روز چهارشنبه ۲۱ خرداد با طرح قطعنامهٔ محکومیت رژیم آخوندی بهخاطر نقض تعهدات پادمانی در شورای احکام، بحثهای مبسوطی در این باره صورت گرفت و ادامهٔ بحثها و رأیگیری به روز بعد موکول شد.
همزمان با طرح این قطعنامه،، نمایندگی آمریکا در سازمانهای بینالمللی در وین با صدور بیانیهیی اعلام کرد: گزارش مدیر کل بهوضوح نشان میدهد که ایران بدون هیچ توجیه غیرنظامی معتبری به تسریع فعالیتهای هستهیی خود ادامه میدهد و تنها کشور بدون سلاح هستهیی در جهان است که اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد تولید میکند.
اتحادیه اروپا نیز با صدور اطلاعیهیی اعلام کرد: این اقدامات رژیم ایران هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارند و خطرات بسیار قابل توجهی در زمینه اشاعه سلاحهای هستهیی به همراه دارند.
گزارش جامع رافائل گروسی، مدیرکل آژانس هم که مبنای صدور قطعنامه علیه رژیم در شورای حکام است، تصریح کرده که «آژانس نمیتواند صلحآمیز بودن برنامه اتمی رژیم را تضمین کند» و «انباشت اورانیوم با خلوص بالا (۶۰درصد) توسط رژیم ایران را نمیتوان نادیده گرفت».
به این ترتیب حکومت آخوندی با مخمصهٔ شدیدی در شورای حکام روبهرو شده و اظهارات مقامات نشاندهنده این واقعیت است که رژیم نه راه پیش دارد و نه راه پس.
در اوج این فشارها، پاسدار اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم و معاون پزشکیان، با موضعی «مفتضح» و حاکی از «سرخوردگی» و نا امیدی، آژانس و دیگر نهادهای بینالمللی را «بیاعتبار» خواند. او گفت: «پذیرفتنی نیست که کسی به ما بگوید این کار را بکن یا آن کار را نکن» و با لفاظی تو خالی تأکید کرد که «مسیر خود را با قدرت ادامه میدهیم» و «تحت هیچ احساسات یا تحریکی قرار نمیگیریم!». این موضعگیری، در تضاد آشکار با نگرانیهای کمالوندی و حقایق مطرح شده در گزارش گروسی، تنها نشاندهندهٔ عمق سرخوردگی و ناتوانی رژیم در مواجهه با واقعیت است. ادعاهای اسلامی مبنی بر نداشتن «هیچ برنامه پنهانی» و مشاهده نشدن «هیچ سند یا شواهدی از عدم انطباق» توسط «۱۳۰ بازرس آژانس» در حالی است که گزارش گروسی بهصراحت از کشف ذرات اورانیوم در سایتهای اعلام نشده و وجود یک «برنامه هستهیی ساختارمند اعلامنشده» سخن میگوید.
کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی رژیم هم با لحنی ترسان، اذعان میکند که اروپا در پی صدور قطعنامه و استفاده از «مکانیسم ماشه» برای برگرداندن همه تحریمهای بینالمللی است. او تأکید میکند که برخلاف قطعنامههای شورای امنیت، «مکانیسم ماشه» قابلیت وتو از سوی «دوستانمان مثل چین و روسیه» را ندارد، که این خود بهمعنای یک فاجعه حقوقی برای رژیم است. کمالوندی از «پروسه فشار» سخن میگوید و تأکید میکند که حتی تلاشهای خودشان برای همکاری بیثمر بوده است.
کمالوندی میگوید آژانس مسائل قبلی، از جمله موضوع دیسک فلزی آزمایشگاه جابربنحیان و پرونده مربوط به لویزان شیان و چاشنی انفجاری را که در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۴ بسته شده بودند، دوباره مطرح کرده است. این نشان میدهد که رژیم در بنبست عدم پاسخگویی قرار گرفته و پرونده تخلفاتش بسته نمیشوند.
کمالوندی برای جلوگیری از صدور قطعنامه، تهدید میکند که «لیستی از موضوعات» فنی آماده شده و «قطعاً نباید آژانس انتظار ادامه همکاری نظام را داشته باشد». این تهدید بهمعنای حرکت به سمت لبهٔ پرتگاه و از دست دادن هر گونه همکاری با آژانس است.
این واکنشها که بیشتر شبیه سر به دیوار کوبیدن است، بیانگر انزوا و استیصال رژیم در شورای حکام است که تنگنای رژیم در مذاکره با آمریکا را هم مضاعف میکند.
در این مخمصه، رژیم نه میتواند از پرونده تخلفات گذشته خود فرار کند، و نه جرأت پذیرش شفافیت کامل را دارد. از یکسو، تهدید به کاهش همکاری و افزایش غنیسازی میکند که فعال شدن مکانیسم ماشه را تسریع میکند؛ و از سوی دیگر، با لفاظیهای تند، اعتبار نهادهای بینالمللی را زیر سؤال میبرد که تنها به انزوای بیشتر رژیم میانجامد.