در سال دوم دبستان درباره اشکال هندسی که گوشه و ضلع دارند برایمان مثال مربع و مستطیل و مثلث را میزدند. برخی که استعدادهایشان کشف میشد و به المپیادهای جهانی میرفتند و عاقبت سر از زندان اوین درمیآوردند، از معلم میپرسیدند دایره هم ضلع دارد؟ و این آغاز بحث و گفتگویی میشد که بعدها نخبههای مملکت آن را در سلولهای زندان وزارت اطلاعات و سپاه برای تلطیف فضا ادامه میدادند... دایره ضلع داشته باشد و یا کثیرالاضلاع باشد و یا هر احتمال دیگری، بسیار شبیه اوضاع اقتصادی است که خامنهای و آخوندهای دینفروش و پاسداران غارتگر اموال ملت، ترسیم کردهاند. هیچکس نمیداند که این اقتصاد چه ویژگی و مشخصات قابل سنجش و ارزیابی دارد. همین که آثار و عوارضش باعث بهت و حیرت اقتصاددانان شده، نشان از درماندگی و استیصال دستاندرکاران دزد و چپاولگری دارد که با سرمایههای میلیونها مردم زیر خط فقر و حیات، فقط مشغول برداشت سهمشان از سفره یغماگران نظام ولایت فقیه هستند.
دور باطل چرخ اقتصاد رژیم آخوندی
از نیمه سال۱۴۰۱ و با آغاز قیام شکوهمند جوانان آگاه و دلیر میهن بر علیه ارتجاع حاکم بر سرنوشت میلیونها تن از هموطنانمان، معلوم شد که کارگزاران رژیم همه داروندار مملکت را به پای سرکوبگران، جلادان و اوباشان لباسشخصی ریختهاند تا بتوانند با ایجاد انگیزه مالی، چماق و ساچمه و تیر و باتون را بهکار اندازند و خیمه بالای سر خامنهای را نگه دارند. باقی اندوختهها را هم پیشکش اجانب و قدرتهای پشتیبان دیکتاتورها به شکل ارزان فروشی منابع و واگذاری امتیازات کلان کردهاند تا ببینند چقدر دوام میآورند... اما کارشناسان اقتصادی در آستانه سال جدید اوضاع اقتصادی را ویرانگرتر از سال جاری محاسبه کردهاند. در حالی که انزوای بینالمللی به قوت خود باقی مانده است، رکورد تورم ۵۰ساله کشور شکسته شده و نقدینگی با سرعت سرسامآور افزایش یافته است. رکود در صنایع و کارخانجات پایدار است. تولیدگران حتی منبعی برای جبران استهلاک سرمایههایشان ندارند. صاحبان سرمایه دستهدسته رهسپار کشورهایی میشوند که به مردم حق زندگی آبرومندانه میدهند. میلیونها جوان تحصیلکرده و آماده کار هم سر در گریبان امروز و فردای تیرهتری شدهاند که جز با رفتن اشغالگران از خاک میهن بسامان نمیشود.
تصویر تاریک اقتصاد در سال آینده
عموم کارشناسان معترفند طی یک دهه گذشته اقتصاد ایران، رشد اقتصادی نزدیک به صفر را تجربه کرده است. نرخ تورم از ۲۵درصد پیش از سال۱۳۹۷ به بالای ۴۰درصد آغاز قرن جدید رسیده است. اکنون که «اقتصاد در سراشیبی سقوط قرار گرفته است» با این نرخ بالای تورم شتاب برای فاجعه هم بیشتر شده است.
مسعود نیلی، اقتصاددان ارشد نظام میگوید همه صاحبنظران اذعان میکنند که «شرایط بسیار بد و بحرانی است» وی با اشاره با راهبرد های گمراهکننده کارگزاران این رژیم میگوید: «نتیجه محتوم این وضعیت گسترش قاچاق است که به یک نظام ارزی غیررسمی منجر میشود؛ یا اینکه یک بخش اشتغال غیررسمی ایجاد میشود... همچنین دولت ناگریز درگیر کسری بودجه میشود، که آن را از بانک مرکزی تأمین میکند. نتیجه این کار هم تورم اجتنابناپذیر است. با ایجاد و افزایش تورم، همان مردمی که دولت متعهد شده رفاه معیشتی آنها را فراهم کند زیر فشار قرار میگیرند» (دنیای اقتصاد۲۲اسفند۱۴۰۱)
اعتمادی که از میان رفت
نیلی تنها نیست. محمد فاضلی، جامعهشناس از زاویه دیگری بحران حاکم بر کشور را بررسی میکند. آن هم از بین رفتن اعتماد مردم و گسترش نفرت اجتماعی از رژیم آخوندی است. او تعبیر جالبی بکار میبرد: «وقتی سیاستمدار در ایران میگوید من افق روشنی میبینم، مردم میپرسند کجا را میبینی؟ شاید رو به گذشته ایستادهای»! وی توضیح میدهد که وقتی اعتمادی وجود ندارد، پول پاشی و اعمال زور هم نمیتواند مؤثر باشد.
