیگر نشست کشورهای ۴+۱در وین با رژیم در مورد ادامهٔ برجام!
این تناقض آیا انعکاس شکاف بین سیاست آمریکا و اروپا در قبال رژیم است، یا تفسیر و توضیح دیگری دارد؟
مفهوم نشست وین در غوغای فضاحت تروریستی رژیم
اولین نکتهیی که باید گفت اینکه: تناقضی در این مورد دیده نمیشود چرا که نشست وین از قبل برنامهریزی شده بود و بهدرخواست رژیم هم برگزار میشد، ولی این واقعیت دارد که لو رفتن توطئه تروریستی رژیم، سایه جدی روی این نشست انداخته بود، بخصوص وقتی پمپئو وزیر خارجه آمریکا چنین درخواستی روی میز اروپا میگذارد و میگوید اروپا باید این موضوع را روی میز رژیم بگذارد و از روحانی و ظریف توضیح بخواهد و همزمان با آن، وزارتخارجه آمریکا گزارش و فهرست بلند بالایی از "فعالیتهای تروریستی مورد حمایت رژیم در اروپا را منتشر میکند که در آنها، عوامل تروریست رژیم و مزدورانش یعنی حزبالله لبنان در کشورهای اروپایی اجرا کردهاند.
آیا افشای توطئه تروریستی رژیم، روی بسته اروپا و مواضع اروپا در قبال رژیم هم تأثیر میگذارد؟
طبعاً! اروپا این فضاحت را روی میز رژیم گذاشته است نه فقط به این جهت که خواسته آمریکاست بلکه چنین کاری موضع اروپا را هم در قبال رژیم بیش از پیش تقویت خواهد کرد، بهخصوص که این اقدام تروریستی مثل دهها اقدام دیگر، طی سالهای گذشته در خاک اروپا بوده و اروپا از طرف افکار عمومی مالیاتدهندگانش هم در این رابطه تحت فشار قرار دارد.
پایان بینتیجه و بسیار سریع اجلاس وین نیز میتواند متأثر از پیامدهای افشای تروریسم رژیم باشد. موگریینی رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از پایان این اجلاس برخلاف روال همیشگی هیچ کنفرانس مطبوعاتی برای پاسخ به سؤالات برگزار نکرد و فقط بدون حضور ظریف بیانیه پایانی را برای خبرنگاران قرائت کرد. رویتر گزارش داد: موگرینی پس از قرائت بیانیه به هیچ سؤالی پاسخ نداد و محل مذاکرات را ترک کرد.
خبرنگار وال استریت گزارش داد: «تقریبا هیچ چیز جدیدی در بیانیه کمیسیون مشترک درباره برجام وجود ندارد. جزئیات صفر، وعدههای بیشتر، بدون دستاورد قاطع و برای خرید زمان».
بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلستان در نشست وین شرکت نکرد و آلیستر برت معاون او ریاست هیأت انگلستان را برعهده داشت.
جواد ظریف وزیر خارجه رژیم پس از برگزاری اجلاس کمیسیون مشترک برجام با تکرار ضمنی و ترسان تهدیدهای رژیمگفت: الآن کسی نتوانسته مشکل خروج آمریکا از برجام را حل کند و این مسأله هنوز باقی مانده است. لذا ما حق اجرای اقداماتی را داریم.
وی در عینحال حرف قبلی رژیم که پیشنهادهای اروپا نیاز نظام را برآورده نمیکند عوض کرد و گفت: طرح پیشنهادی اروپا عملی بهنظر میرسند. ما بهدرخواست اعضای دیگر برجام اقدامات خود را به تعویق انداختهایم تا مطمئن شویم منافع نظام تأمین شود. ما همواره به عهد خود پایبند بودیم و هماکنون نیز هستیم.
