بحران آلودگی هوا سالها است که به جدیترین چالش زیستمحیطی و بهداشتی شهرهای بزرگ ایران تبدیل شده است. این وضعیت تکراری و مداوم، به ویژه در فصول سرد سال همراه با پدیده وارونگی دما، به اوج خود میرسد. پایتخت ایران، تهران، این روزها در چنگ آلودگی گرفتار است و به عنوان یکی از آلودهترین شهرهای جهان شناخته میشود؛ در یک مقطع زمانی، شاخص کیفیت هوا(AQI) از ۲۰۰ فراتر رفت و تهران در میان ۱۰شهر آلوده جهان و حتی چهارمین شهر آلوده بزرگ دنیا رتبهبندی شد. این وضعیت بسیار ناسالم پیامدهای جدی برای سلامتی تمامی شهروندان، به ویژه گروههای حساس از جمله کودکان، سالمندان و بیماران قلبی و تنفسی، به همراه دارد. در کنار تهران، شهرهایی مانند اهواز نیز در صدر بحران آلودگی قرار دارند. تا جایی که گفته میشود این شهرها عملاً تبدیل به اتاق گاز شدهاند.
این بحران مزمن، فراتر از یک معضل زیستمحیطی، نشاندهندهی سیاستهای ویرانگر و ایران بر باد ده در ساختار حکمرانی است. بررسیها نشان میدهد که ریشه اصلی این فاجعه در تصمیمات و سیاستهای کوتاهمدت و ویرانگری نهفته است که راه برونرفت پایدار را مسدود کرده است.
ریشهی اصلی و...
در حالی که ریشهی اصلی این وضعیت به نظامی برمیگردد که تیشه به ریشهی ایران نهاده است، کارگزاران آن هر یک تقصیر را به گردن دیگری میاندازند تا از خود و کل حاکمیت رفع تقصیر کنند. اعضای شورای شهر تهران از ضعف هماهنگی میان دستگاهها انتقاد میکنند. دولت مدیریت شهری را مقصر میداند که هنوز نتوانسته است یک سیاست یکپارچه برای کنترل بحران هوا تدوین کند.
در این میان وقتی بحران به اوج میرسد، تنها راهحلهای نمایشی و مقطعی ارائه میشود. به عنوان مثال، تعطیلی مهدکودکها و مدارس، در فقدان برنامههای حمایتی برای خانوادهها(مانند مادران شاغل)، بیشتر شبیه یک «راهحل نمایشی» یا «جراحی نمایشی» است تا درمان واقعی. در واقع، مردم تهران قربانی سیاستهایی هستند که جان آنان را به بازی میگیرد.
سیاستهای ویرانگر در حوزه انرژی و حملونقل
عوامل اصلی آلودگی هوا در تهران به طور مستقیم به تصمیمات سیاستگذاری در حوزه انرژی و حملونقل بازمیگردد:
۱. مصرف سوختهای سنگین و مازوت
در سالهای اخیر، استفاده از نفت کوره و مازوت در برخی نیروگاهها افزایش یافته است. این سوختها جزو آلایندهترین انواع سوخت محسوب میشوند و نقش مهمی در افزایش ذرات معلق PM2.5 دارند. این وضعیت تا حدی وخیم است که خودشان میگویند مازوتسوزی را نمیتوان متوقف کرد. انتخاب نوع سوخت و سیاستهای انرژی طی سالهای اخیر، نقش قابلتوجهی در تشدید موجهای شدید آلودگی داشته و سلامت میلیونها شهروند را تهدید میکند.
۲. فرسودگی ناوگان حملونقل
بخش قابلتوجهی از ناوگان حملونقل تهران فرسوده، دیزلی و فاقد فیلترهای استاندارد کاهش آلاینده هستند.
۳. معلق ماندن ابتداییترین مسائل
در حالی که این مشکلات ساختاری نیازمند اقدامات بنیادی در حوزه سوخت، مدیریت ناوگان حملونقل، کنترل صنایع و نوسازی زیرساختهای انرژی است، اما ابتداییترین مسائل در حوزه آلودگی هوا معلق مانده است.
بحران در ساختار حاکمیت به اندازهای عمیق است که طبق اعتراف رسانههای حاکمیت بهبودهای مقطعی در کیفیت هوا اغلب نه به دلیل اقدامات ساختاری، بلکه به علت تغییرات جوی مانند افزایش سرعت باد یا بارندگی اتفاق افتادهاند. این موضوع نشان میدهد که مقامات حاکمیت قصدی برای کنترل بحران هوا ندارند.
بنبست تنفس تحت حاکمیت کنونی
آنچه از وضعیت آلودگی هوا در تهران و سایر کلانشهرها مشاهده میشود، یک شکست مدیریتی جزئی نیست، بلکه نتیجه مستقیم نبود اراده و اقدامات عملی جدی برای حل بنیادی چالشها است. وقتی سیاستهای انرژی به سمتی پیش میرود که استفاده از آلایندهترین سوختها(مازوت) اجتنابناپذیر میشود، انتظار بهبود پایدار، وهمی بیش نخواهد بود.
تا زمانی که سیاستگذاریهای کلان کشور در راستای ویرانگری ایران باشد و اقدامات نمایشی جای اقدامات بنیادین را بگیرد، شهروندان همچنان هزینهی آن را با سلامت و جان خود خواهند پرداخت. دستیابی به هوای پاک پایدار، وابسته به سیاستگذاریهای بنیادی است که در شرایط کنونی و با توجه به شواهد، ارادهای برای اجرای آنها در حاکمیت متصور نیست. از اینرو، مادامی که این ساختار مدیریتی که ناکارآمدی و بیبرنامگی در ذات آن رسوخ کرده است، بر سر کار باشد، برونرفتی از وضعیت خفگی شهرهای ایران متصور نخواهد بود.
منابع:
[۱] بهارنیوز - «تهران در حال خفگی». ۲آذر ۱۴۰۴
[۲] بهارنیوز - «تهران چهارمین شهر آلودهی جهان شد» ۳آذر ۱۴۰۴