امسال، روز ۲۵اردیبهشت ۹۷ در صفحات تمامی تقویمها به نام تحول جدیدی ثبت شد که طی آن وزارت خزانهداری آمریکا، رئیس و یک مقام ارشد بانک مرکزی رژیم ایران، یک بانک عراقی و رئیس آن و یک مقام کلیدی حزبالله را در لیست تحریمها قرار داد.
دلیل، بسیار روشن بود:
انتقال میلیونها دلار از جانب نیروی قدس سپاه پاسداران برای حزبالله!
بنا به اعلام وزارت خزانهداری، «بانک اسلامی البلاد» مستقر در عراق بهعنوان واسطهیی غیرقانونی معرفی گردید و ولیالله سیف، رئیسکل بانک مرکزی رژیم ایران، تسهیلکننده و هدایتگر انتقال وجوه به حزبالله. علی طرزعلی، دستیار مدیردفتر بینالملل در بانک مرکزی ایران نیز بهدلیل ایفای نقش در چنین اقدامی، به لیست تحریمشدگان وزارت خزانهداری آمریکا افزوده شد.
علاوه بر این، دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا، ارس حبیب، رئیس و مدیرعامل بانک اسلامی البلاد را نیز هدف تحریمهای خود قرار داد.
دلیل اصلی این اقدام، کمک و تأمین مالی–تجهیزاتی نیروی قدس سپاه بود. بنا به گزارشها، ارس حبیب این امکان را فراهم میکرد تا نیروی قدس سپاه پاسداران از بخش بانکی عراق برای انتقال پول از تهران به حزبالله بهرهبرداری کند.
همچنین، در تحریم وزارت خزانهداری، محمد قیصر بهعنوان کانالی حیاتی برای پرداختهای مالی نیروی قدس سپاه پاسداران به حزبالله هدف تحریم قرار گرفت. قصیر با نیروی قدس سپاه برای انتقال وجوه همکاری میکرد.
اما واقعیت پشت پرده چیست؟
واقعیت این است که از فردای سرقت انقلاب ایران توسط خمینی، سودای چنگاندازی به کشورهای منطقه بهمنظور سلطه و ایجاد یک خلافت اسلامی، اولویت برتر شد.
با نگاهی به ۳۹سال گذشته بهخوبی میتوان دریافت که این رژیم، تاریخچهیی از صدور تروریسم، کشتار و جنگافروزی، ایجاد ناآرامی و تنش و صدور بنیادگرایی را در این منطقه از جهان در کارنامه خود داشته است.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، در جریان سخنرانی خود در کنفرانس همبستگی نمایندگان پارلمان اردن با مقاومت ایران در ۲۴آبان ۱۳۹۲ در این باره گفت: «همه شاهدیم که از القاعده تا بخش لبنانی سپاه قدس، یعنی گروه حزبالشیطان، یا جریانهای ارتجاعی و تروریستی در یمن، همه مستقیماً وابسته به آخوندهای حاکم بر ایرانند.
کما اینکه انفجارهای روزانه در عراق، دامن زدن به جنگ در سوریه، تفرقهاندازی در سراسر کشورهای مسلمان و انواع تحریکات تروریستی علیه کشورهای عرب، همه از تهران هدایت میشوند.
از هر طرف که نگاه کنیم، نقش این رژیم بهعنوان دشمن اصلی امنیت، ثبات و آزادی مردم خاورمیانه دیده میشود.
بههمین دلیل ما تأکید میکنیم که در این منطقه، جبههبندی اصلی، بین شیعه و سنی نیست، بین مسلمان و غیرمسلمان نیست، بین عرب و غیرعرب نیست و بین شرق و غرب نیست، بلکه بین رژیم ولایت فقیه از یک طرف و مردم و کشورهای منطقه از طرف دیگر است.
درست بههمین دلیل، راهحل در برابر آن، تشکیل جبههیی علیه این رژیم و تروریسم و بنیادگرایی تحت هدایت آن است.
این جبهه، مقابله با خیزی است که آخوندها برای به آتش کشیدن کل منطقه برداشتهاند. برای تشکیل این جبهه، ما کشورهای عرب و مسلمان را به همبستگی با مردم و مقاومت ایران فرامیخوانیم».
«همبستگی»، آن ندای واحدی است که این مقاومت، سالیان است در برابر انحصارطلبی رژیم ایران مروج آن بوده و امسال تبلور خود را بار دیگر در گردهمایی ایرانیان در ویلپنت پاریس، بر همگان عیان خواهد کرد.
همبستگی برای «یک ایران آزاد و قیام تا سرنگونی»...
ا. عبداللهپور
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند