روز جهانی کارگر، امسال نیز در سایه فقر، سرکوب، بیکاری و تبعیض ساختاری در ایران فرارسید و با فاجعه انفجار مهیب در بندرعباس رنگ خون به خود گرفت؛ عیدی خونین و پر از صحنههای جانسوز و تراژیک. اما همزمان این روز تاریخی با حضور پررنگ و گسترده کانونهای شورشی در شهرهای مختلف، به صحنههای شورانگیز از شورشگری و مقاومت خلاقانه و سازمانیافته علیه سلطه استبداد دینی بدل شد.
از تهران تا تبریز، از بندرعباس تا مشهد و از کرمانشاه تا اهواز، کانونهای شورشی با تهاجم به مراکز سرکوب و نیز پراتیکهایی مانند دیوارنویسی، نصب پوستر، اعلامیه، انتشار تصاویر و شعارهایی پرخروش، صدای حقطلبی و رنج مزمن کارگران ایرانی را پژواک دادند. پیام این عملیات و پراتیکها این بود که کارگران ایران اکنون دیگر فقط خواستار حقوق صنفی خویش نیستند آنها بخشی فعال از مبارزه برای سرنگونی فاشیسم دینی هستند.
سلسله عملیات کانونهای شورشی
کانونهای قهرمان شورشی برای گرامیداشت روز کارگر سلسله عملیاتی را انجام دادند. آنها فریادهای خشمگین و جانگذاز مردم داغدیده و دردمند بندرعباس را در عملیات آتشین خود طنینانداز کردند.
کانونهای شورشی، پاسداران و سرکوبگران رژیمی را هدف قرار دادند که با انبار کردن سوخت موشکی، مردم و کارگران بیگناه را در بندرعباس به خاک و خون کشیده و جنایتی جدید علیه بشریت مرتکب شده است.
برخی از این سلسله عملیات عبارت بود از:
۲ انفجار در حوزه بسیج ضد رفاه کارگران در تهران
۴ انفجار در حوزه جهل و جنایت ضد امام جواد در آزادشهر گلستان
۲ انفجار در حوزه جهل و جنایت ضد کوثر در اصفهان
۳ انفجار در کمیته امداد خمینی ملعون در صحنه کرمانشاه
تهاجم به کمیته امداد خمینی ملعون در ایذه با پرتاب کوکتل
تهاجم به شهرداری حکومتی در فارسان با پرتاب کوکتل
به آتش کشیدن واحد بسیج ضد دانشآموزی در ارومیه
به آتش کشیدن پایگاه بسیج ضد دانشآموزی در کرمانشاه
به آتش کشیدن پایگاه بسیج سپاه پاسداران در نیک شهر
به آتش کشیدن پایگاه بسیج اصناف خاش
به آتش کشیدن کمیته امداد خمینی ملعون در تهران
به آتش کشیدن بنر و تابلوهای حکومتی با تصاویر منحوس خمینی، خامنهای و جلاد سلیمانی در بروجرد، سراوان، شوش و بافت کرمان
پراتیک کانونهای شورشی
همزمان با سلسله عملیات آتشین، کانونهای شورشی برای گرامیداشت روز کارگر در سال ۱۴۰۴ دستکم در ۲۰شهر مختلف ایران از جمله تهران، کرج، تبریز، مشهد، اصفهان، اهواز، رشت، کرمانشاه، بوشهر، همدان، شاهرود، ساری، زنجان، یاسوج، ساوه، قائمشهر، لاهیجان، شوش، کرمان و بندرعباس دست به پراتیکهای انقلابی زدند. این بهترین تجلیل از روز جهانی کارگر در ایران در زنجیر بود. در شهرهای گفته شده شعارهای زیر آذین دیوارها شد و صدای کارگران را پژواک داد:
«فقر، فساد، گرونی، میریم تا سرنگونی»
«مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر خامنهای، درود بر رجوی»
«کارگران بیدارند، از شیخ و شاه بیزارند»
این پراتیکها در کنار عملیات علیه مراکز سرکوب، بخشی از استراتژی کانونهای شورشی برای قیامآفرینی در داخل میهن اسیر است.
شعارهای مذکور حاوی پیامهایی آشکار از خشم انباشتهشدهٔ میلیونها کارگر ایرانی نسبت به وضعیت اسفبار اقتصادی، بیکاری گسترده، فقدان امنیت شغلی و سرکوب هر گونه تشکل کارگری مستقل است.
تأکید بر پیوند کارگران با مقاومت سازمانیافته
امسال، در گرامیداشت روز کارگر، حضور پررنگ کانونهای شورشی در کنار محتوای شعارها، نشاندهنده پیوند قوی میان بدنه کارگری و مقاومت سازمانیافته بود که در شعارهای زیر منعکس شده بود:
«کارگران محرومان، مجاهدین یارتان، حامی پیکارتان»
«کارگران و زحمتکشان ایران، در رنجهای شما و اراده و قدرتتان نیروی آزادی و رهایی نهفته است»
این پیوند ارگانیک که بر اساس اعتماد متقابل، تجربه مشترک از سرکوب و محرومیت و امید به آیندهای آزادتر شکل گرفته است، نویدبخش اعتلای مقاومت به محیطهای کارگری در سال جدید است.
در بخشی از شعارها و پیامهای منتشر شده، شرایط واقعی کارگران ایران بهروشنی توصیف شده بود. فریادهایی مانند «گرسنهایم، گرسنه!» و «وحشیانهترین ستم علیه کارگران اعمال میشود» بهطور مستقیم وضعیت زندگی کارگران را ترسیم میکرد. این شعارها نشان از واقعیتی دارند که در آن میلیونها نفر از کارگران و بازنشستگان با حداقل دستمزدهای غیرقابلزیست، عدم پوشش بیمهیی کافی، و برخوردهای امنیتی با هر گونه اعتراض صنفی مواجه هستند.
سازماندهی، دقت و گستردگی عملیات میدانی
عملیات و پراتیکهای انجام شده از جانب کانونهای شورشی بهمناسبت روز جهانی کارگر، از نظر هماهنگی، پوشش جغرافیایی، تنوع روشها (نصب بنر، دیوارنویسی، اعلامیه، کلیپ تصویری) و پیام محوری، یکی از موفقترین نمونههای اقدام جمعی در ماههای اخیر بود
در پیامهایی که توسط کانونهای شورشی منتشر شد، بر این نکته تأکید شده بود که تنها راه احقاق حقوق کارگران و زحمتکشان، سرنگونی دیکتاتوری مذهبی و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم است.
این همان واقعیتی است که در پیام خانم مریم رجوی بهمناسبت روز جهانی کارگر نیز منعکس شده است:
«ستمگران حاکم ایجاد هر گونه تشکل کارگری را ممنوع کردهاند، اعتصاب را برنمیتابند، برپایی شوراها و بهدست گرفتن اداره واحدهای تولیدی را بههم زدن امنیت کشور معرفی میکنند، مبارزه برای قرارداد دائمی، برچیدن بساط پیمانکاریها، داشتن مسکن مناسب و دستمزد مکفی را جرم میدانند.
این حقوق دزدیده شده، این حقوق انکار شده، این حقوق جرمانگاری شده بهدست نمیآید مگر با حضور فعالانه در صفوف مقاومت برای سرنگونی رژیم.
اینجاست که ارج و بزرگی پیکار آن هزاران کارگر رزمنده و آگاهی آشکار میشود که به صفوف مقاومت و کانونهای شورشی پیوستهاند.
کارگران چنانکه صدها بار در اعتراضهایشان فریاد زدهاند، حقشان بهدست نمیآید جز در کف خیابان؛ جز با شورش و نبرد».
***
آری، احقاق حقوق زحمتکشان جز با شورش و نبرد در کف خیابان به دست نخواهد آمد. کانونهای شورشی راهنمای عمل و کاتالیزور این شورشگری و نبرد هستند. عملیات و پراتیکهای آنان هر چه فزایندهتر و هر چه کوبندهتر و فروزانتر باد!