نشانهیی از سخت شدن مواضع اروپاییها را در موضع اخیر فرانسه میتوان دید. به گزارش رویتر فرانسه جمعه ۱۵تیر گفت: «بعید است قدرتهای اروپایی برای نجات توافق هستهای، بتوانند یک بسته اقتصادی برای ایران پیش از ماه نوامبر فراهم کنند و به تهران هشدار داد که دست از تهدیدات خود مبنی پایان دادن به تعهداتش نسبت به این توافق بردارد»
در حالی که همه نشانهها حاکی از این بود که این بسته به رژیم داده شده و روحانی هم بر همین اساس آن را ناامید کننده خوانده بود و ظریف هم گفته بود این بسته، انتظارات ما را برآورده نمیکند؛ اما اکنون، صحبت از ماه نوامبر میکنند، یعنی همان موعدی که مهلت آمریکا در مورد تحریمها به پایان میرسد. در همان گزارش رویتر همچنین گفته شده:
«ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه، پیش از سفرش به وین برای نشست وزرا در مورد این توافقنامه به رادیو آر تی ال RTL گفت: " آنها باید برای همیشه از تهدیدات خود مبنی بر پایان دادن به تعهداتشان نسبت به توافق هستهیی دست بردارند "
" آنها باید این تهدیدها را متوقف کنند تا ما بتوانیم راهحلهایی پیدا کنیم، تا فرصت جبران خسارات اقتصادی لازم، ایجاد شود. "
این موضع، تنها مختص فرانسه نیست، چرا که همین روزهای اخیر یک عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس به نام دهقان، از بلوکه شدن بخشی از داراییهای ایران توسط آلمان خبر داده است.
درباره خبرهای متناقض این روزها
اولین چیزی که در مواجهه با این «دادهها» جلب نظر میکند این است که:
رژیم بایستی خیلی در موضع ضعف و تدافع باشد، در حالی که در همین روزها شاهد تهدید تروریستی روحانی و تأیید پاسداران هستیم، این تناقض را چگونه باید حل کرد؟
دست برقضا، این مانور هم نتیجه همان ضعف و طرد و انزواست و رژیم به این وسیله میخواهد با سیلی صورتش را سرخ کند و خود را در دید مزدوران داخلی و برون مرزیاش که بهشدت در معرض ریزش هستند، قوی و مهاجم نشان دهد که البته این هم بهای سنگینی برایش خواهد داشت و همین هم موجب شده که بعضی مقامهای رژیم مثل فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع به صحنه بیایند و سعی کنند حرف روحانی را رفع و رجوع و توجیه کنند.
مثلاًًً فلاحتپیشه گفته است: «منظور رئیسجمهور این است که اگر قرار باشد بر اساس ارادهها، قوانین بینالمللی بر هم بخورد، باید برای همه باشد»
این مانور همچنین برای انحراف اذهان از شرایط فوقالعاده وخیم اقتصادی و اجتماعی است که از جمله موجب شده کنترل بازار ارز و سکه و خودرو و تقریباً همه کالاهای تعیینکننده از دست رژیم خارج شود.
حرکت نمایشی خامنهای و پیآمد آن
بهعنوان نمونه، همین بحران ارز و سکه آن چنان شدت پیدا کرده است که خامنهای را ناچار کرد راساً وارد این قضیه شود و در یک اقدام نمایشی به روحانی نامه بنویسد و دستور بدهد که ضمن رسیدگی به موضوع، گزارش دقیقی از وضعیت، برای او تهیه کند و بعد هم دستگاه تبلیغاتی رژیم سر و صدا به راه انداخته و مهرههای دستاندرکار اقتصادی، یکی پس از دیگری وارد میشوند و مصاحبه و اظهارنظر میکنند که گویا بحران اقتصادی با این دستور حل میشود! معلوم نیست اگر این بحران با دستور و فرمان ولیفقیه قابل حل است پس چرا تا بهحال ساکت بوده و دست روی دست گذاشته بود تا قیمت دلار و سکه دو برابر و سه برابر شود و ارزش پول ملی این چنین سقوط کند و بازاریان و کسبه، هستی و دارایی خود را از دست بدهند؟
البته روشن است که وقتی چند روز دیگر و بهخصوص با پوچ در آمدن امیدهایی که روحانی به اروپا و بسته اروپا بسته، ارز و سکه باز هم جهش وار سیر صعودی طی کند و دلار مرز ۱۰هزار تومان را هم پشت سر بگذارد... آن وقت خامنهای یک بار دیگر سنگ روی یخ خواهد شد و بیاعتباری و بیخاصیتی ولیفقیه در امور جدی اقتصادی و اجتماعی بر همگان آشکار خواهد شد، بهخصوص وقتی که آتش قیام که هیچ گاه خاموش نشده، باز از گوشه و کنار و مرکز کشور زبانه کشیده و عبا و قبای این رژیم را به آتش بکشد.