در اولین شماره روزنامههای حکومتی در سال جدید در روز ۱۴فروردین، بهرغم تلاش مشترک برای سرپوش گذاشتن بر بحرانها، با مجموعهیی از بحرانهای اقتصادی – اجتماعی، منطقهیی و بینالمللی نظام مواجه هستیم. برخی روزنامهها تلاش کردهاند با درشت کردن تیتر مسابقات آتی فوتبال در جام جهانی بحرانها را بیرنگ کنند برخی هم مثل کیهان خامنهای با درشتنمایی خبرهای مربوط به حوثیها و اظهارات سرکردهٔ سپاه پاسداران چنگ و دندان به کشورهای منطقه نشان دادهاند.
نظام گرفتار در «زمین براندازان»
فضاحت راه ندادن زنان به ورزشگاه مشهد بیشترین مطالب و عنوانها را به خود اختصاص داده است. برخی روزنامهها تلاش کردهاند تقصیر را به گردن متصدیان فدراسیون فوتبال بیندازند و برخی هم از پیامدهای آن ابراز نگرانی کردهاند. این نگرانی تا شورش و قیام علیه نظام بالغ شده است.
مثلا فرهیختگان از باند خامنهای با یادآوری اینکه دو انقلاب عظیم مشروطه و انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران بار اصلیاش بر دوش طبقات متوسط بوده به نظام هشدار داده: «هر ضربه اجتماعی به این طبقه میتواند تکانههای شدیدی را در سطح جامعه در پی داشته باشد و سرنوشت جامعه ایرانی و تحولات آن را دستخوش تغییرات عظیم کند. آسیبپذیری سرمایه اجتماعی بهسادگی رخ میدهد، بهطوریکه گاهی با کوچکترین برخورد سطحی و بیتوجهی برخی مسئولان به مطالبات مردم، تمام فرآیند بازسازی سرمایه اجتماعی زیر سؤال میرود».
ستاره صبح روزنامه باند مغلوب زیر عنوان «بازی افراطیون در زمین براندازان» با اشاره به گرانی و تورم و سانسور اینترنت و راه ندادن زنان به ورزشگاه به نظام هشدار داده است مثلا در مورد فضای مجازی نوشته: «مطرح شدن چنین طرحی ایجاد نارضایتی در جامعه است. موضوعی که خوشایند براندازان است». در مورد راه ندادن زنان به ورزشگاه نوشته: «این اقدام بازتاب گستردهیی در سطح ملی و جهانی داشته و دارد و بهترین «سوژه» برای مخالفان و براندازان شده تا از آن علیه جمهوری اسلامی سوءاستفاده کنند». این روزنامه حکومتی حتی مواضع رژیم علیه اوکراین و به نفع روسیه را «به نفع براندازان» توصیف کرده است.
جهان صنعت روزنامه دیگر باند مغلوب به بالغ شدن بحران راه ندادن زنان به مطالبه عمومی اذعان کرده و نوشته: «گفت اگر تا پیش از این ورود زنان به ورزشگاه یک خواست از سوی زنان علاقهمند به ورزش فوتبال بوده است، بهنظر میرسد با وضعیت بهوجود آمده و حواشی بازی ایران و لبنان، این امر تبدیل به یک مطالبه عمومی شده که تا زمانی که به نتیجه نرسد موج ایجاد شده فروکش نخواهد کرد».
چشمانداز بنبست از دو سو
بنبست نظام ولایت فقیه مضمون کلی بسیاری از مطالب روزنامههای حکومتی است. برای نمونه جمهوری اسلامی در سرمقالهاش زیر عنوان «قرن تحول در شیوه حکمرانی» به نظام گوشزد کرده که: «در زمینههای عدالت، رفاه اقتصادی، تعالی فرهنگی، آزادیهای مشروع و رعایت حقوق شهروندی نمره قابل قبولی نداریم». در ادامه ضمن اشاره به بایکوت مردمی نمایش انتخابات ریاستجمهوری نوشته است حفاظت از نظام: « فقط با تجدیدنظر اساسی در سیاستها و روشهای حکمرانی میسر خواهد بود».
ابتکار هم در سرمقالهاش با عنوان «نباید های قرن» اذعان کرده: «در سبک مدیریتی ما همچنان خودبینی طاغوت حضور دارد. نهادهای دیکتاتوری را برانداختیم اما همچنان دیکتاتور در نهادمان زنده است. مانند همه دیکتاتورهای کلاسیک، خودکامه و آشفته تصمیم میگیریم و مسئولیت هم نمیپذیریم». در ادامه به فضای انفجاری جامعه اشاره کرده و هشدار داده: «منابع مادی و معنوی این کشور دیگر تاب پرداخت این همه هزینه را ندارد».
شرق هم در مطلبی ورشکستگی اقتصادی و بحران اجتماعی رژیم را در آمار و ارقام خلاصه کرده و با این جمله شروع کرده است: «ایران یکی از ۱۰کشور جهان با بالاترین نرخ تورم است و از بین ۱۸۵کشور جهان رتبه هشتم فلاکت را دارد. اگر بخواهیم طبق گزارشها و نقطه نظرات کارشناسی و پژوهشی که وجود دارد، حقوق ۱۰میلیون تومان در ماه را ملاک خط فقر خانوار قرار دهیم، چیزی حدود ۶۰درصد مردم کشور زیر خط فقر قرار دارند».