رئیسجمهور آمریکا پس از اجلاس سران ناتو طی مصاحبهیی پیشبینی کرد که با افزایش فشارهای اقتصادی و تحریمها، سردمداران رژیم یک روز به او زنگ میزنند و درخواست مذاکره میکنند! و آن وقت ما با آنها مذاکره میکنیم.
این حرف در درون حاکمیت آخوندی بازتاب زیادی داشت و بهطور شگفتآوری از طرف گروهی از باند روحانی بهعنوان قبول و آمادگی مذاکره از سوی آمریکا مورد استقبال قرار گرفت. آنها اکنون یا به تصریح یا به تلویح میگویند بهتر است قبل از اینکه کار به جاهای باریک کشیده شود، به نقطهیی که دیگر جز تسلیم مطلق چارهیی نیست، برسیم، زودتر مذاکره مستقیم و علنی با آمریکا را آغاز کنیم، چون در غیر این صورت مصداق چوب و پیاز و ۱۰۰تومن خواهیم شد.
علی خرم، دیپلومات سابق، در ضرورت عقبنشینی از شعارهای پرطمطراق و ضرورت مذاکره با آمریکا میگوید: «با توجه به شرایط فعلی بینالمللی و منطقهیی باید گفت مذاکرات هوشمندانه پیش از آن که کشور دچار آسیبهایی عمیقتر شود ضرورتی غیرقابل انکار است. پاسخ ترامپ به خبرنگار بیبیسی درباره مذاکره با ایران با این مضمون که من آنقدر ایران را تحت فشار قرار میدهم که ایرانیها میآیند و مذاکره میکنند، موضوعی نیست که ساده از آن گذر کنیم. در نهایت مذاکره راهکاری دیپلوماتیک و ثمربخش است که نباید چشم روی آن بست».(روزنامه جهان صنعت ۲۳تیر ۹۷)
علی بیگدلی، یکی از افراد وابسته به باند روحانی هم نظام آخوندی را ناگزیر از این میداند که برای عبور از «شرایط بسیار خطرناک» که در آن قرار دارد، «قبل از اینکه تحریمهای آمریکا آغاز شود دستبهکار شود» و «به مذاکرات ادامه دهد».(روزنامه آرمان ۲۳تیر ۹۷)
فریدون مجلسی هم توصیه میکند که نظام آخوندی به شعار پایان دهد زیرا که لازم است «منافعش را نه در خط و نشان کشیدن برای دنیا که در تعامل، تعادل و آرامش و بهرهگیری از روش عقلانیت جستجو کند».
بنابراین باید نظام رویکرد «عقلانی» را پیشه کند که «بر پایه گفتگو در شرایط دشوار کنونی میتواند در گام نخست به مفاهمه درست از مسأله با بازیگران بزرگ جامعه بینالملل بیانجامد».(روزنامهایران ۲۳تیر ۹۷)
و...
سؤال این است چرا عناصر باند روحانی از خیر برجام اروپایی گذشتهاند و پس از این گفته ترامپ که سردمداران رژیم یک روز به او زنگ میزنند و درخواست مذاکره میکنند، نظام را به مذاکره مستقیم با آمریکا فرامیخوانند؟
واقعیت این است که برجام اروپایی در مقام عمل برای حکومت آخوندی بهمثابه سراب است، زیرا بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی با آمریکا کار میکنند و تحت تسلط آن هستند و از ترس تحریمهای متقابل آمریکا نمیتوانند وارد همکاری با این حکومت شوند.
بنابراین اروپا توان حمایت از آن را در مقابل تحریمهای آمریکا ندارد و نمیتواند تضمینهای عینی لازم را به رژیم بدهد.
این حرف را بارها سران کشورهای فرانسه و آلمان گفتهاند که آنها نمیتوانند شرکتهای اروپایی را وادار به ادامه رابطه با نظام آخوندی کنند.
با توجه به این واقعیات است که پس از این گفته ترامپ عناصر باند روحانی زمینه را برای طرح موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا مساعد دانستهاند تا آنچنان که علی خرم گفت، قبل از اینکه رژیم با شرایط «بسیار دشوار و ذلیلانه» روبهرو شود که «مجبور به تندادن به کمترین امتیاز ممکن» شود، مذاکره پابگیرد.
واقعیت این است که بیتصمیمی و تزلزل که از ویژگیهای یک دیکتاتوری در حال سقوط است، نهایتاً به همان چوب و پیاز راه خواهد برد. چرا که ولیفقیه بهتر از همه میداند که سرانجام مذاکره هم جز «تنزل بیپایان» و نفی نظام ولایت فقیه، نتیجهیی در بر نخواهد داشت.