در روزنامههای حکومتی سهشنبه (۲۸آبان) بازتاب ضربات قیام سراسری مردم ایران بر پیکر رژیم دیده میشود.
بهرغم اینکه بوقهای رسمی رژیم طبق معمول سنواتی قیام و خیزش مردم بپا خاسته ایران را به بیرون مرزها نسبت میدهند، تا زمینه را برای سرکوب جوانان بپا خاسته آماده کنند، اما عمق و گستردگی قیام مردمی روزنامههای وابسته به باند خود ولیفقیه ارتجاع را به اعتراف به هویت و ماهیت این قیام واداشته است.
رسالت ارگان باند مؤتلفه به نقل از یک کارشناس حکومتی تحت عنوان «عضو هیأت علمی دانشگاه تهران» در مورد علت بروز قیام از جمله نوشته است:« وقتی بین داشتههای جامعه و خواستههای جامعه، شکاف بهوجود بیاید، محرومیتهایی که بر جامعه عارض میشود موجب خشم جامعه میشود». این روزنامه در ادامه در مورد گستردگی و عمق اعتراضات مردمی علیه رژیم اذعان کرده است:« جنس آشوبهای فعلی، شورش علیه اشرافیت است. مشابه این اتفاق را... در اوایل سال ۷۰نیز تجربه کردهایم. نتیجه طبیعی تبدیل به دو قطب سرمایهدار و فقیر چنین اتفاقاتی را ایجاد میکند». این روزنامه در ادامه تأکید کرده است:« جنس مخالفت ها و شورشهای فعلی از جنس حاشیهنشینان است. (باید) ماهیت شورشهای فعلی را جنبشی و جوان گرا و بر اساس نظریه مبتنی بر تغییر دانست».
غلط کردم گویی و بازگشت از طرح چپاولگرانه افزایش قیمت بنزین مضمون مشترک روزنامههای حکومتی است:
رسالت در مطلبی به نقل از عماد افروغ نوشته است«به هر تقدیر، این طرح، باید پروسه اصولی خود را در سازوکارهای حکمرانی کشور طی کند. سخن من این است که در کجا، اقدامات کارشناسی انجام شده و کجا تعین قوه مقننه اتفاق افتاده، بنابراین معتقدم بهرغم اینکه رهبری تأیید کردهاند، کماکان باید جا برای بحث کارشناسی باز باشد و نه فقط برای اینکه، مسأله را تفهیم کنیم، حتی ممکن است این بحثهای کارشناسی منجر به تجدیدنظر هم بشود و تغییری هم در این مصوبهصورت بگیرد».
جوان به نقل از زاکانی نوشته است:« مسئولان کشور امروز با یک زرنگی خاص خودشان را پنهان کردند و دارند هزینهها را به سوی رهبر معظم انقلاب منعکس میکنند که این خلاف جوانمردی است، مسئولان اگر اشتباه کردند باید این را بگویند و کار خود را اصلاح کنند».
روزنامههای حکومتی در روز سهشنبه بهرغم تبلیغات دجالگرانه برای کوچکنمایی ابعاد قیام، هم به گستردگی آن اذعان کردهاند وهم به حقانیت آنکه در واکنش سیاستهای سرکوبگرانه و غارتگریهای رژیم بوده است.
رسالت (۲۸آبان) نوشته است:« الگوسازی که برای یارانهها و در قبال سیاستهای اقتصاد آزاد پیاده میشود، میتواند جامعه را بهسرعت به دو طبقه اصلی فقیر و غنی تبدیل کند و طبقه متوسط جامعه را تضعیف کند و انگیزههای آنها را سلب و رفاه اجتماعیشان را کاهش دهد و نسبت به کلیت نظام بدبین کند». این روزنامه در ادامه اذعان کرده است نظام ولایت در مقابل مردم عدالتخواه قرار گرفته و نوشته است:« کشور وارد فاز خطرناکی شده که شامل چالش عدالت خواهان با ولایت مداران است» و در ادامه میگوید:« شاید در آینده نزدیک میان کسانی که خواهان عدالت هستند و کسانی که جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان الگو تلقی میکنند، درگیری داخلی حداقل در قالب گفتمانی رخ خواهد داد و این مسأله میتواند مرحله جدید از چالشهای کشور محسوب شود که باید به آن دقت کنند، بهخصوص با موضعگیریهایی که چند روز اخیر شاهد آن بودهایم».
