در سایه حاکمیت چپاول و غارت ولایت فقیه، سالیان متمادی است که از رژیم ایران بهعنوان یکی از کشورهایی که بالاترین سوانح جادهای را دارد نام برده میشود. واقعیت هولناک و در عینحال دردناک قربانیان حوادث رانندگی در نظام پلید آخوندها را میتوان از میان اعترافات رسانههای حکومتی بهخوبی دریافت.
سایت حکومتی اعتمادآنلاین ۱۸آذر ۹۸با ارائه گزارشی با عنوان جادههای وحشت عمری است در انتظار اعتبار ماندهاند؟ تصویر روشنتری از فجایع تأسفآور ناشی از تصادفات جادهای در روزهای اخیر و زیانهای گسترده اجتماعی بهجا مانده از این حوادث را میدهد.
در شروع این گزارش آمده است: «جاده لار-جهرم باز هم قربانی گرفت؛ یک کشته و سه مجروح. تعجب نکنید، چون این جاده روزهای بدتر از این هم داشته است. خبر بدتر اینکه جادههای زیادی همچون این محور عاقبتی مشابه برای مسافرانش به همراه دارد. همین حادثه شب گذشته برای محور پرخطر ساوه - سلفچگان هم رخ داد و چهار کشته و ۹مجروح به همراه داشت؛ یعنی در کمتر از ۲۴ساعت، پنج نفر در ایران و در جادههایی جانشان را از دست دادند که سال هاست در دست دو بانده شدن ماندهاند!».
این سایت حکومتی در ادامه ضمن اذعان به رشد چشمگیر تلفات جادهای در روزهای اخیر، تعدادی از اصلیترین جادههای خطرناک کشور را بر میشمارد که سالها قبل قرار بود دو بانده شود و آثار آن بهصورت کشتار خاموش و روزانه مردم در سراسر ایران خود را نشان میدهد:
«۱-محور جهرم-لارستان-بندرعباس یکی از محورهای ده گانه ترانزیتی، پرتردد، پرخطر و یکی از محورهای شریانی مهم کشور است که گفته شده پروژه دو بانده شدن این محور هر چه سریعتر باید به بهرهبرداری کامل برسد. در حالی که پلیس راه استان فارس در سال ۹۶اعلام کرد این جاده باید هر چه سریعتر دو بانده شود، تا به امروز هیچ مدیری اقدام عملی ای درباره آن صورت نداده و به جز ۵۶کیلومتر از آنکه دو بانده شده، بقیه جاده کماکان خطرناک باقی مانده است. آن هم در حالی که این محور با طول ۱۶۵کیلومتر یکی از کوتاهترین و بهترین مسیرها برای دسترسی به بندرهای جنوبی و جزایر کیش و قشم است و حجم سنگینی از تردد خودروها را به خود میبیند. اگر بخواهیم نگاهی به آمار حوادث جادهای این محور بیاندازیم، به صدها مورد میتوانیم اشاره کنیم که از آتش گرفتن تانکر حامل سوخت و برخورد خودروهای سنگین گرفته تا واژگونی و تصادف اتوبوس و... در آن به چشم میخورد؛ مثلاً در آخرین حادثه این محور، طی ۷۲ساعت در پنج حادثه، سه نفر کشته و چهار نفر مصدوم شدند. حتی حادثه تیرماه امسال و کشته شدن ۶نفر در یک تصادف زنجیرهای هم باعث نشده مدیران تکانی به خود بدهند.
2- جاده اهر-تبریز با 40نفر کشته در صدر جادههای پرحادثه استان آذربایجان شرقی طی سال جاری قرار گرفته است. این خبر را فرمانده پلیس راه استان آذربایجان شرقی در سال گذشته داده بود. شدت حوادث در این جاده آن قدر شدید است که رکورد 40کشته در چهار ماه هم داشته و رشد تصادفات سالانه آن طبق آمار سال گذشته 135درصد بوده است.
۳-شش کشته در اثر سانحه تصادف ۲پژو، شب خونبار با تصادف زنجیرهای خودروها و به جای ماندن پنج کشته و ۹زخمی، سه کشته در اثر واژگون شدن تریلی و...
۴-... مسیر قم-گرمسار جادهای به طول ۱۵۰کیلومتر بیابانی است که به ندرت میتوان در آن آبادی پیدا کرد، حتی پمپبنزین هم کم است و فاصله زیادی با استانداردها دارد، در همین ماه گذشته بیش از هشت کشته داده است.».
بدون تردید این حوادث دلخراش و مرگبار که روزانه جان دهها تن از هموطنان را میگیرد، نتیجه طبیعی حاکمیت فاسد و جنایتکاری است که هیچ ارزشی برای جان انسانها قائل نیست.
این سایت حکومتی در پایان ضمن اذعان به بیلیاقتی و سومدیریت مهرههای دزد و فاسد حکومتی نتیجهگیری نموده است: «روشن است در کنار خودروهایی که استاندارد نیستند و... یک مقصر بزرگ در گوشهای نشسته و خیال اصلاح هم ندارد. در واقع مدیران امر که باید به فکر استاندارد کردن جادهها باشند انگار به خوابی زمستانی فرو رفتهاند».
البته این تنها بخشی کوچک از حوادث و سوانح روزهای اخیر در میهن اسیر را نشان میدهد. فاجعهیی که آثار آن بهصورت کشتار خاموش و روزانه مردم در وسعتی به تمامیت ایران گسترده شده است و رسانههای حکومتی ناگزیر به اعتراف شدند.
روی دیگر سکه غارت اموال و تبدیل جادهها به قتلگاه مردم، هزینه کردن اموال مردم ایران برای دخالت و کشتار مردم منطقه و ساخت پروژهای راهسازی در عراق و لبنان و سوریه یا خط مسکنسازی و تولید خودرو سازی در ونزوئلا است. تلاشهایی که بعد از شکست عمق راهبردی نظام ولایت فقیه و شعلههای فروزان قیام در ایران و لبنان و عراق صدای ناقوس مرگ از چهار سوی نظام به گوش میرسد.