مختصری از وقایع اخیر
ماجرای پر درد و رنج کارگران هپکو وارد سرفصل دیگری شده است با مروری به تاریخ حوادثی که شکل گرفتند با وضعیت جدید کارگران هپکو آشنا میشویم:
روز ۱۵شهریور روحانی دستور تعیین یک مدیرعامل جدید را برای شرکت هپکو صادر کرد.
روز ۱۶شهریور بر اساس اعلام سازمان خصوصیسازی و با موافقت سهامدار عمده هپکو، ابوالفضل گلپایگانی بهعنوان مدیرعامل جدید شرکت معرفی شد.
روز ۱۶شهریور جمعی از کارگران هپکوی اراک طی یک تجمع، پلاکاردی را بهدست گرفته و در آن خواستار تعیینتکلیف سهامدار شرکت شدند. کارگران اعلام کردند که مشکل اصلی به مالکیت شرکت برمیگردد نه انتصاب یک مدیر جدید و یک مهلت ۱۰روزه برای دولت تعیین میکنند.
روز ۲۴شهریور کارگران هپکو تجمع دیگر را شکل داده و خواستار پیگیری خواستههای اصلی خود شدند.
۲۵شهریور ۹۸ کارگران هپکو در زیر پل بختیاری تجمع کرده و مسیر راهآهن شمال ـ جنوب را مسدود کردند.
غروب روز دوشنبه ۲۵شهریور ۹۸ نیروهای گارد ویژه سرکوبگر رژیم به کارگران هجوم بردند. در نتیجه تعدادی از کارگران مجروح و دهها نفر نیز دستگیر شدند.
ما کتک نزدیم، کارگران خودشان سقوط کردند!
با تشدید اعتراض کارگران نیروهای سرکوبگر به میدان آمدند. زدند اما گفتند نزدیم!
این نشانهٔ هجوم و سرکوب، نه از موضع تسلط و قدرت که در اوج ضعف و ذلت و ناتوانی است.
«علی آقازاده: ...دستور دادیم به نیروی انتظامی که بدون اینکه درگیر بشود کارگران را یک پوش بکند یک فشاری بیاورد که ریل باز بشود خب در این عملیات که ۳۰ثانیه بیشتر طول نکشید ۳۰ثانیه این را که به شما میگویم تمام فیلمهایش هست و تمام استناداتش هست، ۳۰ثانیه بیشتر نشد و اونها رفتند کنار خب بالاخره ریل آهن است هم آهن است هم سنگ است هم سقط است بهقول معروف اینها بعضیهایشان خوردند زمین ولی اینکه کسی کتک بزند من اینجا به ضرس قاطع میگویم که بههیچوجه همچین چیزی نبوده...».(تلویزیون شبکه یک رژیم ۶مهر ۹۸)
دعوای جناحی و حمایت عجولانه از کارگران
سناریویی که مقامات امنیتی در اینباره چیده بودند، مشابه سناریویی بود که برای کارگران هفتتپه اعمال کرده بودند. اما کارگران عقب ننشستند و به حرکتهای اعتراضی خود ادامه دادند. بهسرعت موج حمایتها از آنان بالا گرفته و تصاویر ضربوشتم آنها در مطبوعات و فضای مجازی بازتاب گستردهای پیدا کرد.
ایستادگی کارگران و موج حمایتی که مخالفان رژیم از این کارگران ابراز کردند، زنگ خطر را مجدداً برای کارگزاران رژیم بهصدا در آورد. بهوجود آمدن یک حرکت گسترده در حمایت از کارگران هپکو، آن هم در شهر صنعتی اراک در چشمانداز قرار گرفته و دور از انتظار نبود.
در چنین موقعیتی حمایت تعجببرانگیز عوامل وابسته به جناح خامنهای از کارگران هپکو بسیار سریع در رسانههای وابسته به همان جناح بازتاب داده شد. طیف گستردهای از انواع و اقسام انجمنهای بهاصطلاح دانشجویی و اسلامی و حتی طلاب حوزه علمیه قم به حمایت از کارگران هپکو برخاسته و بیانیههای مختلف صادر کردند. آنها در جنگ قدرت و غارت فرصت را غنیمت شمردند. از یکطرف اعتراض کارگران را چماقی بر سر دولت روحانی کردند و از طرف دیگر تلاش کردند که با سوار شدن بر موج جنبش پیشآمده، مسیر حرکت کارگران را به سمت تمایلات جناحی خود منحرف سازند. بسیج سازمانیافته و از پیش تدارک داده شده آنها همراه با فیلم مستند «نان گزیدهها» نشان از آماده بودن آنها برای استفاده از چنین شرایطی بود. در دورانی که کارگران هفتتپه هم در شهر شوش برای احقاق حقوق خود تظاهرات میکردند همین بسیجیها و طلاب در هراس از اوجگیری اعتصاب، شیادانه به حمایت از کارگران هفتتپه پرداختند که در آن مقطع این بازی کثیف با هوشیاری کارگران شکست خورد.
پشتصحنه ماجرا چیست؟
دولت آخوند روحانی در ۱۵شهریور تصمیم به تغییر مدیرعامل هپکو میگیرد و وزیر اقتصاد مأمور اجرای آن در طی یک هفته میشود. اما در فاصله کمتر از یک شبانه روز استاندار مرکزی همراه با رئیس خصوصیسازی و مالک اصلی، مدیرعامل جدیدی را برای هپکو انتخاب میکنند. آن هم در عرض کمتر از ۲۴ساعت!
در همین حال معاون خصوصیسازی اعلام میکند تا مدیرعامل جدید مستقر نشود، نمیتوان حقوق معوقه کارگران را داد و آنان را به خویشتنداری دعوت میکند. اما موضوع مهمتر، تغییر سهامدار عمده و در نتیجه باز شدن پای غارتگران و چپاولگران شبهدولتی، نمایندگان سپاه و عوامل دیگری است که برای بهدست آوردن مالکیت شرکت هپکو دندان تیز کردهاند. هوشیاری مضاعف کارگران در این مرحله برای برهمزدن بساط غارتگری جدید بسیار تعیینکننده است و در واقع حق طبیعی کارگران یعنی مشارکت در مالکیت کارخانه باید بهرسمیت شناخته شود. سرنوشت هپکو میتواند درسی نو را به سایر کارگران که شرکتهای آنان در معرض ورشکستگی قرار گرفته است بدهد.
رژیم که از راهافتادن یک اعتصاب قوی و گسترده مانند هپکو، آن هم در یک شهر صنعتی مانند اراک با کارخانههایی مانند آذرآب و آلومینیومسازی اراک در هراس افتاده است، در قدم اول میخواهد که دامنهٔ این اعتراضات را مهار کند؛ بنابراین همزمان با دادن قولهای فراوان، سعی میکند کارگران و نمایندگان آنان را به صحنه آورده و با انواع تهدید و تطمیع و دسیسه مانع از گسترش تحرکات اعتراضی کارگران شود.
هوشیاری کارگران در برابر ترفندهای حکومت
اما در طی همین چند روز کارگران نشان دادند که بسیار هوشیار هستند. آنان همچنان لبهٔ تیز حملهٔ خود را متوجه کارگزاران و غارتگران حکومتی نموده و ترفندهای رژیم را با شکست مواجه کردند. آنچه روشن است اینکه مافیای حکومتی در تلاش برای فروختن زمین کارخانه است. وعده و وعیدهایی که کارگزاران حکومتی میدهند تنها برای اتلاف وقت و پیدا کردن یک مسیر فرار بدون سروصدا و جلوگیری از بازتابهای اجتماعی آن است، یعنی همان اهرمی که باعث شده کارگران در مقابل بسته شدن کارخانه صف بسته و از انجام آن جلوگیری کنند. بنابراین لازم است کارگران ضمن هوشیاری و آمادگی برای احقاق حقوق از دسترفتهشان، فریب بازیهای رژیم و کارگزاران استانی و یا دولتی را نخورند.
حاجآبادی، یک مهرهٔ حکومتی در استان مرکزی، ۶مهر در مصاحبه با تلویزیون افق رژیم گفت: «ما میبینیم که تا این جریان اجتماعی گل میاندازد یک نمایشی یک سناریویی پیش میآید مسئولان تشریف میآورند در شرکت هپکو و خط تولید را بله یک برنامهٔ ساختگی بسیار یک دانه بیل از شرکت هیدرواطلس آلمان میآورند رنگ شرکت هپکو میزنند رنگ زرد میزنند لوگوی شرکت هپکو را میزنند میبرند توی نمایشگاه مسئولان میآید آقای لاریجانی تشریف میآورد از این پردهبرداری میکند و صدا و سیما میآید یک فیلمی تهیه میکند که آقا کارگر دارد میخندد مشکلات همه حل شد جریان اجتماعی این مطالبهگری خاموش میشود خب آیا مشکل شرکت هپکو حل شد؟ آیا با مغروضتر شدن شرکت هپکو و اینکه چند تا حقوق را کارگر گرفت این واقعاً میشه گفت که الآن سامان گرفت؟ چی سبب شد که این جریان اجتماعی کند بشود؟ خاموش بشود؟ همین شویی که خلاصه همه دامن زدند و لبخندی که ژستی که کارگر به خودش گرفت که همه مشکلات من حل شد».
با توجه به آنچه گفته شد، مهمترین موضوعی که اکنون شاهد آن هستیم همان همبستگی کارگران و پافشاری آنان برای گرفتن حقوق خود است و همین اتحاد است که آنها را به خواستههای خود خواهد رساند. حمایت یکپارچه مردم تنها باعث رشد و قدرت گرفتن کارگران خواهد شد و دست کارگران را در مقابل ایادی رژیم پرتر خواهد نمود؛ از اینرو نباید فریب ترفندهای کارگزاران حکومتی را خورد و باید هر چه بیشتر اعتراضات خود را به اعتراضات سایر اقشار جامعه و قیام سراسری پیوند داد.