معاون اول رئیسجمهور رژیم آخوندی با خوشحالی بینظیری اعلام کرده است که «اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما....» هنوز از پای نیفتاده است! اگر بیان این وضعیت از سوی جریانهای مخالف رژیم صورت میگرفت جای تعجبی نداشت اما کار اقتصاد بحرانزدهٔ رژیم به جایی رسیده است که برای سرنگون نشدن جشن میگیرند.
جهانگیری در طی اجلاسی در روز ۲۶ آذر گفت که آمریکا با وجود فشار حداکثری در تحریم علیه رژیم، نتوانسته است که فروش نفت را به صفر برساند.
او ادامه داد: «گاهی اوقات برخی در واکنش به مطالبی که درباره وضعیت اقتصاد ایران مطرح میشود، میگویند که فلانی خبر ندارد که چه خبر است. در پاسخ به این افراد باید بگوییم که اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما سرپا ایستاد».(اقتصاد آنلاین-۲۶ آذر ۱۳۹۸)
خوشحالی جهانگیری از اینکه هنوز سرپا هستند قابل درک است. او با اذعان به وضعیت خراب اقتصاد رژیم و شرایط خفگی اقتصادی تحریمها را بیشتر به یک «شوک روانی» تشبیه میکند که تاثیر چندانی بر روی اقتصاد ایران نداشته است اما چند دقیقهٔ بعد با فراموش کردن صحبتهای قبلی خود میگوید که اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما نشد.
موضوع دومی که جهانگیری با شکوه و شکایت مطرح کرد گلهمندی او از کشورهایی بود که بنا به گفتهٔ خودش تاکنون جزو دوستان و از نزدیکترین کشورها در رابطه با رژیم بودند اما جرأت اینکه از رژیم نفت بخرند را ندارند: «من هیچ وقت فکر نمیکردم که کشور مستقلی مثل هند نیز حاضر به تبعیت از آمریکا شود و از ایران نفت خریداری نکند».(ایسناـ ۲۶ آذر ۱۳۹۸)
«آمریکاییها زیرساختها و زمینههایی که در اقتصاد ایران تعیینکننده بودند را تحریم کردند؛ نفت را تحریم کردند، اما نتوانستند صادرات نفت کشور را به صفر برسانند ولی به هرحال با فشاری که وارد کردند حتی کشورهای دوست ایران هم که تاکنون جزو نزدیکترین کشورها در ارتباط با ما هستند تقریباً جرأت اینکه از ما نفت بخرند را ندارند».(ایسنا-۲۶ آذر ۱۳۹۸)
البته جهانگیری اذعان کرد که رژیم هنوز به دور زدن تحریمها ادامه میدهد و مقداری از نفت را هم صادر میکند اما از دادن آمار خودداری کرد. هر چند که بر طبق منابع مختلف میزان فروش نفت در سال جاری میبایست که کمتر از ۵۰۰هزار بشکه در روز باشد و حتی بهگفته برخی منابع و رسانههای خارجی کمتر از ۲۳۰هزار بشکه نفت در روز بوده است.
جهانگیری در این رابطه گفت: متأسفانه بهدلیل امنیتی نمیتوانیم برخی از اعداد اعتباری را بیان کنیم... (اقتصاد نیوز-۲۶ آذر ۱۳۹۶)
« بیژن زنگنه وزیر نفت هم میگوید: اطلاعات مربوط به صادرات نفت با توجه به اینکه در جنگ هستیم، اطلاعات جنگی محسوب میشود و هرکس میخواهد آن را منتشر کند باید با هماهنگی باشد؛ چرا که به منافع ملی آسیب میزند». (همان منبع)
شمایی از اقتصاد فروپاشیدهٔ رژیم
جهانگیری شعف خود را با ارائهٔ آمارهای غلو شده همراه کرد و از ۱۰۰میلیارد دلار حجم مبادلات تجاری خبر داد که البته با واقعیات صحنهٔ اقتصاد ایران همخوانی ندارد.
«خبرگزاری رسمی رژیم میگوید: صادرات غیرنفتی ایران به اروپا پس از تحریمهای آمریکا با شرایطی متفاوت روبهرو شد و ایران تلاش کرد کشورهای همسایه را جایگزین مقاصد صادراتی خود کند. به همین دلیل از حدود ۴۴میلیارد و ۳۰۹میلیون دلار صادراتی که در سال ۹۷ انجام شد، حدود ۲۴میلیارد دلار آن به ۱۵کشور همسایه بود؛ این آمار به این معنی است که بیش از ۵۴درصد صادرات کشورمان به مقصد کشورهای همسایه بوده است.
