روزنامههای حکومتی روز یکشنبه بیست و هفتم مرداد بیشترین مطالب خود را اختصاص دادهاند به موضوع نفتکش رژیم که در جبل الطارق بار دیگر توسط آمریکا حکم جلب برایش صادر شده. بعد از این واکنشها به اظهارات آخوند یزدی علیه روحانی و آملی لاریجانی در روزنامههای باند روحانی دیده میشود در کنار این دو موضوع برخی از سایر بحرانهای رژیم و مسائل اقتصادی اجتماعی دیده میشود.
در روزنامههای باند خامنهای آزادی نفتکش رژیم توسط جبل الطارق را ناشی از پیروزی سیاست باجگیری و لگدپرانی تروریستی رژیم دانسته و بر تداوم این سیاست در صورت توقیف مجدد کشتی توسط آمریکا، تأکید کردهاند، اما جا به جا به بنبست رژیم هم اذعان کردهاند:
کیهان: ایران برای اعمال محدودیت متقابل بر سر راه ترانزیت تجاری و نفتی حریف در تنگه هرمز، موشکهای قدرتمند و قایقهای جنگی پرحجم را دارد اما بدون آنها و فقط با چند مین و اژدر و پهپاد سرگردان هم میشود روزگار را برای اقتصاد رکود زده آمریکا سیاه کرد. نفت ۲۵۰دلاری، در تحمل هیچکس در غرب نیست.
جوان: سؤال این است که اگر آمریکا حکم توقیف کشتی نفتکش ایران را عملی کند جمهوری اسلامی ایران با دوگانه انگلیس و آمریکا چه خواهد کرد؟ چاره کار این است که ضمن استمرار توقیف کشتی انگلیسی بهدنبال توقیف کشتی آمریکایی باشیم و این هر دو را با هم ببینیم. ممکن است مصلحتاندیشان و توسعهگرایان غربمحور بگویند نباید اروپا را با خود درگیر کنیم که در پاسخ باید گفت عایدات ما از «برجام اروپایی» چیست که در این صورت از دست خواهیم داد؟
در روزنامههای همسو با باند روحانی هم بر راهحل تروریستی با ویترین دیپلماسی تأکید کردهاند، برخی هم راهکار باجگیری را مؤثر دانسته اند:
ایران: مخالفان مذاکره ذیل چنین دیدگاهی کامیابی جمهوری اسلامی در ماجرای توقیف نفتکش ایرانی از سوی انگلیس را یکسره نادیده میگیرند و آن را نتیجه مقاومت و بهرهگیری از رویکرد سخت افزاری و نظامی برای حل این بحران تلقی میکنند.
آرمان: آنچه که باعث آزادی گریس۱ شد نه استدلالهای حقوقی بلکه کشتی بریتانیایی بود که در سواحل ایران متوقف شده بود. البته این دو مورد کاملاً با یکدیگر متفاوت است اما زمانی که با نگاه رئالیستی بخواهیم به این پرونده بنگریم متوجه میشویم کشتی گریس۱آزاد نمیشد اگر در سوی دیگر نفتکش بریتانیایی وجود نمیداشت
در روزنامههای یکشنبه بحران درونی نظام در خبرهای مربوط به واکنش به حملات آخوند یزدی به روحانی، آملی لاریجانی و حوزهٔ قم دیده میشود. برخی روزنامههای حکومتی نسبت به پیآمد اجتماعی آن هشدار دادهاند، برخی هم به بنبست درون نظام اشاره کردهاند:
جهان صنعت: با این اظهارات یزدی (علیه آملی لاریجانی) جلسات شورای نگهبان بیش از قبل دیدن دارد. وقتی دو عضو رکنی مهم در ساختار سیاسی ایران که قرار است پاسدار قانون اساسی باشد تا این حد دچار تنش هستند چگونه قرار است با یکدیگر دور یک میز بنشینند؟
جمهوری اسلامی: نکته بسیار مهم که تمام اطراف این دعوای بیهوده باید مورد توجه قرار دهند این است که در شرایطی که مردم با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند، دعوای این حضرات بر سر این مسائل غیر از فاصله ایجاد کردن میان مردم و روحانیت نتیجه دیگری ندارد. این حضرات لطفاً اختلافات صنفی را میان خودشان حل کنند و به جامعه نکشانند.
جمهوری اسلامی: اینکه هر حرفی زده شود و هیچ خط قرمزی رعایت نگردد، نشان از هرج و مرج سیاسی و عدم هماهنگی و مدیریت یکپارچه در کشور دارد و باید هر چه زودتر متوقف گردد.
همدلی: علوی بروجردی معتقد است مرجعیت در شیعه دستوری نیست که کسی بخواهد مرجعیت تعیین کند. مرجعیت در شیعه آزاد است و هر کسی که دارای صلاحیت باشد و اظهار تکلیف کند میتواند در این مسأله ورود کند... محسن غرویان در خصوص سخنان آیتالله یزدی درباره آیتالله محمدجواد علوی بروجردی اظهار داشت: نمیشود جلوی مرجعیت کسی را گرفت، به ضرب و زور مرجعیت درست نمیشود و یا جلوی آن گرفته نمیشود.
بحران بیراهحلی در عرصههای مختلف در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود:
جوان: چالش اصلی مدیریت کلان، نه در وعدههای بیشمار و بیسرانجام، که در فقدان راهحلهای کارآمد و مرتبط است. برای نمونه در دولت یازدهم، «مذاکره» و آنچه «تعاملگرایی با کدخدا» خوانده میشد، بهعنوان راهحل اصلی همه مشکلات کشور معرفی شد و حتی در روزهای داغ مذاکرات، مسائلی همچون آبخوردن و ازدواج جوانان نیز منوط به نتیجه مذاکرات قلمداد میشد... اخیراً مشاهده میشود در آدرسدهیهای غلط «اینترنت» و «فضای مجازی» نیز جایگاه ویژهیی یافته
ابتکار: پرواضح است شرایط اقتصادی جامعه ایران بههیچوجه قابل دفاع نیست و مسببین این اوضاع را باید مورد عتاب قرار داد. ملت ایران در همین یک سال و نیم اخیر، چهارپنجم ارزش داراییهای خود را به نفع خارجیها از دست داده است. خط فقر، طبقه متوسط را در خود فرو برده است و قشر مددجویان و نهادهای امدادی به شکل وحشتناکی زندگی نامطلوب و فقیرانه را تجربه میکنند.
فقر و بیکاری و توجیه وقایع جامعه، آتشی است که در مخزن ناملایمات اجتماعی ریخته میشود و میتواند به جِد مایه دردسر باشد.
برخی از سایر بحرانها در عنوانهای صفحات اول دیده میشود:
آرمان:قیمت لوازم التحریر دو برابر شد
جوان: امپراتوری فشل کتاب درسی در ایران
کیهان: رئیس کمیته هستهیی مجلس: اروپا در برجام فقط نقش بازی میکند
همدلی: ممانعت از ورود زنان به ورزشگاهها سلیقهای است نه قانونی