جامعه ایران روی گسل قرار دارد
حال دیگر استفاده از «گسل» های موجد زلزله در زمینشناسی در اقتصاد ایران هم کاربرد فراوان پیدا کرده است. یادمان هست که در همان قیام سال۱۳۹۶ اقتصاددانان هشدار داده بودند که ایران بر روی گسلهای زلزله خیز قرار گرفته است اما رژیم آخودی دلخوش به بازی قدرت در داخل و چشم امید به مماشات در خارج داشت.
«هر چه زمان میگذرد، گسلهایی در اقتصاد ایران نمود مییابد. گسلهایی که برطرف کردن آن نهتنها آسان نیست، بلکه حتی پاسخی قطعی برای آن وجود ندارد و در عینحال با گذر زمان این گسلها عمیقتر و عمیقتر میشود» (تجارت۳۰ مرداد ۱۳۹۵)
گسلها عمیقتر شدند و سال بعد از این تحلیل، خود را در قیام مردم ایران نشان داند. بانک مرکزی در همان دوران اعلام کرده بود: «در یک دهه اخیر یعنی از سال۸۵ تا سال۹۵ خانوارهای شهری با کسری بودجه مواجه شدهاند و به همین دلیل در مدت زمان این ده سال میزان کالا و خدمات مورد استفاده این خانوارها حدود یکپنجم کاهش داشته است» (تجارت نیوز۲۰دی۱۳۹۶).
قیام های بزرگ و کوچک دیگری هم فرا رسید تا اینکه جنبش پرقدرت مردم دلاور ایران در نیمه دوم سال، آغازگر انقلابی شد که تا تعیینتکلیف نهایی نظام ولایت فقیه ادامه خواهد داشت. در سال پرقیام ۱۴۰۱، فصلنامه برنامه و بودجه به پژوهشی درباره نابرابری و تورم پرداخته است. این پژوهش نشان میدهد: «رابطه مستقیمی میان تورم در سبد کل و نابرابری درآمدی وجود دارد. در صورت افزایش یا کاهش تورم، نابرابری درآمدی نیز به همان میزان افزایش یا کاهش پیدا میکند» (دنیای اقتصاد۲۹آبان۱۴۰۱)
این پژوهش بیان میکند توزیع نابرابر درآمد سبب بروز مشکلات سیاسی و چالشهای اخلاقی فراوانی میشود. ایجاد گسلهای عمیق و گسترده تنها بخشی از نمودهای بحران اقتصادی حاکم بر ایران است.
یک شوی سیاسی در آغاز سال جدید
اکنون که رژیم آخوندی در بحبوحهٔ فروپاشی ارکان اقتصادی ـ سیاسی است، دست به بازیهای گول زننده ولی مهوع میزند. مانور تجدید رابطه با عربستان یکی از آنهاست. مضحک آن که مجلس آخوندی شوی پایان سال را نیز به نمایش گذاشته است. کلیات طرح یک فوریتی «حمایت مالی از افشاگران فساد» تصویب شد! آنقدر مبتذل که اصلاحطلبان قلابی هم به خنده افتادند: «علی صوفی که در دهههای گذشته سابقه وزارت و استانداری دارد معتقد است اقدام اخیر مجلس و اقدامهای مشابهی که در این چند سال شاهد بودیم، صرفاً «سیاسیکاری» است و در عمل تأثیر چندانی در مبارزه با فساد ندارد. و چنین اقداماتی حتی میتواند منجر به ایجاد رانت بیشتر شود (!) بعید میدانم جامعه حتی فریب این شوی سیاسی را بخورد و آن را باور کند. واقعیت این است که حتی جریان سیاسی حاکم بر مجلس نیز باور ندارد که این طرح اقدامی جدی برای مبارزه فساد باشد!» (جهان صنعت۲۲اسفند۱۴۰۱)
درست میگوید حتی باندهای غالب و مغلوب هم این ترفندها را باور نمیکنند. اما آنچه باور کردنی است تداوم قیام خلق در برابر فاشیسم حاکم بر ایران است تا روزی که برای رسیدگی به جنایت و فساد و غارت حاکمان، دادگاههای بینالمللی بپا گردد.