در روزهای اخیر خبرها و تفسیرهای متناقضی در مورد روند مذاکرات جاری در وین در اظهارات مقامات ذیربط در مذاکره، و نوشته رسانههای هر دو باند حکومتی منعکس شده است.
حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه رژیم آخوندی برای جلب حمایت مراجع حوزه آخوندی در قم از اقدامات وزارتخارجه در زمینه سیاست خارجی و مذاکرات به قم سفر کرد.
تعدادی از آنها نظیر صافی گلپایگانی و جوادی آملی توصیهشان به وزیر خارجه رژیم این بود که رویه تفاهم آمیزی در روابط خارجی در پیش بگیرد، و به گونهیی به او گوشزد کردند که در روابط خارجی از مواضع کنونی کوتاه بیاید.
اما در زمینه برجام و مذاکرات جاری در وین مقامات وزارتخارجه رژیم در هیأت مذاکره کننده، تاکنون مواضعی را اتخاذ و شروطی را برای پیشرفت مذاکرات مطرح کردهاند که برای طرفهای غربی طرف مذاکره در وین غیرقابل اجرا است.
علی باقری در آخرین موضعگیریش د ر مورد مذاکرات جاری در وین گفت: «ما یک خط قرمز مبنایی داریم که منطق هم از آن حمایت میکند و آن خط قرمز این است که ما مبنای مشترکی بین دو طرف داریم. ما یک توافقی (برجام) داریم که در ۱۳۹۴ بین ایران و ۱+۵ نهایی شده... این توافق یک مبنای مشترک بین دو طرف است و ما هیچ چیزی را کمتر از آن توافق قطعاً نخواهیم پذیرفت و این قطعاً یک خط قرمز برای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود» (خبرگزاری فارس ۲۰آذر۱۴۰۰).
اگر نظام آخوندی در جریان عمل بر این موضع پایدار بماند، قطعاً مذاکرات با شکست مواجه خواهد شد.
چرا که از نظر کشورهای غربی طرف مذاکره بهویژه آمریکا، برجام ۲۰۱۵ را پاسخگوی شرایط فعلی نمیدانند آنها خواستار این هستند که برنامه موشکی و سیاست منطقهیی هم وارد مذاکره شود.
در این رابطه روزنامه ستاره صبح ۲۱آذر۱۴۰۰ نوشت: «آنچه که طرف مقابل اعلام میکند داشتن برجام در زمینههای مختلف مانند برنامه موشکی، فعالیتهای منطقهیی ایران و... است که گفتگو و توافق را دچار مشکل کرده است».
این شروط طرف مقابل در حالی است که تیم مذاکرهکننده دولت جلادان در این دور از مذاکرات دو سند ارایه کرده که از نظر کشورهای غربی عضو برجام غیرقبول است.
در زمینه دو سند ارایه شده، روزنامه همدلی ۲۱آذر۱۴۰۰ نوشت: «اظهارات صریح واشنگتن و تروئیکای اروپایی در خصوص عدم پذیرش دو سند ایران در خصوص لغو تحریمها و اقدامات هستهیی، دستیابی به نتیجه را مبهمتر از گذشته کرده بود».
وزیر خارجه آلمان نیز در حاشیه نشست وزیران خارجه هفت کشور صنعتی (جی۷) تعلل حکومت آخوندی و موضع آن در مذاکرات هستهیی را مورد انتقاد قرار داد و گفت: «ایران اعتمادها را شکسته است، این بدان معناست که مذاکرات شش ماه به عقبافتاده است.
بربوک افزود که این امر روند گفت و گوها را دشوار میسازد و اعتماد را از بین برده است. بربوک گفت، با توجه به رفتار تهران به مرحله شش ماه پیش پرتاب شدهایم و این امر وضعیت را "بسیار بسیار دشوار" میسازد... متأسفانه در روزهای گذشته شاهد آن بودیم که پیشرفتی صورت نگرفته است. او افزود که این موضع تمامی هفت کشور صنعتی در قبال ایران بوده است» (سایت دویچه وله ۲۰آذر۱۴۰۰).
وزیر خارجه انگلستان هم گفت: «مذاکرات در وین ادامه دارد ما در پیام مان به ایران تصریح کردهایم که آنها باید به میز مذاکرات بازگشته و با شروط برجام موافقت کنند» (خبرگزاری رویترز ۲۱آذر۱۴۰۰).
واقعیت این است که در شرایط کنونی رژیم در وضعیت بنبست و آشفتگی قرار دارد و نمیتواند راهبرد مشخصی را در زمینه مسأله برجام و مذاکرات اتمی اتخاذ کند، و تناقض گوییها در زمینه مذاکرت هم ناشی از این امر است.
مواضع متناقض آن در مذاکرات و سنگاندازی در جهت پیشرفت آن، در شرایطی است که مقامات ذیربط رژیم در مذاکرات برای چندمین بار ادعا کرده با جدیت در گفتگوها حاضر شدهاند.
از جمله آخوند ابراهیم رئیسی در این مورد گفت: «برخی میگفتند جمهوری اسلامی مذاکره نمیکند و عدهیی مدعی بودند که ما در مذاکرات جدی شرکت نمیکنیم و یا برنامه نداریم اما جمهوری اسلامی با ارائه متن نشان داد که در مذاکره جدی است» (خبرگزاری ایرنا ۲۰آذر۱۴۰۰).
اظهارات صریح آمریکا و سه کشور غربی طرف مذاکره در خصوص عدم لغو تحریمهای غیرهستهیی و واکنش منفی آنها نسبت به دو سند پیشنهادی ارایه شده از طرف رژیم بیانگر این شرایط سخت برای نظام است.
در زمینه موضع فرانسه نسبت به این پیشنهادها خبرگزاری فرانسه نوشت: «فرانسه روز سهشنبه گفت، پیشنهادات ارائه شده از سوی ایران در مذاکرات هفته گذشته در وین با هدف احیای توافق اتمی ۲۰۱۵، بسیار کمتر از حد مورد نیاز بود و فرانسه افزود زمان رو به اتمام است و تلاش اتمی ایران پیشرفتهای نگران کنندهای داشته است... وزارتخارجه فرانسه گفت: «هیچ یک از هیأتهای حاضر - به جز ایران - نمیخواستند مذاکرات بر این اساس از سر گرفته شود» (خبرگزاری فرانسه ۱۶آذر ۱۴۰۰).
بنابراین اگر حاکمیت بخواهد این دور از مذاکرات پیشرفت داشته باشد، لاجرم ناگزیر است از خواستهای زیادهطلبانه و شرط و شروطهای غیرقابل اجرا برای کشورهای غربی دست بردارد و به شروط آنها تمکین کند، و یا اینکه شکست مذاکرات با عواقب خطرناک آنرا بپذیرد.
در حال حاضر دو گزینه خطرناک در پیش روی نظام قرار دارد.
اول اینکه به شرایط طرف مقابل تن بدهد و قرارداد برجامی را امضا کند که متناسب با با خواست طرف مقابل غربی باشد و لاجرم باید در سه زمینه برنامه هستهیی، موشکی و منطقهیی عقبنشینی کند.
راه دوم این است که از خواست آنها سرپیچی کند که این امر نیز برای رژیم خطرناک است و سرانجام آن رفتن پرونده اتمی به شورای امنیت و بازگشت به ذیل بند هفتم منشور ملل متحد است.
تناقضگویی روزهای اخیر و سردرگمی سردمداران حاکمیت و مقامات مذاکرهکننده ناشی از این بنبست و شرایط خطیری است که در پی اتخاذ هر یک از این راهحلها در مقابل آن قرار دارد.