728 x 90

ویرانگری سیل، محصول تخریب زیست‌محیطی رژیم

مردم در سیل همه هست و نیست‌شان را از دست داده‌اند
مردم در سیل همه هست و نیست‌شان را از دست داده‌اند

اخبار و گزارشات اخیر از وضعیت سیل ویرانگری که بسیاری از استانهای کشور را فراگرفته، یک سؤال عمده را در ذهن متبادر می‌کند که آیا سیل که یک واقعه طبیعی است، قابل کنترل است و چرا در حالی که اغلب کشورهای جهان بارشها چند برابر ایران است، اما چرا در ایران بارش باران به سیل و سیل به یک فاجعه ملی تبدیل می‌شود؟

 

دشمنی حاکمیت با محیط‌زیست

عیسی کلانتری که از ابتدای ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی تا سال سوم دولت اول آخوند محمد خاتمی وزیر کشاورزی این رژیم بوده و اکنون نیز معاون آخوند حسن روحانی و رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست است، در مهرماه سال گذشته وضعیت ساختارهای زیست‌محیطی را این‌طور تشریح کرد: «هر بلایی بر سر حوزه محیط‌زیست آمده طی ۴دهه گذشته بوده است... طی این سال‌ها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم می‌شد این رفتار را با منابع طبیعی و محیط‌زیست انجام نمی‌داد».(سایت عصر ایران ۲۴مهر ۹۷)

حمید چیت‌چیان، وزیر نیروی دولت اول روحانی، در شهریور سال ۹۲ در رابطه با سدسازی بی‌رویه در مسیر رودخانه‌های کم‌بازده که اساساً به‌دست سپاه انجام گرفته است، اذعان کرد: «چنین پروژه‌هایی حتی اگر اجرای آن آغاز شده باشد متوقف می‌شود».

 

سد گتوند که در سال‌های اخیر به نماد سوءمدیریت و سدسازیهای بی‌رویه تبدیل شده، پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و سیاسی بسیاری داشته است. رئیس سازمان به‌اصطلاح حفاظت از محیط‌زیست رژیم می‌گوید: «ساخت سد گتوند جنایتی در حق سرزمین ایران است».

لازم به ذکر است که پروژه احداث سد گتوند فروردین ۱۳۷۶ به دستور رفسنجانی آغاز شد، در دو دولت خاتمی ادامه یافت و سرانجام احمدی‌نژاد آن را در سال ۱۳۹۰ افتتاح کرد. این سد چندبار حین ساخت تخریب شد. گنبدهای نمکی گچساران در دریاچه این سد قرار گرفته و از این طریق سالانه میلیونها تن نمک در آب حل شده و از طریق بازده سد وارد رود کرخه و رود کارون می‌شود و کشت و زرع را در حاشیه کرخه و کارون به نابودی می‌کشاند.

 

نابودی جنگل‌ها

از دیگر فجایع زیست‌محیطی در سالهای اخیر می‌توان به نابودی جنگلها که نقش بسیار مهمی در جلوگیری از روان شدن سیل ایفا می‌کنند، اشاره کرد. یک نمونه از این فجایع را می‌توان از تخریب ۹۳هکتار از جنگل‌های شمال ایران برای ساختن سد شفارود در گیلان توسط عوامل حکومتی برشمرد. فعالان محیط‌زیست در زمان ساختن این سد طی بیانیه‌ای به ساختن این سد اعتراض کرده و نگرانی خود را این‌طور اظهار داشتند: «سد شفارود فاقد تأییدیه‌ٔ ارزیابیِ ‌محیطی‌زیستی، یعنی ابتدایی‌ترین مجوز برای شروعِ کار، است؛ تأییدیه‌ای که پیشینه‌ٔ ساخت طرح‌های توسعه‌ای ناپایدار گواهند که گرفتنش چندان سخت نیست و حتی داشتنش هم مجوزی برای اجرای چنین طرح ویران‌گری نمی‌تواند باشد».

 

جنگل‌تراشی در شمال

خبرگزاری حکومتی ایسنا در گزارشی در زمینه علل وقوع سیل در استان گلستان با تیتر «دلایل سیل‌های مخرب شمال کشور؛ از جنگل‌تراشی‌ تا راه‌آهن آق‌قلا؟» می‌نویسد: «یک استاد دانشگاه تهران جنگل‌تراشی‌ها و ورود رسوبات به رودخانه‌ها را عامل سیلاب‌های اخیر شمال ایران دانست... روزهای گذشته که سیل مازندران و گلستان را فراگرفت، عوامل مختلف از جمله تغییر اقلیم، سدسازی و جنگل‌زدایی مقصر این بلایا معرفی شدند. شاید سیلاب‌های اخیر تک‌علتی نباشد و همه آنچه این روزها به‌عنوان دلیل اصلی سیلاب‌های سهمگین از سوی دستگاههای مختلف مطرح می‌شود».(ایسنا ۷فروردین ۹۷)