وضعیت واردات ایران از کشورهای همسایه متفاوت از صادرات آن است، چرا که در سال ۹۷ از مجموع ۴۲میلیارد و ۶۱۲میلیون دلار کل واردات کشور، ۱۱میلیارد و ۵۴۱میلیون دلار کالا از مبدأ کشورهای همسایه وارد خاک ایران شده است و این یعنی تنها ۲۷درصد واردات ایران در سال گذشته از کشورهای همسایه انجام شده است».(اتاق بازرگانی ایران و فرانسه- ۲۱ آذر ۱۳۹۸)
در رابطه با حجم صادرات که ۹میلیارد آن مربوط به صادرات کالاهای غیرنفتی به عراق است باعث گردید عراق به بزرگترین واردکنندهٔ کالا از ایران تبدیل شود. به عبارتی دیگر ۲۹درصد بازار عراق به رژیم تعلق گرفته است که از همین تبادلات یک طرفه (در مقابل تنها حدود ۵۹میلیون دلار کالا با وزن ۷۳.۵هزارتن از عراق به ایران وارد شد) میتوان فهمید که جایگاه اقتصادی عراق برای رژیم آن هم بهویژه در دوران تحریم تا چه میزان راه تنفسی برای رژیم در این دوران است و چرا مزدوران رژیم در عراق دست به کشتار جوانان عراقی میزنند تا از ایجاد تغییر در ساختار سیاسی عراق جلوگیری کنند.
کسری بودجه سرسامآور
نمونهٔ بارز بحرانی بودن اقتصاد ایران ارائه یک بودجهٔ نیمبند برای سال ۹۹ است که از همین الآن صحبتهای فراوانی حول غیرواقعی بودن ارقام آن و همچنین بر سر بازبینی کلیت ارقام بودجه در جریان میباشد.
بر پایه آنچه آمد بر این باوریم که درآمدهای پیشبینی شده در بودجه به دست نخواهند آمد و دولت حسن روحانی مجبور خواهد شد در نیمه راه، بودجه را بازبینی و از میزان آن بکاهد، چنانکه در مرداد ماه، درآمد بودجه سال ۱۳۹۸ را از ۴۴۸ به ۳۱۰هزارمیلیارد تومان (بیش از ۳۰درصد) پایین کشید. دورنمای سال پیش رو تصویری بدتر را نشان میدهد.
«در سال آینده، حال و هوای مالی بدتر خواهد بود و دولت حسن روحانی، ناچار، باز هم از هزینههای کمکی و رفاهی مردم خواهد کاست. چنانچه لایحه بودجه ۱۳۹۹، برای حقوق کارمندان و بازنشستگان افزایش ۱۵درصدی در نظر میگیرد، در حالی آمارهای رسمی تورم را گرد ۴۰درصد برآورد میکنند و بر پایه قانون مدیریت خدمات کشوری، باید حقوق کارمندان و بازنشستگان همخوان با نرخ تورم رسمی افزایش یابد».(فرهیختگان-۳۰ آبان ۱۳۹۸)
در ابتدای آبانماه صندوق بینالمللی پول (آیام اف) در گزارشی گفت که ایران برای جبران کسری بودجهٔ خود در سال آینده نیاز به فروش نفت به قیمت ۱۹۴دلار و ۶۰سنت دارد.
لازم به توضیح نیست که در این شرایط رسیدن به چنین سقف فروشی از نفت عملاً غیرممکن است و در ثانی همین میزان فروش نفت هم که بهصورت قاچاق توسط رژیم به فروش میرسد بسیار پایینتر از نرخ بازار میباشد تا بتواند خریداری پیدا کند که بخواهد در این رابطه ریسک بپذیرد.
کسب منابع غیرنفتی چگونه صورت میگیرد؟
میتوان پیشبینی کرد که رژیم ناچار است برای تأمین منابع مالی به سمت افزایش مجدد قیمتهای حامل انرژی و یا بستن تعرفههای جدید حرکت کند. کسب درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده در بودجهٔ ۹۹، با توجه به معافیتهایی که شامل نهادها و بنیادهای اقتصادی وابسته به بیت خامنهای میباشد، خود اصلیترین چالش اقتصادی برای روحانی در سال ۹۹ خواهد بود.
نرخ تورم در آبان ماه به ۴۱درصد رسید و قیمت دلار به آرامی در حال صعود است. وضعیت اقتصادی در یککلام برای رژیم یک بنبست تمامعیار است اینکه او به سمت مذاکره با آمریکا پیش برود یا نه؟ و یا اینکه FATF را امضا کند یانه؟ به خامنهای مربوط میشود اما آن کاری که تا آن زمان روحانی و جهانگیری میتوانند انجام دهند دستگیری کسبه خردهفروش بهخاطر گرانی روزافزون کالاها بعد از گران شدن قیمت بنزین است.
«بر اساس اعلام رسانههای ایران فقط در روزهای شنبه و یکشنبه برای ۲هزار و ۷۴۶پرونده "تخلف برای گرانفروشان" تشکیل شده و به تعزیرات حکومتی استانها ارسال شده است».(خبرگزاری صدا و سیمای رژیم-۵ آذر۱۳۹۸)
***
بهطور قطع این بنبست اقتصادی نه بهدست خامنهای و نه بهدست هیچ طرف حساب داخلی و خارجی دیگر باز نمیشود؛ چرا که ریشه در یک دیکتاتوری عقبمانده و قرونوسطایی دارد و تنها راهحل، راهحل انقلابی و جارو کردن تمامیت بساط این حاکمیت تبهکار از ایرانزمین است.