روز ۲۴اردیبهشت ۹۸، ولیفقیه ارتجاع برای جمعوجور کردن سرکردگان وحشتزدهٔ نظام به صحنه آمد و گفت جنگ نمیشود و مذاکره هم سم است.
اما اظهارات ولیفقیه ارتجاع دردی را دوا نکرد و هنوز یک روز از اظهاراتش نگذشته چشمک و چراغ برای مذاکره از طرف هر دو باند حاکم دیده میشود در صورتی که حمله باند خامنهای به دولت روحانی برای مذاکره جویی ادامه دارد.
در فردای به صحنه آمدن خامنهای که مذاکره را سم توصیف کرد، شاهد تأکید بر ضرورت مذاکره و همچنین پذیرش شروط جامعه جهانی از سوی کارگزاران حکومتی هستیم که عمق تشتت درونی رژیم را نشان میدهد.
تمکین به خواستهای آمریکا
هرمیداس باوند از کارگزاران سابق وزارتخارجه، در سخنانی که یک روز پس از اظهارات خامنهای در روزنامهٔ آرمان درج شد گفت:« تهران میبایست برخی از زندانیان را آزاد کرده تا بهانههای حقوقبشری واشنگتن را خنثی کند». وی افزود: «ایران باید دست به سلسله اقدامات داخلی و خارجی بزند. در عرصه داخلی باید تصویری را که واشنگتن از ایران در خصوص حقوقبشر و زندانیان سیاسی و... ساختهاند، مصالح کشور ایجاب میکند حتی بهصورت تاکتیکی هم که شده آن ادعاها را خنثی کرده و پس از آن پیشنهاد گفتگوهای بدون قید و شرط را مطرح کند». (روزنامه آرمان ۲۵اردیبهشت ۹۸)
فرصت بیشتر برای دیپلوماسی
سایت دیپلماسی ایرانی ۲۴اردیبهشت ۹۸در مقالهیی با عنوان فرصت بیشتری به دیپلوماسی بدهیم» با بیان اینکه «باید با اقدامات حساب شده و منطقی، شخصیتها و نهادهای متعادل را وارد صحنه کرد و برای سست کردن جایگاه عناصر افراطی در تیم هیات حاکمه آمریکا حرکت کرد»، میافزاید: « در این میان حفظ تماس و برقراری گفتگوهای راهبردی با اروپا و توجه دادن آنها به آثار مخاطرات احتمالی با هدف ممانعت از همگرایی دو سوی آتلانتیک (یعنی برای اروپا و آمریکا) ضروری مینماید و البته باید برای واگذاری مسئولیتها و هزینهها به آنها نیز تلاش شود».
باز بود و باب مذاکره
در باند ولیفقیه نیز، پاسدار اسماعیل کوثری با بیان اینکه « اگر مذاکره یک بار بود، میشد برای بار دوم پای میز نشست» گفت: « مگر اینکه طرف مقابل در عمل یکسری اقدامات انجام دهد و به واقع شاهد آن باشیم و اگر این عمل بدون حاشیه بود، میتوان بررسی کرد و در نهایت برای این کار تصمیم گرفت». (سایت تدبیر و امید ۲۵اردیبهشت ۹۸)
کمال خرازی از مهرههای نزدیک به خامنهای در رأس شورای راهبردی روابط خارجی، در گفتگو با نشریهٔ فرانسوی اکسپرس باب مذاکره با آمریکا را باز گذاشت و در پاسخ به این سؤال که «دونالد ترامپ اعلام کرده است که «برای مذاکره» برخوردی باز دارد». گفت: « اولین گام این خواهد بود که آمریکا به توافق بازگردد».(سایت دانشجو ۲۵اردیبهشت ۹۸)
امیرعلی ابوالفتح یک مهره وابسته باند روحانی از تلاش اروپا برای نزدیک کردن رژیم و آمریکا یاد کرد و گفت: درباره احتمال تلاش اروپا برای ترغیب ایران و آمریکا به مذاکره هم این تلاشی است که از سالیان پیش آغاز شده. یعنی میتوان گفت اروپاییها به جز یکی دو سال اول انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، همواره این سیاست را در پیش گرفته و تلاش میکردند که بین ایران و آمریکا نوعی تفاهم و یا سازش ایجاد کنند».(سایت انتخاب ۲۵اردیبهشت ۹۸)
سراب نگاه به شرق
پیش از این خامنهای برای خلاص شدن از بنبستی که نظام در رابطه غرب و اروپا در آن گیر کرده است، راهحل را در سیاست نگاه به شرق خصوصاً آویختن به دامن روسیه و چین دانست و رسانهها و مهرههای وابسته به باندش نیز حرفهای او را در این زمینه در بوق کردند.
اما در شرایط فشارهای مستمر آمریکا و در شرایطی که بهنوشته (سایت فرارو) اروپا رژیم را «پاسکاری» میکند و به آن «جواب سربالا» میدهد، و بهرغم اینکه خامنهای نیز به این واقعیت اعتراف کرد که از رابطه اروپا هم آبی گرم نمیشود و در سر بزنگاه ضربه میزند، در درون حاکمیت این گرایش نسبتاً قوی وجود دارد که برای رفع مشکلات نه تنها باید چشم امید به کمک اروپا دوخت، بلکه باید پیه خفت و خواری مذاکره با آمریکا را هم به جان نظام خرید.
نفی سیاست اتکا به خارج برای حل مشکلات توسط خامنهای عملاً به مفهوم این است که برای فایق آمدن بر این مشکلات خصوصاً در مقابله با فشارهای مختلف آمریکا باید به ظرفیتها در داخل کشور تکیه کرد.
اما پوچی ادعای او آنچنان عیان است که هنوز مرکب حرفهایش خشک نشده، مهرهها و رسانههای حکومتی در زمینه مذاکره با آمریکا و رابطه با اروپا نسخههایی را میپیچند که کاملا مخالف حرفهای خامنهای است.
اصرار این رسانهها و مهرهها در زمینه مذاکره با آمریکا و رابطه با اروپا، از این واقعیت ناشی میشود که در زمینه مقابله با مشکلات و معضلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هیچ ظرفیتی در داخل کشور وجود ندارد، که حکومت آخوندی بتواند با اتکا به آن با شرایط سخت موجود مقابله کند، مضاف براین که نظام با خیزش مردم عاصی و معترضی مواجه است که روزانه با اعتراضات و تجمعاتشان رژیم را به چالش میکشند.
بحران بیراهحلی
تقابل رویکرد این رسانهها و مهرهها با رویکرد خامنهای بدون شک ناشی از بحران بیراهحلی حاکمیت برای فایق آمدن بر مشکلات و معضلات است.
واقعیت این است که خامنهای و نظامش قبل از اینکه درد مذاکره یا ایستادگی در برابر خواستههای جامعه جهانی را داشته باشند با مشکل اصلی که بحران رویارویی مردم با تمامیت این حاکمیت جهل و جنایت است روبهرو هستند. اصل وحشت نظام از همین صورت مسأله اصلی است که مردم و کانونهای شورشی در کف خیابانهای شهرها به آنها تحمیل کردهاند.
بنابراین با وجود چنین شرایطی مذاکره برای رژیم همانطور که ولیفقیه ارتجاع گفت سمی است که وارد پیکره نظام خواهد شد و به سقوط آن شتاب بیشتری میدهد.