محمد ابراهیم بنی‌حبیب، کارشناس حوزه مهندسی آب و استاد دانشگاه تهران، ضمن برشمردن علل سیل در استان گلستان می‌گوید: «واضح است که جنگل‌ها را از بین‌ برده‌ایم و جنگل‌تراشی در شمال ایران رخ داده است. هنور هم ماشینهای بزرگی که در حال حمل درختان بریده جنگل‌های شمال هستند، مشاهده می‌شود».(خبرگزاری ایسنا ۹فروردین ۹۸)

 

جنگل‌خواری حاکمیت

لازم به ذکر است که جنگل‌خواری یکی از محصولات ۴۰سال حاکمیت آخوندهاست. نماینده خامنه‌ای در استان گلستان به نام آخوند نورمفیدی و پسرانش جزو غارتگران جنگل‌های شمال به حساب می‌آیند که بنا بر گزارشات حداقل ۲۰شرکت برای غارت جنگل‌های شمال تأسیس کرده‌اند. درآمدی که سود زیادی به جیب عوامل رژیم ریخته و سیل و ویرانی برای مردم محروم منطقه به ارمغان آورده است.

عباس پالیزدار، عضو مجلس ارتجاع در دوره هفتم، می‌گوید: «فساد در جمهوری اسلامی چپ و راست نمی‌شناسد، هم چپ هم راست به‌شدت درش دخیل‌اند اصلاً اینجوری نیست که مثلاً بگوییم آقای نورمفیدی چپ است، فرق نمی‌کند. این در خصوص فساد جنگل‌خواری بخواهیم صحبت کنیم اطلاعات دارم از چپ و راست از یزدی ۳هزار هکتاری خلیل‌محل بهشهر دارم یا تا دیگری و دیگری».

 

خسارت سیل ویرانگر بر زیرساخت‌ها

 

سیاست‌های ضدمردمی و عملکرد غارت و چپاول رژیم در زمینه تخریب محیط‌زیست باعث شد سیل این ابعاد ویرانگر را به خود بگیرد و پیامدهای غیرقابل‌جبرانی در سطوح مختلف اقتصادی، زیست‌محیطی، اجتماعی و به خصوص خسارت‌های غیرقابل‌جبران در زندگی مردم سیل‌زده ایجاد کند.

چنین سیاست‌های ضدمردمی و پیشگیری نکردن از وقوع حادثه باعث شد بسیاری از زیرساخت‌های تولید و کشاورزی تخریب شوند و بسیاری از مردم سیل‌زده با خسارت‌های جبران‌ناپذیری مواجه شوند.

 

نابودی زندگی مردم

نابودی زندگی بسیاری از مردم و انهدام بسیاری از زیرساختها در اثر سیل در شرایطی است که در حال حاضر اکثریت مردم با فقر و گرانی روزافزون نیز دست و پنجه نرم می‌کنند.

مردم محرومی که سیل بسیاری از فرصت‌های شغلی آنها را از بین برده در آینده قطعاً با بیکاری مواجه خواهند شد و به درآمد بسیاری از آنها ضربه جدی وارد خواهد شد.

با وجود این‌که در اثر سیاست‌های ضدمردمی رژیم مردم دچار این بحران برزگ شده‌اند، نهادها و مهره‌های حکومت آخوندی پاسخگوی این وضعیت مصیبت ‌باری که مردم را دچار آن کرده‌ نیستند.

 

روحانی خیال مردم را راحت کرد

آخوند حسن روحانی در همان روزهای اول حادثه که سیل گیلان و مازندران را دربرگرفت با گفتن این‌که «این‌که ما فکر کنیم ما قادر هستیم یک کاری بکنیم که هیچ وقت سیل نیاید یا اگر سیل آمد هیچ‌گونه خسارتی نزند این تقریباً می‌شود گفت که عملاً امکانپذیر نیست»، آب پاکی روی دست مردم ریخت.(تلویزیون شبکه خبر ۹فروردین ۹۸)

به این ترتیب شیخ شیاد خیال همه مردم ایران را از بابت این حادثه راحت کرد که از این پس نیز از حاکمیت آخوندی انتظار نداشته باشند که اولاً از بروز وقایع این‌چنینی جلوگیری کند، ثانیا در صورتی هم که واقعه‌ای اتفاق افتاد خیالشان را از بابت کمک‌رسانی این نظام ضدمردمی راحت کنند و تنها متکی به امکانات خود و همیاری خود باشند آن‌چنان که در جریان سیل اخیر در بسیاری از مناطق ایران کردند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/80502609-ae96-47b1-a8b8-5d7853835681"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات