اخراج پزشکان بدون مرز، چرا؟
رژیم آخوندی در ادامهٔ پنهانکاری جنایتش علیه مردم ایران، پزشکان بدون مرز را از ایران اخراج کرد و آنها را بهفرانسه بازگرداند. این اقدام در حالی صورت میگیرد که رسانههای رژیم پیش از آن خبر داده بودند که بر اساس توافق طرفین، این پزشکان وارد ایران شده و با تجهیزاتی که همراه خود آوردهاند، در حال راهاندازی یک بیمارستان صحرایی سیار ۴۸تختخوابه در اصفهان هستند. اما ناگهان روز سهشنبه(۵فروردین) بهآنها ابلاغ شد که بایستی بیمارستان خود را برچینند و بهکشورشان بازگردند. مؤسسهٔ خیریهٔ پزشکان بدون مرز گفت که از تصمیم مقامات رژیم ایران غافلگیر شده و آن را فهم نمیکند.
طبعاً «پزشکان بدون مرز» و هر کس که از ماهیت این رژیم و رابطه مطلقاً دشمنانهاش با مردم ایران اطلاع نداشته باشد، قادر بهدرک علت این اقدام نیست؛ زیرا منطقاً هر دولتی که با چنین حجم عظیمی از یک چنین بیماری مهلکی روبهرو شود از هر کمکی استقبال میکند. اما آنچه برای رژیم اولویت مطلق دارد، نه جان و سلامت مردم، بلکه پنهان کردن نقشش در انتقال و گسترش ویروس کرونا و سپس پرده افکندن بر شرایط کنونی هولناک ایران است، که هر روز صدها تن از مردم محروم از هر گونه دارو و رسیدگیهای درمانی در سراسر کشور مظلومانه یا در کنج خانهها یا در کف خیابانها جان میدهند و هیچ فریادرسی ندارند. رژیم ضدبشری از آن بیم دارد که باز شدن پای هر ناظر خارجی، در دیوار قطور سانسوری را که بر دور ایران کشیده، شکاف ایجاد کند و از این شکاف، مردم دنیا بتوانند بخشی از بیدادی را که این رژیم پلید در حق مردم ایران روا میدارد، ببینند.
توجیهات سخیف و لو دهنده
مقامات رژیم و دستگاه تبلیغاتی آن برای توجیه اخراج پزشکان بدون مرز بهانواع توجیهات سخیف متوسل شدهاند. یک نهاد بسیجی رژیم که خبرگزاری سپاه پاسداران از آن با عنوان «سازمان بسیج رسانه استان اصفهان» نام برده طی بیانیهیی ضمن هشدار نسبت بهورود پزشکان بدون مرز از کشور فرانسه هشدار داده و تصریح کرده است: «کمکهای بشر دوستانهای که در هر قالبی و شرایطی که قرار است برای ملت ایران ارسال میشود باید تمامی پروتکلهای امنیتی و پزشکی را داشته باشد و نباید کمکهای بشر دوستانه دیگر کشورها باعث در معرض خطر قرار دادن امنیت روحی و روانی جامعه شود».
حرف اگر چه در لفافه پیچیده شده، اما روشن است، کمکهای بشردوستانهٔ خارجی تنها بهشرطی مجاز است که پروتکلهای امنیتی که منظور ملاحظات امنیتی رژیم است در نظر گرفته شود. معنی «امنیت روحی روانی جامعه» هم چندان دشوار نیست. اگر ناظران خارجی وضعیت ایران را ببینند و گزارش دهند، انعکاس آن طبعاً جامعه ایران را علیه جانیان حاکم برمیانگیزد. مطرح کردن احتمال جاسوسی پزشکان بدون مرز هم بیانگر همین معناست. در فرهنگ لغات فاشیسم مذهبی حاکم هر گونه انتشار واقعیتهای ایران و نبرد آشتیناپذیر مردم ایران با جنایتکاران حاکم، از سوی این رژیم، «جاسوسی» نامیده میشود، کما اینکه دستگاه تبلیغاتی رژیم پیدر پی خبر از شناسایی و دستگیری کسانی میدهد که در فضای مجازی اقدام بهانتشار «شایعات» و «تشویش افکار عمومی» کردهاند.
پاسدار شریعتمداری اداره کنندهٔ کیهان خامنهای، طی مصاحبهیی در مورد اخراج پزشکان بدون مرز با بیان اینکه « نباید جانب احتیاط را از دست داد»، اخراج پزشکان بدون مرز را «شرط عقل» توصیف کرد.
مقامات رژیم آخوندی در توجیهات ضدونقیض خود در نفی کمک پزشکان بدون مرز، از جمله گفتهاند کمک آنها ناچیز بوده و نیازی بهآن ندارند و در حال حاضر ۱۰هزار تخت بیمارستانی مازاد در کشور دارد. این دروغگوییهای لجامگسیخته که نه تنها در تعارض با واقعیاتی است که مردم ایران روزمره آن را لمس میکند، بلکه در تعارض با اظهارات و اعترافات مقامات رژیم از جمله روحانی است که بهرغم همهٔ دروغدرمانیها، روز سهشنبه (۵فروردین) در جلسهٔ ستاد کرونا ابراز نگرانی کرد: «اگر خدایی ناکرده... یکمرتبه پیک در یک مقطع زمانی کوتاه بالا برود، آن وقت امکانات درمانی ما کافی نیست».
افزون بر اینها، بهیمن افشاگریهای مستمر مجاهدین و مقاومت ایران، همهٔ دنیا کموبیش از واقعیت موجود در ایران خبر دارند. روزنامهٔ ایندیپندنت انگلستان در رابطه با اخراج پزشکان بدون مرز به درخواست رژیم برای گرفتن وام از صندوق بینالمللی پول اشاره کرده و مینویسد: «چگونه جمهوری اسلامی بهکمک نقدی جهانی "آری" میگوید و بهکمک پزشکان بدون مرز "نه"؟».
بهاین ترتیب همانگونه که خانم مریم رجوی در ارتباط با «اخراج پزشکان بدون مرز گفتند، این اقدام «مبین اصرار آخوندها بر ادامهٔ پنهانکاری مجرمانه بهویژه در مورد آمار جانباختگان و حاکی از این حقیقت است که مشکل اصلی در ایران یک دیکتاتوری فاسد است که جز بهحفظ قدرت نمیاندیشد. جان انسانها برایش هیچ ارزشی ندارد و تنها کمکهایی را میخواهد که بدون هر گونه نظارتی در خدمت سپاه پاسداران و سردمداران حکومت قرار بگیرد».
آری، رژیم هر رسوایی بینالمللی را بهجان میخرد، اما تلاش میکند بههر قیمتی مدرک جرمی از خودش بهبیرون ندهد؛ درست مانند واقعهٔ ساقط کردن هواپیمای اوکراینی، رژیم همهٔ رسواییها را بهجان خرید، اما حاضر نشد جعبهٔ سیاه هواپیما را که مدرک مسلم جرم بود، بهکشورهای ذیربط یا مراجع ذیصلاح بینالمللی تحویل دهد.
چه باید کرد؟
در برابر چنین رژیم دجال و فریبکاری که جلو چشم همهٔ دنیا بیمحابا دروغ میگوید و واقعیت را حتی بهقیمت جان هزاران انسان بیگناه معکوس جلوه میدهد، وظیفهٔ عموم هموطنان، بهویژه هواداران مقاومت و اعضای کانونهای شورشی آن است که واقعیتهای مربوط بهاین فاجعه را در شهر و محله و روستای خودشان هر چه سریعتر، دقیقتر و مسئولانهتر بهدست سازمان مجاهدین خلق ایران برسانند و همچنان که مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران گفت: «در هر کوی و برزن فریاد اعتراض سر دهید. ایران فریاد شعلهور است. بگذارید دنیا ببیند و بشنود. ببیند و بشنود که مردم ایران کرونا و آخوند نمیخواهند».