ایران(۲۸آبان) به نقل از یک جامعه شناسی حکومتی به وضعیت انفجاری جامعه اشاره کرده و نوشته است:« در شرایطی که اوضاع اقتصادی وضعیت سخت و دشواری دارد و بهعلل مختلف سفره زندگی مردم کوچکتر میشود، اخذ تصمیماتی که بر بودجه افراد و خانوارها اثر میگذارد نیازمند تأمل و دوراندیشی بسیار است. آنچه وضعیت را حساستر میکند دو مسأله تعمیق شکافهای طبقاتی و موجودی رو به کاهش اعتماد عمومی است». روزنامهٔ ارگان دولت در ادامه به نظام هشدار داده که «شرط لازم و کافی برای ادامه هر گونه حکمرانی» شنیدن صدای کسانی است که صدایشان به گوش حاکمان نمیرسد. این روزنامه حکومتی در پایان به دامنه و عمق قیام اذعان کرده که قشر وسیع حاشیهنشین رو در روی سیاستهای نظام است. و از جمله نوشته است:« چندان جای شگفتی نیست که بخش قابل توجهی از اعتراضات به تصمیم اخیر سران سه قوه برخاسته از مناطق پیرامونی و حاشیهای است».
واکنش سنگین قیام مردم ایران و بپا خاستن بیش از ۱۰۰شهر، و نه بزرگ به تمامیت نظام آخوندی، بحران درونی رژیم را تشدید کرده و باندهای حاکم هر یک دیگری را مسبب این ضربه سنگین میدانند.
جوان(۲۸آبان): علیرضا زاکانی: « بیشترین خبط و خطا را دولت کرد که در نهایت پنهانکاری طرح ناقصی را پیاده کرد و زمینه سوءاستفاده بدخواهان را فراهم کرد علاوه بر اینکه به اقشار مختلف مردم و قشرهای طبقه ضعیف نهایت فشار را وارد کرد آن هم بهصورت یک شوک که این کار بسیار غلط و نادرست بود». این مهرهٔ باند خامنهای در عین دفاع از طرح چپاولگرانه افزایش قیمت بنزین گفت:« کاری که درباره بنزین شد مثل یک جراحی میماند که بدون بیهوشی آن هم به دست یک آدم ناشی انجام شده است».
وطن امروز هم (۲۸آبان) به نقل جمشید پژویان نوشته است:« دولت سهمیهبندی بنزین را در زمان و به شیوه درستی اجرا نکرده است. اصلاحات اقتصادی معمولاً باید زمانی انجام شود که جامعه در شرایط آرامی بهسر میبرد. بهنظر من آخرین فرصتی که دولت برای اصلاح قیمت داشت، درست بعد از برجام بود» این کارشناس حکومتی در ادامه گفته است:« اما در شرایط فعلی افزایش قیمت بنزین مانند جرقهای بود تا مردم نارضایتیشان را از وضعیت اقتصادی اعلام کنند».
ایران ارگان دولت روحانی در مقابل علت بروز قیام را به مشکل اساسی تری در ساختار دیکتاتوری ولایت فقیه وصل کرده و باند رقیب را مقصر بروز قیام دانسته است. محمدرضاتابش عضو مجلس ارتجاع از باند موسوم به فراکسیون امید نوشته است« باید واقعیتی را دید. واقعیتی که انکار آن هیچ آورده و نتیجهیی برای کشور ما نداشته و نخواهد داشت.
آن واقعیت این است که ما در کشور خود و در ساختار حکمرانی ایران کدام مسیرهای مستمر بیان اعتراضات و انتقادات را برای جامعه باز گذاشتهایم که مانع از انحراف اعتراضات در کشور شود؟ جامعهیی که در حصار تریبونهای یک طرفهای چون صدا و سیما و محدودیت سنگین گردش اطلاعات آزاد و رسانههای مستقل و از ترس برخی برخوردها همواره مجبور به فرو خوردن صدای اعتراض خود شده، بهترین بستر برای کسانی است که دنبال ایجاد آشوب و اغتشاش هستند».