728 x 90

پیام آتش

سخن روز
سخن روز

چهارشنبه‌سوری آتشین، به‌رغم تهدیدهای رژیم و به‌رغم آماده‌باش و بسیج گستردهٔ نیروهای سرکوبگر در شهرهای سراسر کشور با شور و شکوه بسیار برگزار شد. مردم و جوانان شورشگر، بی‌اعتنا به‌تهدیدهای عوامل سرکوبگر، به‌خیابان‌ها و میدانها آمدند و با شعارهای شورشی، هم‌چون «آتش آتش! شعله برکش!» بار دیگر پردهٔ سیاه اختناق رژیم را دریدند، فضای میهن را روشن کردند و خیابان‌ها و معابر عمومی را به‌صحنهٔ خروش و خیزش علیه رژیم ضدملی و ضدمردمی آخوندی تبدیل کردند.

سرکردگان نیروی انتظامی از روزها قبل، برای ممانعت از پیوستن جوانان و نوجوانان به کارزار ملی چهارشنبه‌سوری بر باروت تهدیدهای خود افزوده بودند. برخلاف سالهای گذشته رژیم این بار حتی تجمع در مراکز تفریحی و پارکها را هم ممنوع اعلام کرده بود و سخنگوی نیروی انتظامی به‌طور مسخره‌یی مردم را تهدید کرد که «حتی افرادی که در داخل خودرو هایشان مواد محترقه دارند و یا در خیابان‌ها بخواهند تردد داشته باشند، مطمئناً خودرو آنها توقیف خواهد شد و... برای آنها پرونده تشکیل می‌شود و تحویل مراجع قضایی می‌شوند» (تلویزیون رژیم ۲۳اسفند ۱۴۰۰).

 

اما نه این تهدیدهای احمقانه و نه فضاسازیهای شیادانه دربارهٔ خطرات آتشبازی و مواد محترقه و نه پخش خبر گرفتن و بستن دست‌اندرکاران خرید و فروش مواد آتش‌بازی، هیچ‌کدام مانع از آن نشد که مردم و به‌خصوص جوانها به‌خیابان‌ها سرازیر شوند و چهارشنبه‌سوری را با فریاد و خروش خود و با طنین انفجارها و با شعله‌های آتش به کارزاری تماشایی از خشم و نفرت ملی از آخوندها و پاسداران تبدیل کنند و شوقشان به‌آزادی و رهایی را به‌ظهور برسانند. دامنهٔ این کارزار ملی تا زندانها و شکنجه‌گاههای رژیم نیز گسترش یافت و زندانیان سیاسی زندان اوین نیز با برافروختن آتش و شعارهای کوبندهٔ مرگ بر دیکتاتور، زندان را نیز به‌یک کانون شورشی شعله‌ور تبدیل کردند.

به‌این ترتیب رژیم با تمام ترفندها و تهدیدهایش یک بار دیگر مغلوب ارادهٔ مردم و جوانان به‌ستوه آمده و مشتاق آزادی شد و یک «نه» بزرگ و آتشین از مردم ایران دریافت کرد.

رسانه‌های حکومتی با وحشت از خود می‌پرسند: «چه کار کردیم که شبی که باید با شادی، دور هم جمع شدن و آجیل خوردن باشد تبدیل به‌شب بمب پرتاب کردن و آسیب رساندن شده است؟» (سیاست روز ۲۲اسفند). و... چرا «چند سالی است که بوته‌های آتش در مقابل بمبهای دست‌ساز رنگ باخته‌اند و کوزه شکستن جای خود را به‌منفجر کردن ترقه، سیگارت و پیازی داده است» (روزنامهٔ ارگان دولت آخوند رئیسی ۲۴اسفند).

 

روزنامهٔ سپاه پاسداران موسوم به‌جوان (۲۱ اسفند) نیز با نگرانی اذعان می‌کند: «از چند سال قبل با ورود مواد محترقه به‌مراسم آیینی چهارشنبه سوری، شیوه برگزاری آن دچار دگرگونی شد و با به‌کما رفتن آیین، رفتار‌های پرخطر پنهان شده در ضمیر ساختارشکنان اجتماعی، خود را عیان کرد».

آری، چهارشنبه‌سوری در سالهای اخیر، دستخوش تحولی اساسی شده و آیین‌هایی هم‌چون قاشق‌زنی و شال انداختن و آجیل چهارشنبه و امثالهم «به‌کما رفته» و در عوض همهٔ شور و اشتیاق مردم و جوانان و نوجوانان به‌سمت آتش و انفجار و ترقه جلب شده است.

واقعیت این است که سنتها زاییدهٔ نیازهای اجتماعی و آرزوهای مردم هستند، اگر شعله‌های آتش و طنین نارنجک و بمب دستی و برق فشفشه، به‌شاخص و ویژگی اصلی چهارشنبه‌سوری تبدیل شده، این انعکاس «ضمیر ساختارشکنان اجتماعی» است. به‌بیان روشن‌تر، چهارشنبه‌سوری برای مردم ایران و جوانان شورشگر به‌نماد قیام و انقلاب و به‌آتش کشیدن تمامیت این رژیم تبدیل شده. گویی که مردم با برافروختن آتش و با ترکاندن ترقه و نارنجک به‌رژیمی که تنها زبان قهر و گلوله را می‌فهمد، به‌این ترتیب پیام می‌دهند که «آتش جواب آتش!» و «ما زن و مرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم!».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/61ffb8f2-2f53-40f3-acd5-baf9d0eb548f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات