روز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ سایت جماران متن گفتوگو با جواد آرینمنش نماینده سابق مجلس ارتجاع در سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۱ را منتشر کرد. از میان صحبتهای این کارگزار رژیم، آنچه بهعنوان هشدار اصلی در این گفتوگو برجسته شده، این عبارت است: «آشوب بزرگ در راه است!»
جواد آرینمنش در ابتدای سخنش به «سند چشمانداز ۱۴۰۴» اشاره میکند؛ سندی که قرار است بر اساس آن، ایران به قدرت اول اقتصادی و نظامی منطقه تبدیل شود.
خواننده تا اینجای نوشته را با شعار سال خامنهای مبنی بر «سال تولید ملی» قیاس میکند. گویی سرنوشت شوم آن شعار و این «چشمانداز» در همین ابتدای سال در حال تعیین تکلیف است.
آرینمنش که جابهجا چشمانداز آشوب را بهجای «سند چشمانداز ۱۴۰۴» یادآوری میکند، نشانهها و عوامل دم دست و عینیِ وقوع ناگزیر «آشوب» را مثل دانههای تسبیح ردیف میکند و غیر مستقیم آدرس فقدان مشروعیت حاکمیت آخوندی را میدهد: «شرایط بحرانیست؛ دور شدن از آرمانهای توسعه، بیاعتمادی عمومی به حکومت، فقر، فساد، تورم افسارگسیخته، کاهش ارزش ریال، نابرابریهای اجتماعی، بحرانهای معیشتی مردم، بحران پیچیدهٔ اقتصادی، همه از خطر اعتراضات گسترده خبر میدهند.»
سپس از تلنبار شدن این عواملِ پیش پای نظام، نتیجه میگیرد که: «انباشت مشکلات میتواند به آشوب بزرگ منجر شود».
وی با استناد به پیشینههای بحران سیاسی بر اثر قیامهایی که آثارشان هنوز گریبان نظام را گرفته، کابوس گرفتار شدن به قیامهایی مثل آبان ۱۳۹۸ را یادآوری کرده و تأکید میکند: «شرایط کنونی نگرانکنندهتر از آبان ۹۸ است».
اصلاحناپذیریِ حاکمیت ولایت فقیه، اکنون مثل لنزی شده است که روی مانتیور اصلاحاتیهای حکومتی، به خودشان خیره شده و آنان فقط بنبست اجتماعی و تاریخیشان را در آن نظاره میکنند. این نمایندهی سابق مجلس که دستش در کار ساختار و شاکلهی نظام هست و به بازخورد نفرت اکثریت مردم ایران از کلیت نظام ملایان اشراف دارد، نمیتواند تلخیِ زهرآگین عبور این اکثریت را از هرچه نشان و پیوند با ساختار نظام آخوندیست کتمان کند. لذا حتی برای خودیهای نظام هم پرده از این واقعیت بزرگ بهوسعت ایرانزمین برمیدارد: «مردم از هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب عبور کردهاند. حتی رأیدهندگان به سعید جلیلی در انتخابات اخیر، در حال بازنگری تفکرات خود هستند.»
تا قبل از نمایش انتخابات تیر ۱۴۰۳ چه کسی از حکومتیها تصور میکرد که اپیدمیِ انزوا در میان باندهای قدرتطلب و ثروتخواه، اینچنین شمشیر انشقاق بر پیکر، ساختار و شاکلهی حاکمیت فرود آرد؟ این شمشیر را همان عناصر و اجزایی ساختهاند که نمایندهی سابق مجلس ارتجاع مثل دانههای تسبیح ردیفشان کرد تا بهناچار فاصلهی عظیم میان جامعهی ایران با حاکمیت ملایان را توصیف کند و پیاپی انذار دهد که: «آشوب بزرگ در راه است».
«آشوب بزرگ» البته قلبشدهی «قیام عظیم مردمی» با خصلت سیاسی و ضد طبقاتی، علیه سراپای حاکمیت ضد مردمی و اشغالگر آخوندیست که هر هفته عنصری یا تحولی جدید، بر «شرایط عینی» و بر وقوع ناگزیر آن صحه میگذارند. فریادهای مطالبهگر و بیتوقف و خاموشیناپذیر در کف خیابانهای شهرهای ایران و جنبش گسترشیابندهی «نه به اعدام» با پیشتازیِ زندانیان سیاسی، معرف وجهی از چنین مختصاتی میان جامعه و حاکمیت هستند. وجهی که بیشک در مسیر تکاملیِ خود به سازماندهی برای هرچه کاراتر و نتیجهبخشتر شدن مرحلهی تعیین تکلیف نظام ولایی ــ آخوندی، بالغ خواهد شد.