نشست ۴روزهٔ شورای حکام از روز دوشنبه ۲۲شهریور آغاز شد. پیش از آن دبیرکل آژانس در یک نشست خبری گزارشی از سفر خود به تهران و توافق با رژیم برای راهاندازی دوربینهای نظارتی و امکان تعویض کارت حافظهٔ آنها ارائه داد. گروسی تأکید کرد: «مشکلات زیادی با رژیم ایران هست که باید حل کنیم»؛ ساعاتی بعد وی در افتتاحیهٔ شورای حکام وین از «اورانیوم غنیشده در ۴مکان» در ایران خبر داد که «اعلام نشدهاند» و تأکید کرد: «موضوعات پادمانی» در رابطه با رژیم «همچنان حل ناشده باقی مانده است».
جدای از کم و کیف موضوع، روشن است رژیم امتیازاتی داده که مغایر با مصوبه مجلس ارتجاع تحت نام «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها» (آذر۹۹) است؛ چرا که در آن طرح، «مجلس با دادن اولتیماتوم به غرب صریحاً تأکید کرده بود مادامی که تحریمها لغو نشود نظام اجازه نخواهد داد بازرسان کارت حافظههای مربوط به فایل تصاویر ضبط شده را دریافت یا مشاهده کنند!» (روزنامهٔ حکومتی کار و کارگر-۲۲شهریور)؛ همچنین بازرسان آژانس باید اخراج شده، دوربینها جمع شوند و پروتکل الحاقی لغو شود.
البته پس از ۳ماه که هیچ تحریمی لغو نشد، آخوندها قدری هایوهوی و گرد و خاک کردند و بعد از ۳ماه، بار دیگر مهلت برجام را تمدید کردند! پس از آن ۳ماه، باز هم هیچ تحریمی لغو نشد و تحریمهایی هم افزوده شد، باز آخوندها مقداری سر و صدا کردند و دوباره یک ماه دیگر هم تمدید کردند! پس از آن هم بازی موش و گربه را با آژانس شروع کردند. طی هفتهٔ گذشته ابتدا گفتند دبیرکل آژانس را به ایران راه نمیدهند، اما در دقیقهٔ ۹۰ او راهی تهران شد، بدون اینکه حتی یک تحریم لغو شود، رژیم پذیرفت دوربینها و کارت حافظه جایگزین و راهاندازی شود! تا جایی که خودشان هم در رابطه با بیانیهٔ رژیم-آژانس صدایشان در آمده که: «اگر همین بیانیه در دولت قبلی منتشر میشد روحانی و اعوان و انصارش متهم به وادادگی و خود فروشی میشدند اما (چرا) اکنون صدایی از کسی بلند نشده است؟» (آفتاب یزد - ۲۲شهریور).
اما این سردرگمی، آشفتگی و بازی موش و گربه برای چیست؟
یک حکومت با ثبات برای مسائل استراتژیک، خطی مشخص در پیش میگیرد، بهای آن را میپردازد و تمام امکاناتش را برای پیشبرد آن بسیج میکند. اگر رژیم آخوندی از ثبات حداقلی برخوردار بود باید یکی از دو مسیری را که پیش رویش است بر میگزید:
-یا باید تصمیم میگرفت برای لغو تحریمها بهای دست کشیدن از برنامهٔ موشکی و منطقهیی را بپردازد؛
-یا باید برای حفظ نیروها و انسجام حداقلی خود، تحریمها و ارجاع به شورای امنیت را بهجان میخرید و زیر میز مذاکرات وین میزد و بر اساس مصوبه مجلس پروتکل الحاقی را لغو و آژانس را اخراج میکرد.
اما اکنون نزدیک به ۸ماه از مذاکرات وین گذشته و هنوز مذاکرات در سردرگمی قرار دارد و آژانس هم میگوید رژیم هیچ پاسخی در رابطه با سؤالاتش نمیدهد.
این وضعیت نشان از ضعف و شکنندگی رژیم دارد؛ واینکه تا چه حد ذخایر استراتژیکش بهانتها رسیده که نمیتواند خط مشخصی در پیش گیرد. این ضعف و شکنندگی هم نه حاصل بحرانهای بینالمللی، بلکه حاصل ۴۲سال کشاکش و نبرد مردم و مقاومت ایران با رژیم است که اکنون آن را هر چه فرسودهتر و ضعیفتر کرده و به نقطهٔ کنونی رسانده، که آخوندها در رابطه با مهمترین موضوعات استراتژیک، اینگونه سردرگم و بلاتکلیف هستند.