728 x 90

مکافات «بدویت» مرتجع و ویرانگر «تمدن کهن»

مکافات ویرانی و...
مکافات ویرانی و...

مصادر ویرانگری ایران در طی صدارت ملایان ضد فرهنگ و تاریخ ایران، یکی‌دوتا نیستند. وقتی آثار ویرانگری مشمول پهنه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می‌شود و وقتی مجموع این ویرانگری‌ها به سفره و معیشت مردم و نیز طبیعت ایران راه می‌یابد،‌ معلوم می‌گردد که نیت و هدف ویرانی ایران بیخ دارد. معلوم می‌گردد که از جانب حاکمیت، برنامه‌ریزی و سازماندهی و هدایت‌ می‌شود.

 

آن‌چه به‌علت پرداختن به این موضوع برمی‌گردد، رو آمدن ماهیت ویرانگر یک حاکمیت نزد همه‌گان و خاصه خودی‌های نظام است؛ وگرنه برای آنان که از هفته‌های نخست صدارت این حاکمیت، ماهیت آن را شناخته و به نبرد با ساختار و سیاست آن پرداخته‌اند، واضح بود حاکمیتی که آزادی را در صدر قربانیان تمامیت‌خواهیِ خود دسته‌بندی می‌کند، از چنگ انداختن به زندگی مردم و حیات طبیعت ایران هم نخواهد گذشت. این یک قانون‌مندی است که مصداق‌های حقیقی بودن آن را می‌توان از رابطه‌ی ماهیت این نظام با آثار تخریب‌های هول‌انگیزش در زمینه‌های انسانی، اخلاقی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دید و شناخت.

 

آن‌ تحولی که شتاب گرفته، پس زدن نقاب‌های پیاپیِ دجالیت و عوام‌فریبی از خمینی تا خامنه‌ای به‌گستره‌ی ایران و خاصه درون نظام است. به گزیده‌ی یک یادداشت از سایت حکومتی بهارنیوز به‌تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳ توجه کنید:

«اگر عبارت دردآور مرگ خاموش تخت جمشید را در گوگل بنویسید، گزارشی مفصل و پر از جزئیات علمی دربارهٔ چرایی و چگونگی تخریب تدریجی این سند هویت دیرپای ایرانیان خواهید یافت...ایران دارد تمام می‌شود. این سرزمین تاب این اندازه ویرانی و خیانت را ندارد. نابودی تمدن و فرهنگ و حتی جغرافیای ایران به شکل رسمی در دستور کار قرار گرفته و اینک باوقاحت و سماجتی بیشتر و بی‌پرده‌پوشی دارد اجرا می‌شود.»

 

آیا این گزارش را ــ که باز هم به آن استناد خواهیم کرد ــ مثلاً تا یک یا دو سال پیش می‌شد در رسانه‌های حکومتی یافت؟ البته در منظر بسیاری از مردم ایران، حجم و دامنه و عمق خیانت حاکمیت آخوندی به خاک، تاریخ، تمدن و طبیعت ایران روشن بوده است؛ آن‌چه بالاجبار به‌دلیل حجم ویرانگری‌ها، دیوار سانسور حکومتی را در منظر خودی‌هایشان هم شکسته، سمت‌وسوی روشن شدن و پالایش صحنه‌ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران از پلیدی‌های دجال‌گرانه‌ی تبلیغاتی ــ مذهبی ــ سیاسیِ نظام آخوندی است.

 

اکنون این آثار ماترک سلطنت مطلقه‌ی جنایت‌گستر و خیانت‌پرور خمینی است که از لایه‌لایه‌ی سانسور سرک می‌کشد و زبانٍ اعتراف ناگزیر باز می‌کند. خوب است شمه‌یی دیگر از اعتراف به ابتذال‌پروری و لمپن‌نوازیِ در معیت و عنایت ولی فقیه ارتجاع و ارتباط آن با فساد ساختاریِ حاکمیت و اثرات همه‌جانبه‌ی ویرانگرش بر تمامیت ایران را ببینیم:

«از نابودی آثار باستانی تا قطع درختان، از گسیل کردن لمپن‌ها به دانشگاه‌ها در کسوت استادی تا سیاست‌های مهاجرتی، از خبرهای پرشمار نابودی و آسیب‌دیدگی بناهای تاریخی و باستانی تا حمایت‌ از تولید پی‌درپی فیلم‌ها و سریال‌ها درباره و در ستایش لات‌ها و قمه‌کش‌ها، همه و همه خبر از پرده پایانی نمایشی می‌دهند که هجوم‌ موریانه‌وار و نادیدنی اما ویرانگر بربریت را به پیکره بنایی بلند و دیرپا روایت می‌کند. نمایش تیر خلاص بدویت به تمدنی کهن.»

 

این عبارات چه می‌گویند؟

این‌ها می‌گویند تضاد ماهوی بین فرهنگ و تاریخ ایران با ماهیت قرون وسطایی و ضد تاریخی نظام ولایت فقیه، در طول زمان منجر به شکست حاکمیت شده است.

این‌ها می‌گویند تأخیر چهل‌وچهار ساله در اعتراف به هم‌ذات‌پنداریِ حاکمیت آخوندی با دجالیت و جنایت و استثمار، فقط گزارش افتخار از هوشیاری و فراست نسلی می‌دهد که از همان ابتدای سال ۱۳۵۸ خمینی را شناخت و تخریب‌های هول‌ناک «بدویت» مرتجع و ویرانگر «تمدنی کهن» را پیش‌بینی کرده بود. نشریه مجاهد در زمستان سال ۱۳۵۹ در خطابی ضمنی به خمینی، تذکر داد که «دامنه‌ی سرکوب و چماقداری علیه نیروهای انقلابی و ترور میلیشای نشریه‌فروش، به همین‌جا ختم نمی‌شود و دامن مردم را نیز خواهد گرفت». (نقل به مضمون) همان مقاله تذکر داد که «وقتی آزادی حرمت ندارد، شکی نیست که به ویرانی اقتصاد نیز خواهد انجامید». (نقل به مضمون) اکنون همه‌ی آن پیش‌بینی‌ها را رسانه‌ی نظام با چهل‌وچهار سال تأخیر اعتراف می‌کند!

این‌ها می‌گویند که حجم افشاگری‌ها و روشنگری‌ها با نثار خون، اراده‌ی پایداری و سلسله‌ی قیام‌ها، دیوارهای پساپشت مگوی‌های نظام را درهم‌شکسته و می‌رود که تمامیت ساختار سراسر فاسد آن درهم بکوبد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/dbfc6e89-e007-4ac3-8fc3-c9a92e543c93"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات